هواپیما ربایی در مسیر اهواز به مشهد رخ داد. در جریان این هواپیما ربایی یک مسافر مدعی شده بود که بمب به همراه دارد و فردی که هواپیما ربایی کرده بود قصد داشت هواپیما را راهی عربستان کند. متهم به هواپیما ربایی در دادگاه از خود دفاع کرد، اما عملیات هواپیما ربایی خیلی سریع خنثی سازی شده بود.
۱۵ اسفند سال ۹۹ سپاه پاسداران اطلاعیهای مبنی بر خنثی سازی عملیات هواپیما ربایی درمسیر هوایی اهواز به مشهد صادر کرد.
در این حادثه پرواز ۳۳۴ شرکت هواپیمایی هما از نوع فوکر ۱۰۰ که حامل ۶۳ مسافر و ۹ خدمه پرواز بود به تهدید یکی از مسافران به هواپیمایی روبرو شد، اما خلبان با تغییر مسیر در اصفهان فرود آمد و با اقدام به موقع نیروهای امنیتی سپاه، عامل هواپیما ربایی دستگیر شد.
پرونده با صدور کیفر خواست به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد و متهم برای دفاع پای میز محاکمه رفت.
در ابتدای جلسه رسیدگی کیفرخواست صادر شده علیه متهم قرائت شد که مطابق آن این فرد متهم شد به اقدام به هواپیما ربایی، تهدید امنیت پرواز تهدید به بمب گذاری.
سپس متهم در جایگاه دفاع حاضر شد و در توضیح روز حادثه وانگیزه خود از این اقدام گفت: «روز حادثه به همراه یک جلیقه انفجار قلابی و اسلحه قلابی سوار هوایپمای اهواز به مشهد شدم. از قبل نقشه ربودن هواپیما را در سر داشتم، اما تصمیم داشتم اگر شرایط مهیا بود این کار را انجام دهم. زمانی که هواپیما در حال تیک آف بود با چسبی که همراه داشتم به آرامی ابزار تقلبی را به خودم چسباندم. هیچ کس متوجه این عمل من نشد، فقط پسر ۵ ساله من گفت چه صدایی از زیر لباست میآید که به او گفتم صدای بطری آب معدنی است. چند دقیقهای که از پرواز گذشت هنوز تردید داشتم که این کار را انجام دهم یا نه. اما با خودم فکر کردم که من تجهیزات تقلبی را از گیت رد کرده ام و یک سال و نیم است به این نقشه فکر کردم پس باید نقشه را عملی کنم. از جای خود بلند شدم و به سمت دستشویی رفتم و به همسرم هم گفتم به سرویس بهداشتی میروم. اما سمت یک مهماندار رفتم و برگهای دست او دادم که در آن نوشته بودم: به من بمب بسته شده و ریموت دست شخص دیگری است. این برگه را به امنیت پرواز بدهید و بگویید هواپیما باید به سمت اهواز برگردد.»
متهم در ادامه گفت: «وقتی برگه را به مهماندار دادم او به سمت انتهای هواپیما حرکت کرد و من در فاصله یک قدمی او راه میرفتم. بالاخره در انتهای هواپیما، برگه را دست یک فرد داد و او ناگهان از جایش بلند شد و به روی من اسلحه کشید. من هم زیپ جلیقه را باز کردم و مواد انفجاری قلابی را نشان دادم و فریاد زدم: من خودم یک قربانی ام. اگر هواپیما سمت اهواز برنگردد ریموت را میزنم و هواپیما منفجر میشود. در آن لحظه نیروهای امنیت پرواز مسافران را در انتهای هواپیما جای دادند و در حالی که آنها به شدت ترسیده بودند دستور دادند که سرشان را زیر صندلی ببرند. من احساس میکردم ارتفاع هواپیما در حال کم شدن است و میگفتم ارتفاع را کم نکنید، هواپیما باید سمت اهواز برگردد. نیروی امنیتی اسلحه را رو به من گرفته بودم و من احساس کردم شاید به کسی شلیک کنند. نمیخواستم آسیبی به کسی برسد و قصد آدم کشی نداشتم برای همین زمانی که هواپیما در اصفهان فرود آمد تسلیم ماموران شدم.»
قاضی خطاب به متهم گفت: «انگیزه تو از این اقدام چه بود؟»
متهم در جواب گفت: «من به خاطر دغدغه اجتماعی این کار را انجام دادم و میخواستم با این شیوه اعتراض خودم را نشان دهم!»
قاضی: «قبلا گفته بودی قصد داشتی هواپیما را به عربستان منتقل کنی. آیا قصد پناهندگی داشتی؟»
متهم: «قصد داشتم به عربستان بروم، اما نمیخواستم پناهنده شوم. فقط میخواستم صدای خودم را به جایی برسانم! نمیخواستم از رسانههای فارسی زبان غربی کمک بگیرم. چون آنها به فکر ما نیستند و فقط به خاطر پول خودشان اخبار منفی را منتشر میکنند. دلار یک ریال گران میشود اطلاع میدهند، اما اگر هزار تومان ارزان شود، اعلام نمیکنند. فقط میخواهند با سیاه نمایی مردم ما را ناامید کنند!»
قاضی: «اطلاعات پرواز را برای کشیدن نقشه چطور متوجه شدی؟»
متهم: «از طریق اینترنت و اپهای رایگان!»
متهم در دفاع آخر خود گفت: «من شروع به ارتکاب جرم کردم و جرم را مرتکب نشدم. قصد بر هم زدن امنیت کشور و تشویش اذهان عمومی نداشتم و فقط میخواستم صدایی باشم برای دغدغه ها!»
قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهم برای صدور رای وارد شور شدند.
گفتگو با متهم به هواپیماربایی
چند سال داری؟
یک روز جمعه در سال ۵۵ در شهر شوش دانیال به دنیا آمدم.۴ خواهر و ۵ برادر داشتم، اما یکی از برادرانم فوت کرد.
چند فرزند داری؟
یک فرزند ۵ ساله و یک فرزند ۱۱ ساله.
تحصیلاتت چقدر است؟
در حد خواندن و نوشتن! ابتدایی؛ شما فکر کنید بی سواد!
انگیزه ات از هواپیما ربایی واقعا دغدغه اجتماعی بود؟
بله!
چرا این روش را برای دغدغههای اجتماعی انتخاب کردی؟
هر سری یک عقلی دارد!
از کاری که کردی پشیمانی؟
اگر دغدغههای اجتماعی اصلاح نشود دیگر چه اهمیتی دارد که من پشیمان باشم یا نه؟
شغلت چه بود؟
برق کار بودم و جلو بندی خودروهای سبک را تعمیر میکردم.
برای کشیدن نقشه هواپیماربایی از کسی هم کمک گرفتی؟
نه من هیچ همدستی نداشتم. حتی همسرم که در آن سفر همراه من بود از این نقشه خبر نداشت./