به گزارش خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس، مهدی زنگنه شاعر، مجری و برنامهساز مذهبی رسانه ملی طی یادداشتی به انتقاد از سیاستهای رسانه ملی در رویکردهای مذهبی به خصوص ایام شهادت حضرت زهرا(س) پرداخت. متن این یادداشت به شرح زیر است:
چند سال پیش در ایام ماه رمضان، مجری یکی از برنامههای زنده و مناسبتی مذهبی شبکه یک سیما بودم. هر روز ابتدای برنامه قبل از سلام به بینندگان، به ذوات مقدس معصومین سلام میدادم: «السلام علیکم یا اهل بیت النبوه»
یکی از روزها، دو مهمان اهل تسنن از سیستان و بلوچستان به استودیو آمدند. تهیه کننده محترم قبل از برنامه مرا کنار کشید و گفت: «امروز دیگه السلام علیکم یا اهل بیت النبوه رو بی خیال شو!» و من حیرت زده بی آن که پاسخی به او بدهم تنها نگاهش کردم!
رفتیم روی آنتن و من طبق روال هر روز ابتدا به اهل بیت سلام دادم و سپس به مردم. اتفاقاً یکی از مهمانان برنامه که خود از جانبازان جنگ تحمیلی بود در میانه گفتگو از عشق و علاقهاش به امام رضا (ع) گفت و اصرار داشت که اهل تسنن به اندازه ما شیعیان امامان شیعه را دوست دارند.
شب هجدهم رمضان، یک روز قبل ضربت خوردن امیرالمومنین نیز، اندکی از فضایل مولا را برشمردم و گفتم: «دیگه این شبها، شبهای حاجت گرفتنه؛ هرچی میخواین از مولا بخواین... حضرت علی کسی رو دست خالی رد نمی کنه...»
بلافاصله بعد از اتمام برنامه از دفتر یکی از مدیران سازمان با تهیه کننده تماس گرفتند و پیغام دادند: «به فلانی بگویید شبهای قدر از این حرف ها نزند! ما حوائج مان را از خدا میگیریم نه اهل بیت! اهلبیت واسطهاند...» و از این جنس حرفهایی که معلوم نبود روشنفکرانه است یا وهابیگرایانه!
در طول این سالها بارها و بارها، برای بنده و بسیاری از دوستان طلبه، شاعر، ذاکر و کارشناسان مذهبی، مجریان رادیو و تلویزیون ماجراهایی از این دست اتفاق افتاده است.
همین امسال در یکی از قسمتهای مجموعه مستند داستانی «ناگفتههای عاشورا» به فراخور داستان زندگی «انس بن حارث» باید به وقایع مدینه پس از شهادت پیامبر اشاره میکردم. دوستان انیماتورم موشنگرافی کوتاهی ساختند که درب یک خانه در آتش میسوخت. راوی داستان بدون اشاره مستقیم و بدون ذکر نام شخصیتهایی که از خانه مولا هتک حرمت کردهاند، تنها یک جمله میگفت: «بعد از رفتن پیامبر، شد آن چه نباید میشد...» اما بازبین پخش اجازه نداد درب سوخته خانه امیرالمومنین و حضرت زهرا (س) از قاب تلویزیون پخش شود!
آری! هر سال در ایام فاطمیه بسیاری از وقایع تاریخی مربوط به شهادت صدیقه کبری توسط آدمهای مجهولی در رادیو و تلویزیون سانسور میشود! البته سیاست واحدی در میان نیست؛ شبکه به شبکه ماجرا تفاوت دارد! سلیقه مدیران یک شبکه با رویکرد شبکه دیگر فرق میکند! انگار بخشنامهای هم در میان نیست! حتی اگر باشد معلوم نیست چه کسانی و با چه اعتقاداتی این بخشنامهها را تنظیم کردهاند؟ نوحهخوانی یک مداح از فلان شبکه بدون سانسور پخش میشود؛ همان نوحه از شبکهای دیگر بریده بریده روی آنتن میرود! اما روشن است خیلیها به اسم وحدت و جلوگیری از توهین به بزرگان اهل سنت، نمیگذارند حقایق تاریخی به گوش مردم برسد. حال آن که در رسمیترین مراسم عزاداری کشور در حسینیه امام خمینی(ره) و با حضور رهبر انقلاب همان نقلهای تاریخی بارها و بارها بیان شده است. فیالمثل بنده حقیر، سال ۹۵ در دیدار شاعران آیینی با ایشان نوحهای خواندم که یکی از ابیات آن اشاره مستقیم به روضه در و دیوار داشت: «صفای باغ مرا/ زمانه سوزانده است/ به روی در ردی از/گلاب و گل مانده است»
این روزها عدهای کاتولیکتر از پاپ برای حفظ میز و صندلیشان، محافظهکاری را به حدی رساندهاند که علیرغم تولید و پخش این همه برنامه مذهبی، مردم بدون شنیدن حقایق تاریخ اهل بیت و پیش از آن که اصول و اعتقاداتشان شکل بگیرد با تحلیلهای سیاستزده از زندگی معصومین مواجه میشوند! تا جایی که فلان سخنران معروف کشور به خود اجازه میدهد برای توجیه فعالیتهای انتخاباتی و دفاع از لیست کاندیداهای مدنظرش این چنین سخن بگوید: «ما تبلیغات برای کاندیدا را از حضرت زهرا (س) یاد گرفته ایم... ایشان تا چهل شب به درب خانه مهاجرین و انصار میرفت و میگفت بیایید با علی(ع) بیعت کنید...» !
