به گزارش خبرنگار گروه اقتصاد بین الملل خبرگزاری فارس، بین سالهای 1910 تا 1945 میلادی کره جنوبی تحت اشغال ژاپن بود و به نوعی مستعمره این کشور محسوب میشد. بسیاری بر این باورند که رشد اقتصادی کره جنوبی در حال حاضر مرهون همین سالهای حضور ژاپنیها در کره است اما مردم این کشور خیلی این مسأله را باور ندارند و خاطره خوشی هم از حضور ژاپنیها در اذهان مردم این کشور مشاهده نمیشود.
در کتاب "اصلاحات شرکتهای بزرگ صنعتی کره" آمده است پس از آنکه کره توانست از اشغال ژاپن رهایی یابد، برای مدتی شرایط نسبتا خوبی را تجربه کرد اما به سرعت محل منازعات و رقابت سیاسی بین شرق و غرب شد. شوروی و آمریکا برای چند سال تلاش کردند تا دولت مورد نظر خود را در کره روی کار بیاورند اما هیچ یک از طرفین موفق نشد نظر غالب مردم کره آن زمان را جلب کند.
در سال 1948 توافق جدایی دو کره که قرار بود در ابتدا موقت انجام شود، امضاء شد و اتفاقا پس از این جدایی شرایط اقتصادی کره جنوبی بدتر از کره شمالی بود و ورود پناهندگان از کره شمالی هم شرایط این منطقه را بدتر میکرد.
* وقتی آمریکا با پا پس میزند و با دست پیش میکشد
سال 1950 کره شمالی و کره جنوبی با هم درگیر شدند و ارتش کره شمالی توانست تقریبا تمام مناطق کره جنوبی را به تصرف خود درآورد. گفته میشود در این بین فقط بندر بوسان بود که سقوط نکرد. نیروهای سازمان ملل البته پس از چندی به رهبری آمریکا توانستند ارتش کره شمالی را عقب رانده و این بار خاک کره شمالی را تصرف کنند.
پس از این اتفاق ارتش چین وارد عمل شد و نیروهای آمریکایی و سازمان ملل و کره جنوبی را به مرزهای از پیش تعیین شده در توافق سال 1948 بازگرداند. اوضاع کره جنوبی تا سال 1963 و پس از گذشت چندین سال از جنگ همچنان نامساعد و ضعیف بود.
البته کمکهای آمریکا در این سالها باعث شد تا هم ارتش کره جنوبی بتواند به فعالیتهای خود ادامه دهد و هم از قحطی و گرسنگی مردم در کره جنوبی جلوگیری شود.
هدف آمریکا از ارائه کمک این بود که بستر ایجاد یکسری صنایع ساده و غیرپیچیده در کره شکل بگیرد، اما این مهم محقق نشد. دلیل این مسأله فساد ساختاری بود که باعث شده بود بسیاری از اشخاص کمکهای ارائهشده از سوی آمریکا را مصادره به مطلوب میکردند و این پدیده باعث شده بود تا این کمکهای مالی به مردم عادی نرسد.
از محل همین اوضاع نابسامان بود که برخی خانوادهها بسیار ثروتمند شدند و در واقع یک قشر پولدار در جامعه کره شکل گرفت. ناگفته نماند که در آن زمان هم دولت وقت کره علاقهای به تولید داخل نداشت و سیاست ترویج استفاده از کالاهای داخلی و همچنین کمک به تولید داخل را دنبال نمیکرد. البته تلاشهای نمایندگان کنگره آمریکا برای جلوگیری از شکلگیری ریشه صنایع در کره هم در عقب ماندن کره جنوبی بیتأثیر نبود.
* کودتا در کره و آغاز معجزه موج توسعه اقتصادی
در سال 1961 ارتش کره جنوبی اعتصاب کرد و رئیس جمهور وقت آن به نام ایسونگمن ری را برکنار کرد. اگرچه طرح کودتای ارتش توسط یک افسر جوان به نام کیم جونگ پیل انجام شد، اما پس از کودتا یک تیمسار ارتش به نام پارک چونگ هی اداره امور را به دست گرفت.
