بی شک حضرت محمد(ص) برترین انسان تاریخ بشریت است و با توجه به خصلت های منحصر بفردی که داشتند، هیچ فردی نمی تواند به جایگاه والای پیامبر مهربانی و خاتم مرسلین دست یابد.
او از سنین کودکی و نوجوانی نیز مورد توجه عام و خاص بودند و در سن نوجوانی به محمد امین مشهور شدند که این امر ثابت می کند آن حضرت از کودکی با سایر مخلوقات خالق هستی تفاوت داشتند و از جایگاه بسیار بالایی برخوردار بودند.
طی قرن ها از هجرت ایشان توصیفات بسیاری را از زبان ادبا، شعرا و فرهیختگان در تبیین جایگاه آن حضرت شنیده و جمع آوری شده است که برخی از این آثار جزو آورده های فاخر شعر و ادب فارسی محسوب می شوند. البته توصیفات خاتم انبیا فقط به ادبیات فارسی خلاصه نمی شود زیرا طی صدهها ویژگی های بی بدلیل و عظمت ایشان از مرزهای بسیاری عبور کرده و در میان فرهیختگان جوامع دیگر به خصوص اروپا و آمریکایی نفوذ کرده است.
اما آنچه در وصف خاتم انبیا وجود دارد، در میان شعرای نامی فارسی زبان بسیار عمیق و متفاوت است به صورتی که این وصف در نثر و شاعدی چون ابومحمّد مُشرفالدین مُصلِح بن عبدالله بن مشرّف، متخلص به سعدی شیرازی به کمال دیده می شود.
جایگاه و منزلت رسول اکرم از زبان سعدی
اما پس از قبول دین مبین اسلام و آشنایی ایرانیان با حضرت محمد(ص)، اقشار مختلف مردم از همان زمان تاکنون شیفته اخلاق و خصایص منحصر بفرد او شدند که در این بین شاعران ایران زمین نیز در وصف و مدح حضرت رسول آثار گرانبهایی را از خود بر جای گذاشتند که بی شک ، برترین و کامل ترین توصیف های پیامبر عظیم الشان اسلام را می توان در آثار سعدی شاعر بی بدیل و برجسته ایران زمین جستجو کنیم.
البته سعدی در تمامی آثار خود ابتدا خالق هستی خداوند متعال را ستایش می کند و پس از آن به سراغ برترین مخلوق خلقت یعنی پیامبر اکرم حضرت محمد (ص) می رود و در وصف او قلم سرایی می کند.
این روش سعدی را می توان در گلستان ، بوستان ، قصاید ، مجالس پنجگانه و غیره مشاهده کرد که این شاعر گرانقدر آثار خود را با ستایش و نام خداوند بزرگ آغاز و سپس در وصف حضرت محمد(ص) سخن بر زبان می آورد.
سعدی در ابتدای گلستان نیز که بی شک برترین کتاب نثر فارسی زبانان است با "منت خدای را عز وجل" کتاب جاودانه خود را آغاز می کند و سپس در وصف پیامبر مهربانی ها می گوید:
در خبر است از سرور کاینات ، مفخر موجودات ، رحمت عالمیان ، صفوت آدمیان و تتمه دور زمان حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم
شفیعٌ مطاعٌ نبیٌ کریم - قسیمٌ جسیمٌ نسیمٌ و سیم
چه غم دیوار امّت را که دارد چون تو پشتیبان - چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتی بان
بلغَ العلی بِکمالِه کشفَ الدُّجی بِجَمالِه - حَسنتْ جَمیعُ خِصالِه صلّوا علیه و آله
این سخنان زیبا که بی شک به در و جواهر می ماند، همگی در وصف و منزلت پیامبر اکرم(ص) گفته شد که سعدی آن را در ابتدای گلستان به زیبایی گنجانده است.
