به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی، بیش از دو ماه و نیم است که مرزهای شرقی کشورمان در معرض یک سیل ناخواسته از عبور مهاجران افغانستانی به داخل ایران قرار دارد.
این، برای اولین بار نیست که از افغانستان مهاجرتهائی به کشورمان صورت میگیرد، ولی اینبار ویژگیهائی در آنچه درحال وقوع است وجود دارد که آن را با تمام موارد دیگر متفاوت کرده است.
اکنون گروه تروریستی طالبان بر افغانستان حاکم است، داعش نیز چند هزار نیروی تروریست به این کشور وارد کرده، القاعده نیز تروریستهای خود را به افغانستان آورده، از کشورهای آسیای میانه نیز عناصر وابسته به این گروههای تکفیری وارد افغانستان شدهاند و این کشور به کانون تروریستها تبدیل شده است.
براساس اطلاعات موثق، یکی از اهداف مشترک آمریکا و طالبان از استقرار حکومت طالبان در افغانستان اینست که این کشور به محلی برای تهدید امنیتی علیه ایران تبدیل شود. آمریکا از افغانستان رفته ولی افغانستان را به حال خودش رها نکرده. تبانی آمریکا با طالبان بر این قرار مبتنی است که این گروه تروریستی با همراهی سایر گروههای تکفیری تروریستی افغانستان را در اشغال خود داشته باشند و ناامنی را به کشورهای همسایه ازجمله ایران صادر نمایند.
سادهترین راه صدور ناامنی به ایران، ورود تروریستها در پوشش پناهندگان و مهاجرین است. بعد از تسلط طالبان بر افغانستان، هر روز هزاران نفر از شهروندان افغانی تحت پوشش پناهنده و مهاجر به مرزهای شرقی ایران مراجعه میکنند و بسیاری از آنان به صورت قاچاق وارد خاک کشورمان میشوند. در میان اینها، افراد شرور و تروریستهای حرفهای نیز وجود دارند که با ظاهری عادی و حتی پائینتر از معمولی وارد خاک ایران میشوند ولی اهداف و ماموریتهای خاصی دارند. شناسائی این افراد هرچند مشکل است ولی مسئولان اطلاعاتی و امنیتی کشورمان باید با دقت و تلاش فوقالعاده به جدا کردن این افراد از افراد عادی پناهندگان همت کنند و از این طریق کشور را از یک خطر جدی برهانند.
کشور ما نزدیک نیم قرن است که از مردم مظلوم افغانستان پذیرائی کرده و افغانستانیهای پناهنده نیز با ارائه خدمات مختلف، سهم قابل توجهی در سازندگی کشورمان داشتهاند و دارند. بسیاری از خانوادههای افغانستانی فرزندان خود را در مدارس و دانشگاههای ایران مشغول تحصیل کردند بطوری که هزاران تحصیلکرده در سطوح مختلف به جامعه امروز افغانستان تحویل دادند و عدهای از آنها که در ایران تحصیل کردهاند اکنون در تعدادی از کشورهای اروپائی و آمریکا و کانادا به شغلهای قابل توجهی رسیدهاند، کمااینکه در خود ایران نیز جمعی از آنها با اشتغال در دانشگاهها و تدریس و سایر خدمات علمی به زندگی شرافتمندانهای مشغولند.
این همزیستی مسالمتآمیز که به عنوان یک تعامل ارزشمند میان دو ملت در تاریخ به ثبت خواهد رسید، نباید ما را از خطر نفوذ گروههای خطرناک تکفیری - تروریستی که اکنون در افغانستان به قدرت رسیده و افراد خود را به داخل کشورمان اعزام میکنند، غافل نماید. مسئولان اطلاعاتی و امنیتی کشورمان باید به خطر این عناصر نفوذی توجه دقیق داشته باشند و این خطر را از کشور دور نمایند. هرچند ممکن است موانعی بر سر راه انجام این مسئولیت وجود داشته باشد ولی تمام این موانع باید با درایت و ابتکار برطرف شوند تا توطئه خطرناکی که درحال شکلگیری است در نطفه خفه شود.