پارک، مردی کوتاه قد، سختگیر و بسیار جدی بود و خصوصیات و سابقه متضادی داشت. از یک طرف ملی گرا بود و از سوی دیگر سابقه خدمت به ارتش ژاپن در زمان اشغال کره در دهههای 1930 و 1940 را در کارنامه خود داشت. علاوه بر این، هم به مدیریت متمرکز دولت در اقتصاد داشت و هم طرفدار حضور بخش خصوصی بود.
این ترس در آمریکاییها وجود داشت که روی کار آمدن پارک باعث شود که با توجه به روحیه شبیه به کمونیستها، کره جنوبی هم مانند کره شمالی به دامان کمونیست پناه ببرد اما بعد از مدتی اجرای برخی سیاستها خیال آمریکاییها را نسبت به این مسأله تا حدودی راحت کرد.
در این بین «کیم جونگ پیل» که شعله کودتا را روشن کرده بود نیز سازمان امنیت کره جنوبی را تشکیل و ریاست آن را به عهده گرفت و تلاش کرد تا دولت پارک با کمترین مقاومت داخلی و خارجی که غالبا از سوی کره شمالی وجود داشت روبرو شود.
پارک چونگ هی در دو انتخابات پیروز شد و در سال 1972 با استناد به یک قانون به نام یوشین خود را رئیس جمهور مادامالعمر کره معرفی کرد و تا سال 1979 به صورت مطلق و به شکل دیکتاتوری شخص اول کره جنوبی باقی ماند.
اگرچه بسیاری از اقدامات وی علیه ساختارهای دموکراتیک در کره منفی بود و ممکن است تاریخ از آنها به تلخی یاد کند اما توجه ویژه وی به رشد اقتصادی کره فصل روشن حضور وی در قدرت در کره جنوبی به شمار میرفت. یکی از اصلیترین کارهایی که پارک در دستور کار قرار داد استفاده حداکثری از کارشناسان در امور اقتصادی بود.
وی اول به سمت برنامهریزی اقتصادی پیش رفت و سپس طرحهای اقتصادی را به جای آنکه به سیاستمداران و ارتشیها بسپارد به کارشناسان اقتصادی سپرد. یکی از اصلیترین اقدامات پارک در سوق دادن اقتصاد کره به سمت تشکیل شورای برنامهریزی اقتصادی بود. در این شورا هم به جای آنکه از متصدیان سیاسی یا ارتشی استفاده کند، از کارشناسان خبره اقتصادی استفاده کرد و این هیات نخستین بار طرحهای توسعه پنج ساله کره را تدوین کرد.
در دورههای پنج ساله اول و دوم خود دولت کره به ایجاد پروژههای صنعتی زیرساختی ورود کرد به گونهای که در دهه 1960 یک سوم از کل بودجه دولت کره صرف ساخت نهادها و تشکیلات با سرمایهگذاری ثابت شد. این حجم از سرمایهگذاریهای سنگین باعث شد تا بین سالهای 1963 تا 1977 به صورت سالانه 10 درصد به حجم شرکتهای کرهای اضافه شود و سهم آنها در تولید ناخالص داخلی این کشور نیز چند برابر شود.
تخصیص بودجه دولت به ایجاد شرکتهای عمومی در واقع نشاندهنده این بود که پارک همچنان اصرار به حفظ نقش سیاستگذار و متصدیگونه دولت بر اقتصاد بود، اما نکته اصلی اینجا بود که وی ترجیح میداد به جای آنکه روی شرکتها اعمال قدرت کند فقط کاری کند که آنها در مسیر تعیین شده از سوی دولت حرکت کنند و دولت کره در آن زمان نقش سیاستگذار را ایفا میکرد و در همین سالها بود که شاهد گسترش شرکتهای خصوصی در اقتصاد کره بودیم.
