به گزارش خبرنگار حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، سال گذشته و در آستانه انتخابات مجلس یازدهم بود که ثبت نام نکردن محمدرضا عارف در این انتخابات باعث پچ پچهایی در میان شخصیتهای سیاسی شد؛ چرا که بسیاری نبود او در انتخابات مجلس را به سبب آمادگی برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ میدانستند.
برای مثال در همان روزها صادق زیباکلام تحلیلگر سیاسی با بیان اینکه من فکر میکنم هم سعید جلیلی و هم محمدرضا عارف خود را برای انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ آماده میکنند، گفت: اینکه محمدرضا عارف در راس فراکسیون امید و شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان قرار دارد، شاید بخواهد وجهه خود را برای انتخابات بعدی که مهمتر است حفظ کند. اوایل پاییز هم حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران در مصاحبهای گفته بود که «در میان اصلاحطلبان عارف و جهانگیری فعالیت انتخاباتیشان را شروع کردند.»
علی صوفی، دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات هم درگفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان در این باره میگوید: محمدرضا عارف تصمیم جدی برای حضور در عرصه انتخابات سال ۱۴۰۰ دارد و شواهد نشان میدهد که برای این کار عزم جدی نیز دارد.
این زمزمهها ادامه داشت تا اینکه چندی پیش حسن رسولی عضو شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان و از اعضای شورای شهر تهران که از فعالان سیاسی نزدیک به محمدرضا عارف است گفته که عارف احتمالا در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نامزد خواهد شد. اما فارغ از اینکه چقدر احتمال حضور محمدرضا عارف در انتخابات جدی است شاید بد نباشد که نگاهی به فعالیتهای سیاسی او داشته و نظر شخصیتهای جریان اصلاحات را درباره او بیشتر بدانیم.
محمدرضا عارف اولین رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و معاون اول رئیس جمهور در دولت هشتم بود. او در این سالها در کنار همه فعالیتهای سیاسی خود، موسس و رئیس بنیاد امید ایرانیان و عضو هیئت رئیسه بنیاد باران هم بوده است.
او در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ کشور با شعار معیشت و منزلت و عقلانیت نامزد و تأیید صلاحیت شد، اما پس از یک ماه مبارزه انتخاباتی و پس از دریافت نامهای از سوی سید محمد خاتمی، چهار روز پیش از رأیگیری انصراف داد؛ او همچنین در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی سرلیست فهرست سی نفرهٔ ائتلاف فراگیر اصلاح طلبان بود و توانست بالاترین آرای تهران و سرتاسر کشور را بدست آورد.
پس از پیروزی حسن روحانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، او پیشنهاد وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات را به محمدرضا عارف پیشنهاد کرد، اما عارف هیچیک را نپذیرفت.
موضوعی که حسن رسولی، سخنگوی انتخاباتی عارف درباره آن گفته بود: در عرف اداری نیز پسندیده نیست وقتی کسی نفر دوم یک دولت است، مسئولیت یک وزارتخانه را برعهده گیرد. مانند این است که یک دولت اصولگرا روی کار بیاید و به آقای احمدینژاد که ۸ سال رئیس جمهور بوده، پیشنهاد وزارت راه و شهرسازی را بدهد؛ اگرچه اشکالی ندارد، ولی عرف آن را نمیپذیرد.
ناگفته نماند که محمدرضا عارف همواره به سبب عملکردش در مجلس و ریاست شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان همواره نقد جریان اصلاحات را به دوش میکشیده است تا جایی که علی صوفی وزیر تعاون دولت اصلاحات در این زمینه گفته بود: «عارف رای اول تهران شد و باید فعالتر میبود؛ عارف قطعا هزینه مدیریت ضعیف در فراکسیون امید و ناکارآمدی در مجلس دهم را پرداخت خواهد کرد.
علاوه بر این محمدرضا زارع فومنی هم در این باره گفته است: عارف نشان داده است که وقتی مسئولیتی را میپذیرد به شدت محافظه کار میشود و حرف نمی زند تا در قدرت بماند؛ در طول مدتی که عارف در فراکسیون امید در مجلس بوده یا ریاست شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان را بر عهده داشت، به هیچ وجه کارنامه قابل قبولی ندارد و اکثریت اصلاح طلبان، عارف را قبول ندارند، چون نتوانست چتر حمایتی برای بیشتر اصلاح طلبان ایجاد کند.
با این حال اما برخی دیگر از شخصیتهای جریان اصلاحات نظر دیگری دارند.
