به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، مناطق آزاد تجاری به عنوان راهکاری برای مدلسازی اقتصادی و فراهم آوردن شرایط مطلوب تولید و صادرات از طریق متمرکز کردن ظرفیتها، در دورههای مختلف توسط کشورها به کار گرفته شدهاند. موفقیت نسبی این راهکار و به کارگیری آن توسط کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، سبب شد توجه ایران هم به آن جلب شود.
با وجود تصویب قانون مربوطه در سال 1372، مناطق آزاد ایران از لحاظ عملکردی در مقایسه با مناطق آزاد پیشرو جهان و حتی مناطق آزاد جوانی که در کشورهای همسایه شکل گرفتهاند، وضعیت مطلوبی ندارند. عبدالمجید شیخی اقتصاددان و استاد دانشگاه آزاد اسلامی در گفتگو با خبرگزاری تسنیم، به بررسی مشکلات این حوزه پرداخت.
تسنیم: چرا در سایر کشورها، مناطق آزاد به بستری برای تولید و صادرات شده اند، ولی در کشور ما اینچنین نیست؟
شیخی: جواب این سوال را باید در رتبهی ایران در شاخصهای فضای کسبوکار، پیدا کرد. فضای کسبوکار ما گرههای متعدد و مختلفی دارد. برای تاسیس بنگاه یا کارگاه، نه تنها هزاران مجوز، بلکه هزاران اقدام برای گرفتن حتی یک مجوز نیاز است.
راهاندازی تولید بسیار کند است. برای مقایسه، راهاندازی فعالیت بازرگانی هیچ مانعی ندارد. سادهترین و سریعترین راه برای به کارگیری سرمایۀ سرگردان، در بخش تجاری است.
تسنیم: آیا سرمایه کافی در دسترس کسبوکارهای تولید قرار میگیرد؟
شیخی: طبق تقسیمبندیهای متعارف، اقتصاد ما به دو بخش حقیقی و مجازی تقسیم میشود. کشور ما دچار معضلی به نام گردش پول، چرخش پول و گرداب پول در بخش مجازی اقتصاد است. از اجزای بزرگ بخش مجازی اقتصاد بازرگانی، تجارت، دلالی، خریدوفروش، عمدهفروشی و خردهفروشی است.
بخش مجازی اقتصاد دچار تورم فوقالعادهای است. در طول هشت سال گذشته، حجم نقدینگی کشور بیش از هفت یا هشت برابر شده است. ولی وقتی خبرنگاران به سراغ تولیدکنندگان در بخش حقیقی اقتصاد میروند، و دربارۀ مشکلاتشان سوال میپرسند، میگویند مشکل ما سرمایۀ در گردش است.
نقدینگی در اختیار نداریم تا تولید را توسعه دهیم، ظرفیت خود را کامل کنیم و ظرفیتهای خفته را بیدار کنیم. پس این پول کجاست؟ مسلماً این پول به بخش مجازی اقتصاد رفته است. بخش مجازی رقیبی برای بخش حقیقی اقتصاد شده است.
تسنیم: چرا بخش حقیقی اقتصاد بازنده این رقابت برای جذب سرمایه است؟
شیخی: مناطق آزاد تجاری؛ ابزاری برای پرورش مشاغلی شده اند که نمیتوانستند آن مزیتها را در داخل کشور و خارج از مناطق آزاد تجاری به سادگی به دست آورند. در مناطق آزاد تجاری خرده فروشی برای اتباع خارجی و اتباع داخلی مجاز است.
این فضا برای کار بازرگانی است؛ اما چرا فعالیتهای حقیقی اقتصادی در آن مناطق شکل نگرفته است؟ چون که زیرساختها آمادگی لازم را برای رونق بخش حقیقی اقتصاد در داخل کشور ندارند، چه رسد به مناطق آزاد تجاری.
تسنیم: آیا به کارگیری ظرفیتهای دانش بنیان در مناطق آزاد میتواند کارساز باشد؟
شیخی: تولید متکی به شرکتهای دانشبنیان است؛ باید برای شکلگیری شرکتهای دانشبنیان امتیاز قائل شد تا نخبگان فکر خلق کنند، ایده و طرح و پروژه طراحی کنند و فردی حاضر باشد این محصول پژوهشی را از ایشان بخرد.