در این زمینه، هشدارهای یک پزشک که از تجربیات خود در مواجهه با نمونههائی از عناصر مزاحم افغانستانی سخن گفته است، بسیار قابل توجه میباشد. سخنان این پزشک را در اینجا عیناً از نظر خوانندگان گرامی میگذرانیم و معتقدیم اطلاع از واقعیتهائی که در این سخنان وجود دارد، میتواند به آحاد شهروندان ایرانی در مواجهه با خطر نفوذیها موثر باشد و برای مسئولین بیش از دیگران قابل توجه است.
لازم میدانیم این نکته را نیز درباره سخنان این پزشک محترم مورد تاکید قرار دهیم که ممکن است بخشی از تحلیل یا نتیجهگیری ایشان مورد قبول ما نباشد، و طبعاً اینطور نیست که چاپ سخنان وی به معنای تایید کامل آن باشد، ولی توجه به این سخنان، لازم و مفید است. همانطور که در سطور بالا یادآور شدیم، این قبیل نکات شامل تمام افغانستانیهای موجود در ایران نمیشوند و حساب هزاران خانواده افغانستانی که سالهاست شرافتمندانه در ایران زندگی میکنند از این افراد جداست.
دکتر رضایی کارشناس سیاسی و مدرس دانشگاه درخصوص ورود پناهندگان افغانستانی به ایران گفت: یکی از مشکلاتی که میتواند برای کشور در آینده یک خطر بزرگ باشد و باید هرچه زودتر به فکر آن باشیم مسئله ورود اتباع بیگانه و افغانستانیها به کشور است. زمانی که به عنوان پناهنده بعد از جنگ با شوروی به ایران آمدند با حال متفاوت بود در آن زمان تعداد افغانستانیها کم بود ولی امروزه به عنوان یک ابزار و سربازانی که میتوانند در ایران نقش مهمی ایفا کنند در کشورمان مستقر شدند.
با توجه به اینکه میتوان در شهرهای مرکزی مثل شهرهای واقع شده در استان فارس و کرمان تا شهرهای اطراف تهران مثل ورامین و قرچک و کرج تعدادی زیادی از این اتباع را ببینیم و تا چند سال آیند با توجه به سیستمی که به احتمال زیاد دستور داده شده، یعنی فرزندآوری زیاد تعدادشان تا چند سال آینده چند برابر ساکنان شهرهای مرکزی میشود.
گذشته از اینکه مردم در شهرهای مرکزی کشور مثل رفسنجان از بحران کمبود آب و کشاورزی رنج میبرند از نظر جامعه شناسی و اجتماعی کودکان افغانستای را میبینیم که در حوض پارکها و.. مشغول بازی هستند که البته قصد نداریم این موضوع را از نظر جامعه شناسی بیان کنیم بلکه میخواهیم از بُعد سیاسی به این مسئله بپردازیم.
چند سال آینده را در نظر بگیرید که جمعیت شان در کشور بالغ بر20 میلیون نفر میشود و با توجه به اینکه هر تنشی در افغانستان ایجاد شود تعداد زیادی افغانستانی به کشور با کمک مسئولین خودمان به داخل کشور قاچاق میشوند. از طرفی تا زمانی که مسئولین سر و صدا به پا کنند و مردم شعار بدهند شاهد هستیم که سازمانهای بینالمللی نظیر صلیب سرخ و سازمان امور پناهندگان با اعتراض ایران بودجهای را تخصیص میدهند و باتوجه به اینکه مسئولان خواهان پول هستند سریع سکوت میکنند و افغانستانی هارا وارد میکنند.