پس از گلستان به بوستان دیگر اثر ارزشمند این شاعر نابغه اشاره می کنیم که در این اثر نیز ابتدا سعدی در وصف خدواند و خالق هستی لب به سخن می گشاید و سپس به پیامبر اشاره می کند که به دلیل طولانی بودن این اثر ، فقط به چند بیت بسیار زیبا بسنده می کنیم:
امام رسول پیشوای سبیل - امین خدا مهبط جبرییل
شفیع الوری خواجه بعث و نشر - امام الهدی صدر دیوان حشر
کلیمی که چرخ فلک طور اوست - همه نورها پرتو نور اوست
چو عزمش برآهیخت شمشیر بیم - به معجز میان قمر زد دو نیم
چو صیتش در افواه دنیا فتاد - تزلزل در ایوان کسرا فتاد
جایگاه پیامبر اکرم بالاتر از فرشتگان مقرب
سپس سعدی در این اثر گرانبهای خود به جایگاه برتر پیامبر مهربانی اشاره می کند که حتی حضرت جبرییل فرشته مقرب درگاه خداوند نیز از ورود به جایگاه پیامبر اکرم ناتوان است:
شبی بر نشست از فلک بر گذشت - به تمکین و جاه از ملک درگذشت
چنان گرم در تیه قربت براند - که در سدره جبرییل از او بازماند
بدوگفت سالار بیت الحرام - که ای حامل وحی برتر خرام
چو در دوستی مخلصم یافتی - عنانم زصحبت چرا تافتی
بگفتا فراتر مجالم نماند - بماندم که نیروی بالم نماند
اگر یکسر موی برتر پرم - فروغ تجلی بسوزد پرم
سعدی در ادامه این اثر بسیار زیبای خود در وصف حضرت محمد رسول الله می فرماید:
خدایت ثنا گفت و تبجیل کرد - زمین بوس قدر تو جبریل کرد
بلند آسمان پیش قدرت خجل - تو مخلوق و آدم هنوز آب و گل
تو اصل وجود آمدی از نخست- دگر هرچه موجود شد فرع توست
چه وصفت کند سعدی ناتمام؟ - علیک الصلوة ای نبی السلام
آری جایگاه و شان و منزلت پیامبر اکرم به گونه ای است که حتی مقرب ترین فرشته نیز نمی تواند به این جایگاه برسد که این امر نشان از عظمت خاتم پیامبران است.
البته سعدی در آثار دیگر خود نیز در وصف پیامبر بزرگ اسلام به زیبایی سخن گفته که در مجالس پنجگانه و در ابتدای مجلس اول نیز اینگونه از پیامبر اکرم (ص) سخن می گوید: در خبر است از آن مقتدای زمرۀ حقیقت و از آن پیشوای لشکر طریقت، از آن نگین خاتم جلال، از آن جوهر عنصر کمال، از آن اطلس پوش والضحی، و از آن قصب بند و اللیل اذا سجی، آن مهتری که اگر حرمت برکت قدم او نبودی راه دین از خاک کفر پاک نگشتی. آن سروری که اگر هیبت دست او نبودی قبای ماه چاک نگشتی.
در ادامه این اثر نیز در خصوص حضرت محمد (ص) می فرماید: آدم صفی خلعت صفوت از او یافت، ادریس با تدریس رفعت از او گرفت، روح پر فتوح در قالب نوح به عزت او درآمد، طیلسان صعود بر سر هود او کشید، کمر شمشیر خلت بر میان خلیل او بست، منشور امارت به نام اسماعیل او نبشت، خاتم مملکت در انگشت سلمان او کرد، نعلین قربت در پای موسی او کرد، عمامۀ رفعت بر سر عیسی او نهاد.
همچنین در قصاید نیز، سعدی شعر بسیار زیبایی در وصف پیامبر سروده اند که این شعر به " ماه فروماند از جمال محمد" معروف است که سعدی در این شعر بسیار زیبا نیز می فرماید:
ماه فروماند از جمال محمد - سرو نباشد به اعتدال محمد
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست - در نظر قدر با کمال محمد
وعدهٔ دیدار هر کسی به قیامت - لیلهٔ اسری شب وصال محمد
آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی- آمده مجموع در ظلال محمد
عرصهٔ گیتی مجال همت او نیست - روز قیامت نگر مجال محمد
وآنهمه پیرایه بسته جنت فردوس - بو که قبولش کند بلال محمد
همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد - تا بدهد بوسه بر نعال محمد
شمس و قمر در زمین حشر نتابد - نور نتابد مگر جمال محمد
شاید اگر آفتاب و ماه نتابند - پیش دو ابروی چون هلال محمد
چشم مرا تا به خواب دید جمالش - خواب نمیگیرد از خیال محمد
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی - عشق محمد بس است و آل محمد
این سخنان و این اشعار زیبا ، گوشه هایی از جایگاه و منزلت پیامبر اسلام را نشان می دهد و امید است که همه ما ایرانیان اعم از مردم عادی ، کارگران ، کارمندان، مسئولان ، مدیران و سایر اقشار مختلف مردم که اعتقاد راسخ و علاقه قلبی به پیبامبر اکرم (ص) داریم، مطیع خاتم پیامبران باشیم و در کارها و زندگی خود نیز دستورات و عقاید این بزرگ مرد تاریخ بشریت را به کاربندیم تا در عمل نیز پیرو حضورت محمد(ص) باشیم.