محصول سانسور تاریخ همین است! وقتی کنداکتورهای (جدول برنامهها) صدا و سیما از تاریخ شفاف و معارف زلال کم بهره باشند، فضا برای سیاستزدگی باز میشود. دیگر سیاست ما عین دیانت ما نیست؛ دیانت ما تبدیل به کالایی سیاستزده میشود که مردم حق دارند از آن گریزان باشند. به جرات میتوان گفت اگر بسیاری از مذهبیها و هیاتیها از همین دریچه با دین و مذهب آشنا میشدند، از خیلی لامذهبها بیدینتر میشدند.
هیچ انسان عاقلی با توهین به مقدسات دیگر ادیان و مذاهب موافق نیست، اما چرا در صدا وسیمای کشور شیعه، زیارت عاشورا اجازه پخش ندارد؟ مگر نه این است که هشت سال جنگ تحمیلی را همین زیارت عاشوراها و روضهها و گریهها، برای رزمندگان قابل تحمل کرد؟ مگر نه این است که داخل جیب پیراهن اکثر شهدای مدافع حرم زیارت عاشورا بوده است؟ چگونه از نامها و تصاویر شهدا برای تطهیر خط و خطوط و جناح مان بهره میبریم، اما مشی و مرامشان را سانسور میکنیم؟ مگر نه این است که بهترین کلاس امام شناسی زیارت جامعه کبیره، یادگار ارزشمند امام هادی (ع) است؟ پس چرا این زیارتنامه نیز به غیر از شبکه قرآن از دیگر شبکههای رسانه ملی به گوش مردم نمیرسد؟
در طول بیست و چهار ساعت شبانه روز امکان ندارد شبکههای سیما را مرور کنیم، اما بالاخره یک روحانی یا کارشناس مذهبی در حال صحبت نباشد، اما چرا روز به روز جمعیت قابل ملاحظهای از نسلهای جدید نسبت به دینداری و دینمداری بیتفاوت میشوند؟ پاسخ این سوال از دو حالت خارج نیست؛ یا دین و مذهب مشکل دارد یا شیوه بیان! اگر ایراد از اصول و اعتقادات نیست، قطعا نحوه بیان ما دچار اختلال است.
تجربه ثابت کرده است معرفی خالص و خالصانه سیره و تاریخ اهل بیت به ثمر مینشیند؛ کما این که بسیاری از نوجوانان و جوانان پاک و بیآلایش هنگام مواجهه صحیح با معارف معصومین عاشق و دلباخته ایشان میشوند؛ اما همان آنها از بسیاری برنامههای رسمی مذهبی بیزارند!
حضرت زهرا (س) و شهادت ایشان نقطه آغاز مرزبندی میان حق و باطل در جبهههای درون اسلام است و فاطمیه سنگر همیشگی ولایت. یک بام و دو هوای مهمترین رسانه کشور شیعه در این ایام به تمام سال سرایت کرده و خدای ناکرده یک مذهب سیاست زده بیخاصیت را به مخاطب معرفی میکند؛ همان مذهبی که در طول تاریخ آغازگر بزرگترین تحولات فرهنگی و اجتماعی بوده است؛ همان مذهبی که با تکیه بر فاطمیه و محرم به قول امام خمینی اسلام را زنده نگاه داشته است. مذهبی که به تاکید امام باید از سنت های عزاداریاش حفظ و حراست شود، اما کمکم دارد نمادها و پیامهایش را به خاطر همین نگاه محافظه کارانه و روشنفکرانه فراموش میکند. ماجرای نمادها و پیامهای عاشورا خود داستانی دیگر است و این سخن بگذار تا وقتی دگر...
انتهای پیام/