در همین چند هفته اخیر شاهد بودیم که بعضی از اینها حتی به کودکان خودشان رحم ندارند. در رفسنجان که به دلیل نیروی کار به افغانستانیها بهای زیادی دادند، یکی از اتباع بیگانه به دلیل یک مسئله ناموسی سر دختر خودش را برید و به داخل چاه انداخت. در شهری دیگر حدود دو ماه پیش با مردم وارد درگیری شدند و حتی پلیس نتوانست کاری بکند. اینها نشانه جنب و جوش زیادی از افغانستانیها است. در شیراز چندین در گیری داشتند. در یکی دیگر از شهرهای مرکزی در یک درگیری که نیروی پلیس هم وارد شد اما نتوانست حریفشان بشود.عده زیادی از افغانستانیها با عقیده افراطی طالبان همراه هستند آنهم به دلیل فقه دینیشان است.
مسئولان و نیروی پلیس در قبال این افراد دست بسته هستند زیرا افغانستانیها از قانون پناهندگی بهرهمند هستند. جدیدا قانونی آمده است که میتوان به افغانستانی سند و گواهی نامه داد. میتوان جولان دادن این افغانستانیها را عصرها در شهرهایی که تعداد این پناهندگان زیاد است دید حتی گزارشهایی رسیده که افغانستانیها در این شهرها حرمسرا دارند. من نیز سند دارم در یکی از این شهرها مسئولان به همراه اتباع بیگانه در این خانههای تیمی سهیم هستند و باج میدهد چون اینها به دلیل ثروتاندوزیهای زیادی که کردند پولهای زیادی دارند. بخصوص اینکه بعضی از اینها زمینهای گران را در این شهرها خریداری میکنند.
در چند روز گذشته به یک کودک افغانستانی اخطار دادم در شرایط موجود بخاطر کرونا از ماسک استفاده کند و آن کودک جواب من گفت: این ماسکها برای ژن شما ساخته شده است و وقتی به این حرفش معترض شدم گفت: روزی میرسد که همه شماه به خدمت ما و پدرانمان در میآیید. ما مغازهها و خانه هایتان را تقسیم بندی کردیم.
احتمالا افغانستانیها جلساتی را برگزار میکنند که یک کودک به من این حرف را میزند. دقت کنید که اینها در بافتهای استراتژیک شهرها مستقر شدهاند. در شهری مثل تهران قدرتی ندارند. اما در کرج و... بطور حساب شدهای مستقر شدهاند.
بنا ندارم قوانین پناهدگی را نقض کنم ویا نگاهی فاشیستی و ناسیونالستی داشته باشم. با توجه به وضعیت استراتژیکی که نظام جمهوری اسلامی و کشورمان با توجه به سیاستهایش دارد ایجاب میکند برای کنترل این نظام لابیهای صهیونیستی و کشورهای عربی منطقه که مخالف ایران در بُعد سیاسی و فقهی هستند قاعدتا در اتاقهای فکر خود این برنامهها را داشتند.
چه نیرویی بهتر از اتباع بیگانه برای برهم زدن نظم کشورها و حتی کشورهای خودشان؟ بعضی از اینها کسانی هستند که در کشور خودشان جلیقههای انتحاری میبندند و به کودک خود رحم نمیکنند و کارهایی را انجام میدهند که درعهد جاهلیت هم منفور شناخته میشد.
خیلی از پناهندگان افغانستانی هستند که زندگی آبرومندانهای دارند و میدانند که عده زیادی به صورت هدایت شده هستند که دارند زندگی آنها را هم خراب میکنند. این را گفتم که شهروندان آگاه باشند. ما به عنوان پزشکان جامعه نگاه عمیقتری به جامعه داریم. وظیفه ما این است که آسیبهای اجتماعی را به گوش مسئولان برسانیم. متاسفانه مسئولین هنگامی که خیلی از مشکلها به بحران تبدیل میشوند دست به کار میشوند. سلاحهای دور برد جواب گوی این مشکل نیست بلکه جنگهای چریکی جواب گوی این مشکل است و متاسفانه نیرویهای کشور ما در این خصوص ضعیف هستند.