برای مثال علی بختیاری عضو فراکسیون امید در مصاحبهای گفته بود: «اصلاح طلبان تند میخواستند فراکسیون امید اپوزیسیون نظام شود، اما ما از ابتدا اعلام کردیم اگر فراکسیون امید قصد دارد اپوزیسیون نظام شود ما در این فراکسیون عضو نخواهیم شد، چرا که تبعیت از رهبری انقلاب و فعالیت زیر پرچم جمهوری اسلامی برای ما یک اصل اساسی بود»
بهروز بنیادی عضو شورای مرکزی فراکسیون امید هم بیتعهدی یاران عارف نسبت به او را عامل ضعف فراکسیون متبوعش میداند و میگوید «آقای عارف فرمانده لیست امید بود، اما از ۱۷۶ سرباز لیست امید به تدریج ۷۰ سرباز از فرمانده جدا شدند و ۱۰۰ سرباز باقی ماندند، قولهایی که در میثاقنامه داده بودیم بر این مبنا بود که فراکسیون امید ۱۷۶ نفره است اما وقتی سربازان خط مقدم را از دست دادیم، هر فرمانده دیگری بود نمیتوانست کارها را پیش ببرد.
گلایههایی که البته بعدها خود عراف هم بر زبان آورده و گفته بود که من می توانستم از جایگاه خود به عنوان رای اول تهران بهترین استفاده را کرده و اقدامات خوب فراکسیون امید را به نام خودم تمام کنم. از هر کدام از اعضای فراکسیون اگر می خواستم وقت خود را در مجلس به من بدهند، دریغ نمی کردند؛ اما این کار اخلاقی نبود و مبنای کار من اخلاق است و نمی خواهم از جایگاه خود سو استفاده کنم. من رسالت خود را به قدرت رسیدن شخص خود نمی دانم و بابت آن هزینه هم داده ام که همین توهین هایی است که به من می شود. مجلس دهم آرامش آگاهانه داشت، بعد از پیروزی در مجلس دهم، جناح چپ فشار زیادی وارد کردند و کسانی رو به روی ما قرار گرفتند که اصلاح طلب بوده و ما آنها را قبول داشتیم.
حالا اما با این همه گلایه اگر عارف نامزد انتخابات شود ، اصلاحات چه خواهد کرد؟
برای پاسخ این پرسش به سراغ برخی از شخصیتهای این جریان رفته و در این زمینه از آنها پرسیدیم.
علی محمد نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان در این باره گفته بود: من شخصا با نامزدی عارف برای ریاست جمهروی موافق نیستم؛ زیرا مشکلات کشور بسیار زیاد است و مطالبات مردم روز به روز بیشتر میشود و فضای اقتصادی کشور و معیشت خانوادهها هم هر روز سختتر میشود؛ از همین رو عارف نمیتواند قوه مجریهای تاسیس کند که با هماهنگی قوه مقننه مشکلات را حل کند؛ کما اینکه رای آوردنش هم امری مشکل است و اگر هم رای بیاورد نمیتواند با همکاری این مجلس قطار مشکلات اقتصادی را متوقف کنند.
احمد شریف عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم در این زمینه گفته بود: اینکه بدنه اصلاح طلبان از عمل فراکسیون امید به ریاست عارف رضایت ندارد حقیقت است و یک آسیب پذیری دیگر عارف این است که او منتسب به حزب خاصی نیست و تشکیلات سیاسی خاصی از او حمایت ندارد، اما اگر قاطبه افراد اصلاح طلب از او حمایت کنند شانس بیشتری خواهد داشت، اما معتقدم یک خون تازه باید در رگهای سیاسی کشور تزریق شود و یک افکار جدیدی طرح شود و افراد قبلی با توجه به عملکرد قبلیشان بعید است استقبال داشته باشند.
غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران هم آب پاکی را روی دست عارف ریخته و گفته بود که «در مورد نامزدی محمدرضا عارف برای ۱۴۰۰ هیچ بحث تشکیلاتی نشده است.»
تا اینجای کار به نظر میرسد که جریان اصلاحات چندان روی خوشی به عارف و نامزدی احتمالی او در انتخابات نشان ندهد و علیرغم اینکه احمد شریف، حسین نقاشی، علی صوفی و سایر شخصیتهای این جریان تاکید کرده بودند که نامزد ریاست جمهوری آنها باید یک فرد تماما اصلاح طلب باشد؛ اما انگار شخصی نظیر علی لاریجانی بدون پشتوانه اصلاحاتی را به فردی همانند عارف که سبقه فعالیت در این جبهه را داشت ترجیح میدهند؛ حال اما باید دید که چه پیش خواهد آمد زین پس...
فاطمه تورانلو
انتهای پیام/