جملات بالا بخشی از گفتههای سیف الله صمدیان، مستندساز شناخته شدهای است که در سخنرانیای مربوط به مراسم افتتاحیه بازسازی یک فضای قدیمی با تابلوی ایران درودی اظهار کرده بود.
او همچنین در لابهلای حرفهایش تاکید می کند که خودش سالهاست از ایران درودی فیلم مستند میگیرد اما جرات نکرده به همان دلایلی که در بالا عنوان کرد آنها را تدوین و منتشر کند.
متن کامل این سخنان که بیشتر حول محور این هنرمند قرار دارند، به شرح زیر است:
«در خیابان انقلاب که راه میرفتیم به یاد دارم که تصویر ایران درودی را روی شیشههای کتاب فروشیها میدیدم. عکسهای سیاه و سفید او مدام برایم آن سوابقی که ازش داشتم به یادم میآورد. برایم خیلی عجیب و غریب بود که عکس چنین زن قدرتمندی را از نزدیک میدیدم.
خوشبختانه حدود سی سال یا بیشتر است که ما نزدیکی بسیار غریبی پیدا کردیم و دوستی عجیبی بین ما اتفاق افتاده هم خانوادگی، هم دلی و هم تقریبا میتوان گفت در زمینه فرهنگی- هنری.
ایران درودی یک اعجوبه به تمام معنا است. اعجوبه از این نظر که شما هر انرژی را ضربدر دهها میلیارد بکنید باز اگر این زن بخواهد اراده کند آن انرژی کمی آن طرفتر میایستد. بخاطر ۸۴ سال سنشان است و باورتان نمیشود هر روز صبح که بیدار میشود تا شب که بخوابد به اندازه ۴۸هزار نفر انرژی بیرون میدهد و جذب میکند. او بسیار خوش کلام است و کلمات را میشناسد. فقط اهل نقاشی نیست و از دوستان نزدیک بنده و آقای کیارستمی و محمود کلاری است و این گروه همیشه بین خودمان بوده است. باتوجه به کارهایی که من از او در این مدت دیدم و فیلمهایی که از او ساخته شده، احساس کردم که هر فیلمی که از ایشان ساخته شده یک چیزی از ارزش او کم کرده به جای اینکه اضافه کند. بخاطر اینکه واقعا نمیشود این انرژی را داخل دوربین گذاشت و حفظش کرد. خود من الان سالهاست که از او فیلم مستند میگیریم اما جرأت نکردم بنشینم آنها را سرهم کنم اما امیدوارم که یک روزی در فضایی که خودش سرحال باشد بتوانیم این کار را انجام دهیم از همه مهمتر سلامتیش است که باور کنید ایشان ده- پانزده تا بیماری خطرناک را سیلی زدهاند و حتی اگر الان نیز میخواستند، میتوانستند با ولیچر به اینجا بیایند و خوب شد که نیامدند ولی این افتتاح به این شکل با تابلو یک آدم با سابقهای به قدمت نمیگویم خود ایران ولی با حس کل ایران از این زن بزرگ نقاشی ایرانی و نویسنده بسیار درجه یک به دلیل نوشتن کتاب «در فاصله دو نقطه» که با خواندن آن متوجه میشوید که طی چه فرایندی یک زندگی میتواند از مشهد شروع شود و برسد به جاهایی که برود با آدمهای گندهای مثل سالوادور دالی بنشیند صحبت کند و کارهای دیگر این مسیر برای همه یک انرژی خاصی خواهد داد که در این جهان ناامیدیها و کرونا زده و سیاست زده ناامید نشوند. خلاصه ایران درودی سمبل بسیار خوبی است.»
ایران درودی اما با تمام ویژگیهای فردی و هنریای که صمدیان در خاطره خود به آنان اشاره کرده بود، روز گذشته (جمعه، هفتم آبان ماه) پس از یک دوره طولانی مبارزه با بیماری و در حالی که به تازگی از بیمارستان به منزل شخصیاش منتقل شده بود، دار فانی را وداع گفت. این هنرمند پیشکسوت با از دنیا رفتنش بار دیگر تنها آرزوی بزرگش که راه اندازی موزه شخصیاش بود را به یاد دوستدارنش انداخت.
انتهای پیام