شبکه نمایش خانگی با اخیرا روی کار آمده اما تبدیل به یکی از پر مخاطبترین رسانههای تصویری در بین مخاطبان شد.
پلتفرم های اینترنتی چون «نماوا»، «فیلیمو»، «نت فیلم» و....که این روز ها با تولید و ساخت فیلم و سریال های متنوع مخاطبان زیادی را به سمت خود جذب کرده اند باعث شده تا اغلب کارگردانان و تهیه کنندگان کم و بیش از فضای رسانه ملی و صدا و سیما فاصله بگیرند و کار خود را در شبکه نمایش خانگی پر قدرت تر ادامه دهند چراکه رسانه ملی با محدودیت و ممیزی هایی که در دامن خود جای داده است باعث شده تا فیلمسازان بیشتر پذیرای این پلتفرم های اینترنتی باشند و شانس خود را این بار در شبکه نمایش خانگی امتحان کنند.
باید به این نکته اشاره کرد که اگر سانسور در فضای فیلمنامه و نگارش یک اثر حاکم باشد ضربه زیادی به آن کار وارد می شود و همین مسئله کاهش و ریزش مخاطب را در پی خواهد داشت و از طرفی نیز بودجه ای که از این شبکه ها به دست می آید بسیار بیشتر از تلویزیون است که این مسئله کشش فیلسمازان به سمت این رسانه های اینترنتی را بیشتر کرده است.
به همین بهانه و با توجه به اینکه آیا با وجود اینکه درحال حاضر سریال های جدیدی در ژانر های مختلف که تعدادشان کم هم نیست در شبکه نمایش خانگی به پخش می رسند می توانند مانند سریال های پر فروغی که قبل از ساخت این آثار جدید در شبکه نمایش خانگی به پخش رسیدند و مورد اقبال مخاطبان واقع شدند فرمون و کنترل ادامه راه را دست بگیرند و پا به پای آن ها یا حتی پیشتاز از سریال های قبل جلو بروند یا خیر با چند منتقد سینما و تلویزیون گفت و گو کردیم که در ادامه می خوانیم.
کیوان امجدیان منتقد سینما و تلویزیون سریال های جدید شبکه نمایش خانگی «خسوف»، «نیسان آبی»، «جزیره»، «حرفه ای» را با یکدیگر مقایسه کرد و آن ها را مورد بررسی قرار داد و به خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا گفت: شبکه نمایش خانگی در اوایل پر توانتر از امروز کار خود را شروع کرد و سریالهایی که تولید شدند نوید بخش این بودند که ما در آینده سریال های بهتری را در شبکه نمایش خانگی میبینیم. اما متاسفانه و به یک باره شاهد این هستیم که کفگیر شبکه نمایش خانگی دارد به ته دیگ میخورد یعنی درحال حاضر سریالهایی که روی کار میآیند ضعیفتر از سریالهای 15 سال گذشته در رسانه ملی هستند.
در سریال «حرفهای» شاهد حضور بازیگران، خوانندگان و افراد نام آشنا هستیم اما ابتدایی ترین شکل موضوع می بینیم قلابی که بخواهد ذهن مخاطب را درگیر کند و تا آخر داستان او را پای این سریال نگه دارد و با خود همراه کند وجود ندارد.
صرفا روایت غیر جذاب زندگی چند انسان است که مخاطب از آن شناخت ندارد و شخصیت پردازی درست و به جایی نیز صورت نگرفته است البته ممکن است در ذهن بیاید که شخصیت پردازی به مرور شکل خواهد گرفت اما هنگامی که قسمت اول را مشاهده می کنیم و هیچ شخصیت پردازی به جا و درستی را نمی بینیم کاملا مشخص می شود که در قسمت های بعد نیز این اتفاق رخ نخواهد داد.
«میدان سرخ» سریالی است که در آن همه مسائل و موضوعات فضایی جلوه می کند و انگار بازیگران این سریال در سرزمین دیگری زندگی می کنند. چراکه در این سریال یکی از اعضای خانواده 3 نفره دست به قتل می زند و بدون اینکه از این کار ابا و ترسی داشته باشد مقتول را به تنهایی و بدون اینکه پلیس در جریان باشد و به دور از چشم دیگران خاک می کند و بعد از گذشت چند روز این موضوع را با یکی از دوستان خود در میان می گذارد. واقعا این موضوع واقعا خنده دار است و من گمان می کنم «میدان سرخ» بیشتر به طنز شبیه است تا یک اثر جدی!. راستش این سریال هیچ منطق و چفت و بست دراماتیک ندارد، شخصیت پردازی ها مغشوش و آشفته است و علاوه بر آن خط داستانی به شدت متزلزل است. قطعا با این رویه اعتبار، حیثیت و اندوخته آبروی ستاره هایی که با خون دل و زحمت کشیدن در فیلم و سریال ها جایگاهی به دست آوردند از بین می رود. فکر نمی کنم بعد از مدت کوتاهی این بازیگران حاضر باشند در ازای دستمز های کلان نیز در این نوع آثار بازی کنند.
او در این خصوص که آیا «نیسان آبی» با توجه به نوع ژانر طنزی که دارد ممکن است نسبت به باقی سریال ها موفق عمل کند بیان کرد: قبل از اینکه این سریال به مرحله پخش برسد من با دیدن چندین نام از هنرپیشه های سینما و تلویزیون گمان می بردم که با وجود این نام ها قطعا این سریال باعث خنده روی لبان مخاطبان خواهد شد به طوری که از خنده روده بر شوند اما بعد از پخش متوجه شدم که خیر چنین چیزی صحت و سقم ندارد و هاله ریزی از لبخند فقط روی لبان شکل می گیرد ولاغیر. واقعیت این است که این سریال کپی از «نهنگ عنبر» بود که به نظر من «نیسان آبی» مانند «نهنگ عنبر» چشمگیر نیست. البته باید به این نکته اشاره کرد که بازی حسین یاری در «نیسان آبی» غافلگیر کننده بود و با توجه به نقش هایی که در گذشته بازی کرده بود اصلا انتظار چنین کاراکتر و نقشی از او نمی رفت و تنها نقطه مثبت کار حضور حسین یاری بود. البته می توان امیدوار بود که در قسمت های بعد این سریال به توفیق برسد.
کیوان امجدیان در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه سیروس مقدم سال ها در تلویزیون کار کرده و با سریال «پایتخت» در ژانر طنز به شهرت رسیده است چقدر در شبکه نمایش خانگی با سریال «جزیره» در ژانر اجتماعی و درام می تواند موفق عمل کند و مخاطبان از این اثر رضایت کافی داشته باشند اظهار کرد: من به موفقیت سریال «جزیره» شک دارم یعنی مخاطب گسترده تلویزیون در قیاس با مخاطب محدود شبکه نمایش خانگی و تفاوت سلیقه ای که ممکن است میان این دو گروه وجود داشته باشد من را کمی به شک می اندازد که موفقیت های «پایتخت» مجددا تکرار شود. اگرچه در شبکه نمایش خانگی برخی از محدودیت ها را نخواهد داشت ولی من گمان نمی کنم در اینجا بتواند مقبولیت و محدودیت تلویزیون را به دست بیاورد. صدا و سیما هنوز به شدت قدرتمند تر از بقیه مدیا و پلتفرم ها است و همچان مرجعیت دارد و مخاطبین بسیار گسترده ای دارد. به عنوان کلام آخر تمام این مسائلی که بیان کردم نگاه به یک قسمت، پیشینه و ... است و باید تا انتها این آثار را دید و بتوان دقیق تر در مورد آن حرف زد.