قدم بعدی حضور شرکتهای عامل، تولیدکننده و شرکتهایی است که کار آنها تجاری سازی تولید است. در مناطق آزاد نه برای شرکتهای دانشبنیان و یا صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه فکری شده است ، و نه برای مرحلهی بعدی که شامل تاسیس کارگاهها و کارخانهها و بنگاههای اقتصادی برای تولید کالاها و خدمات فیزیکی و حقیقی و تجاری سازی این محصولات است.
موفقیت تولید نیازمند بنیان دانش، افراد ریسکپذیر، افراد نخبه و سرمایهگذارانی است که دلسوز تولید داخلی و صادرات هستند و به دنبال واسطه گری برای کسب سود موقت، بادآورده و یک شبه نیستند. این موارد نیازمند فرهنگ ایجاد مناطق تجاری و حتی مناطق ویژهی اقتصادی است.
تسنیم: چرا در خصوص کالاهایی که مزیت داریم هم در صادرات قوی نیستیم؟
شیخی: سفارشپذیری، در بازاریابی بسیار مهم است. ما در مواقعی مرغ، تخممرغ و سیبزمینی مازاد خود را صادر کردهایم ولی به دلیل نداشتن برنامهٔ تنظیم بازار، بخشنامهها تغییر میکنند و این روند قطع میشود.
وقتی در تامین ثبات نداشته باشیم، مشتری برای خرید به سراغمان نخواهد آمد، چون نمیتواند به ما اعتماد کند. در سال 1386-1387 خشکسالی در نیمکرهی جنوبی زمین آغاز شد. استرالیا که خود صادرکنندهٔ گندم است، دچار خشکسالی شد. برای تأمین نیاز مشتریان خود، گندم خرید و صادر کرد؛ برای اینکه بازار صادراتیاش را حفظ کند.
تسنیم: عملکرد ما در مقایسه با مناطق آزاد کشورهای همسایه چگونه است؟
شیخی: باید در نظر داشت که کشورهای حاشیه هم مثل ما نفت خام میفروشند و در واقع بازاری برای مصرف کالای خارجی هستند. ولی در مناطق آزاد تجاری کشورهای حاشیه، مثل بندر جبل علی، بندر خلیفهی ابوظبی یا بنادرعمان، بر بنیانهای تولید، سرمایهگذاری کردهاند.
در مقایسه با بندر جبل علی یا بندر خلیفهٔ ابوظبی یا بنادر عمان ، عملکرد ما در مناطق آزاد قشم و چابهار و کیش چه بود؟ آیا توانستهاند سهمی از بازار جهانی، سهمی از سرمایهگذاری بینالمللی را کسب کنند؟ چنین اتفاقی نیافتاده است.
در واقع مغازهای ایجاد شده که هر جنسی از هر کجا با لنج، کشتیهای رسمی، حتی با چمدان یا چتربازان، در آنجا پیاده کنند. این مناطق، انباری برای ورود کالای خارجی شدهاند. ما نیازمند ساماندهی تجارت خارجی هستیم.
تسنیم: با فرض رونق تولید، آیا شرایط رقابت در بازار بینالمللی را داریم؟
شیخی: در بحث رقابت، اقتصاد اسلامی حکم میکند که رقابت را در شرایطی بین عوامل اقتصادی ایجاد کنیم، که ابتدا رقبای آن، در شرایط برابری و یکسانی باشند. این در رفتار عمومی مردم دنیا وجود دارد. مثلاً وزنهبرداران سنگینوزن با وزنهبرداران سبکوزن مسابقه نمیدهند.
یکسان بودن شرایط برای رقابت، امری طبیعی و معقول است. ما میخواهیم صنعت نوپایی ایجاد کنیم. فرض کنید بنده و شما میخواهیم مجوز خودروسازی بگیریم. باید از شرایط بازار و سیاستهای تجاری اطمینان داشته باشیم. اگر به ما بگویند که به محض ورود به بازار باید رقابت کنید، صنعت ما شکل نمیگیرد.