* وقتی غولهای کرهای هم از دل یک ساختار حمایتکننده متولد شدند
پارک، چند اصول حمایت اقتصادی را در دستور کار خود قرار داد و تلاش کرد از محل تخصیص یارانه و حمایت از شرکتهای خصوصی آنها را به سمت توسعه صادرات سوق دهد.
وی همچنین سیاست استفاده از تولید داخل به جای کالاهای وارداتی را دنبال کرد. دولت کره جنوبی در آن دوران برای دوره پنج ساله، تخصیص خط اعتباری بانکی را برای شرکتهای تولیدکننده داخلی در دستور کار قرار داد چراکه در آن دوره نرخ پسانداز پایین بود و امکان استفاده از سپردههای بانکی برای پسانداز مردم و در ادامه مسیر برای توسعه صادراتی تخصیص خط اعتباری خارجی را برای صنایع بزرگی که به سمت صادرات رفته بودند، دنبال کرد.
باید گفت که در همین زمان و در خلال اجرای همین سیاستهای حمایتگرایانه بود که شرکتهای تجاری بزرگ نظیر سامسونگ، ال جی، هیوندای، دوو و POSCO شکل گرفتند.
* سامسونگ
اگرچه هسته اولیه سامسونگ در دهه 1930 شکل گرفته بود اما به مدت 30 سال به شکلی نه چندان گسترده اقدام به فعالیتهای بازرگانی میکرد. شکلگیری صنایع الکترونیک سامسونگ و چیزی که ما اکنون می شناسیم مربوط به سال 1968 و بخش صنایع سنگین سامسونگ که شامل کشتیسازی میشد نیز اوایل دهه 1970 میلادی شکل گرفت.
به گزارش CNBC، این شرکت هم اکنون 165 میلیارد دلار ارزش داشته و در زمره ارزشمندترین و بزرگ ترین شرکت های کره ای قرار دارد.
* LG
شرکت صنایع الکترونیک LG که بسیاری از اولینها در کره مربوط به این شرکت است در اواخره دهه 1950 در کره جنوبی تاسیس شد اما از سال 1962 این شرکت نخستین تلفن، 1965 نخستین یخچال، 1966 نخستین تلویزیون و 1968 نخستین تهویه مطبوع ساخت کره را به بازار معرفی کرد. در خلال سالهای حضور پارک چونگ هی بود که LG توانست در سال 1978 به بازار آمریکا ورود کند.
* هیوندای
شرکت خودروسازی هیوندای کره که هم اکنون با خودروسازی کیا متحد شده و سومین گروه خودروسازی بزرگ جهان را تشکیل دادند، در سال 1967 تاسیس شده است.
* دوو
ویکیپدیا درباره دوو نوشته، شرکت دوو در سال 1967 تاسیس شد و در طول فعالیت نزدیک به 30 سال خود در صنایع مختلف از جمله خودروسازی، کشتیسازی و تولید لوازم خانگی حضور گسترده داشت، اما در دهه 1990 میلادی ورشکست شد و بخشی از آن توسط شرکت جنرال موتورز آمریکا خریداری شد. هم اکنون این شرکت در حال تولید محصولات جنرال موتورز در کره است.
* POSCO
به گزارش CNBC، شرکت پاسکو چهارمین شرکت بزرگ فولادسازی جهان است و این شرکت همانند اغلب غولهای تجاری کره در سال 1968 در خلال اجرای سیاستهای حمایتگرایانه از تولید داخل در دولت پارک به وجود آمده است.
*عاقبت پارک به کجا رسید؟
پارک در سال 1979 توسط «کیم جائه-گیو»، یکی از همراهان قدیمی خود که اتفاقا ریاست سازمان امنیت کشور را به عهده داشت پس از یک درگیری لفظی به ضرب گلوله کشته شد.
البته کیم که ،پارک را مانعی بر سر دموکراسی در کره می دید، هم پس از هفت ماه از این ماجرا به جرم ترور شخص اول کره اعدام شد.
*سجاد زمانی علیشاه
انتهای پیام/