در صنعت خودروسازی آمریکا، بهجز کرایسلر، فورد، جیمز و چند شرکت دیگر، هرگز خودرویی به نام دیگر مطرح نشده است. این به خاطر شرایط انحصار و تسلط شرکتهای کهنهکار بر بازار است. حاکم بودن قانون جنگل، شالودهٔ اقتصاد سرمایهداری است و اجازه نمیدهد هیچ نهال نوپایی رشد کند.
همین تفکر در صنعت داخلی ما دیده میشود. دو خودروساز وجود دارد که هرگز اجازه ندادهاند خودروسازان جدیدی پا به میدان بگذارند. تفکر اقتصاد سرمایهداری میگوید: حق را باید به قوی داد. ضعیف نباید اجازهٔ سر بلند کردن داشته باشد. رقابت در شرایط برابر، عدالت است و در شرایط نابرابر، ظلم به ضعیفان. این ایدهٔ اصلی اقتصاد اسلامی است.
رقابت زمانی شکل میگیرد که شرایط و بستر یکسان، فرصتها و امتیازات برابر و متناسب برای تمام رقبا ایجاد شده باشد. اگر به مربی فوتبالی بگویند باید تیمی تشکیل بدهد برای بازیهای بینالمللی و بازیکنانش از بازیکنان تیم باشگاهها نباشند، مسلماً میگویند: باید برای افراد شرایط بازیکنان باشگاهها را فراهم کرد. باید تمرین کنند و استعدادیابی شوند. بعداً وارد بازیهای بینالمللی شوند. اقتصاد هم همین است. رقابت در شرایط برابر معنا دارد نه در شرایط نابرابر.
تسنیم: چین به عنوان یک الگوی موفق چطور توانست از ظرفیت آزاد به درستی استفاده کند؟
شیخی: چین با پشتکار مردم و مدیریت صحیح، اقتصادش را شکل داد. نرخ مشارکت مردم چین در غرب وجود ندارد. نرخ مشارکت اجتماعی در چین بالا است. چین با مدیریت صحیح اقتصادی بنگاههای دانشبنیان ایجاد کرد.
با حداقل هزینه، تولید، و با تلاش و پشتکار کیفیت ایجاد کرد. کارگاهها را حتی در منازل مردم خود، توسعه داد. کسبوکار را ساده، و مازاد تولید ایجاد کرد. با تولید انبوه و ایجاد مازاد تولید، به مرحلهای رسید که نیازمند ابزاری شد تا مازاد تولید خود را به خارج از کشور صادر کند، پس باید بازارهایی را که در حصارهای اقتصادی، محدودیتهای کمی، کیفی و تعرفهای بودند، فتح میکرد.
به طور مثال بازار آمریکای شمالی مملو از اجناس چینی است و کیفیتشان هم بسیار بالا است. در اینجا، کالاها کیفیت پایینی دارند. دلیل آن هم عملکرد تجار ما است؛ کالایی میآورند که بتوانند بفروشند.
چین اول شرایط را ایجاد کرد، بعد مناطق آزاد تجاری را، تا پُلی برای صادرات مازاد تولید باشند. اتکایش هم بر هزینهٔ تمام شدهٔ کم، کیفیت بالا، تولید انبوه و حفظ سواد در سفارشپذیری کالا است.
تسنیم: با وجود اهداف مشابه، چه چیزی در عمل آنها را موفق و ما را ناموفق کرد؟
شیخی: ما ابتدا، بدون طی مسیر از مراحل ضروری، آرمانگرایانه گفتیم که مناطق آزاد بسیار خوب است. مناطق آزاد برای صادرات و واردات کالا هستند، ولی شرایط تولید کالا را ایجاد نکردیم. شرایط اتکا به شرکتهای دانشبنیان، صندوقهای جسورانه و برند داخلی بهوجود نیاوردیم.
فضای کسبوکار داخلی برای انتقال سرمایه باید فراهم باشد تا در مراحل بعدی سرمایهگذاران خارجی هم بیایند. چینیها این مراحل را به ترتیب پیمودند. اقتصاد هم مثل خلقت انسان است. انسان در هر مرحلهای نیازمند به چیزی است تا وقتی که وارد کارزار رقابت شود. باید امکانات در اختیارش گذاشت تا هر مرحله را به نوبت طی کند. ما نمیتوانیم جهشی و بدون مقدمات، هر عملی را انجام دهیم.
انتهای پیام/