به گزارش روز پنجشنبه گروه فرهنگی ایرنا از نهاد کتابخانههای عمومی، نشست اسم اعظم شیطانی مصرف مبتنی بر کتاب فیلسوفی در تعمیرگاه اثر میتو کرافورد با حضور کمیل سوهانی، مترجم اثر و هما یزدانی دکتری علم و فلسفه فناوری برگزار و از طریق فضای مجازی به صورت زنده پخش شد.
تجربه زیسته ؛ ژانر متداول نویسندگان آمریکایی
کمیل سوهانی (مترجم کتاب) با اشاره به بهرهگیری از تجربه زیسته نویسنده در این اثر، این رویه را روش متداول درمیان نویسندگان امریکایی عنوان کرد و گفت: استفاده از تجربه زیسته نویسندگان تبدیل به یک رویه شده و سعی می کنند در لابه لای این تجربیات، نکات خودشان را مطرح کنند. معتقدم این اثر، مهمترین کتاب در این ژانر است.
وی افزود:موضوع مهمی که برای من به جهت ترجمه این کتاب اهمیت داشت - فارغ از اینکه آیا حرفهای کرافورد درست است یا غلط - نوع نگاه اندیشمندانه وی به مسائل جامعه خود بوده؛ این درحالی است که کرافور نگفته من چون فیلسوف هستم باید در دانشگاه بنشینم و فقط در مورد هستی و وجود حرف بزنم، بلکه درگیر جزئیترین مسائل جامعه خودش میشود و میگوید که چرا در جامعه امروز آمریکا، انسانها از کار کردن شاد نیستند؛ چرا کار و لذت با همدیگر ممزوج نشده است؟ یکی دیگر از انگیزه های من برای ترجمه این کتاب، نوع نگاه یک اهل فلسفه به مسائل جزئی جامعه خودش است که با زبان نظری وعملی، به تبلیغ فلسفی یک موضوع مثل «کار» می پردازد.
مترجم کتاب فیلسوفی در تعمیرگاه یادآور شد: کرافورد کتابش را با یادآوری ۵۰ سال گذشته نظام آموزشی آمریکا شروع میکند و با اشاره به مباحث مربوط به اقتصاد دانش و خلق ثروت، میگوید آن چیزی که موجب ثروت میشود، دانش است و دانش هم از ذهن بدست میآید نه از کارهای دستی. این مباحث در آمریکا بسیار مورد توجه قرار میگیرد به صورتی که از یک مقطع زمانی به بعد در مدارس مریکا بخشنامه میشود که ابزارهایی که مربوط به کار دستی است باید جمعآوری شوند و به جای آن، کامپیوتر برای مدارس خریداری شود و این اتفاق به این دلیل میافتد که ما دیگر وارد عصر دانش شدیم و قرار است که انسان از کارهای یدی خلاص شود. این کتاب میخواهد بگوید که اینگونه تفکر چقدر برای انسان خطرناک است و اگر این روند ادامه یابد انسان دچار مشکل خواهد شد.
ارتباط با واقعیت؛ تربیت انسان آزادیطلب و حساس به امور جامعه
سوهانی اضافه کرد: انسانی که ارتباط با واقعیت و محیط اطراف خودش را تمرین نمیکند با محیطزیست و انسانهای دیگر هم دچار مشکل میشود چرا که توجه به دیگری را تمرین نکرده است. آن چه که در این کتاب تاکید شده و من هم در مقدمه کتاب به آن تاکید کردم بحث تربیت است. کرافورد میگوید در ارتباط با واقعیت، انسان به جنسی از تربیت دست پیدا میکند که به آن تربیت اخلاقی میگویند.
وی ادامه میدهد: در فصل چهار این کتاب نیز، راجع به آزادی صحبت میکند و میگوید در دنیای مدرن همواره به انسان وعده آزادی داده میشود و این آزادی در بستهای ارائه میشود که او را متوجه آن میکند که تو هرچقدر از اطراف خودت فارغ بشوی وقت بیشتری برای تصمیمگیریهایی که دوست داری خواهی یافت؛ درحالی که این وعده آزادی که با ما داده میشود یک وعده دروغین است و برای ما یک انفعال هم درحوزه فکری و هم در حوزه عملی ایجاد می کند.
مترجم کتاب در ادامه به بیان دیدگاه نویسنده در خصوص واقعیت های ارتباطی و اثرات آن پرداخت و گفت: کرافورد دارای دکترای فلسفه سیاسی از دانشگاه ویرجینیا است. او معتقد است ارتباط با اشیاء پیرامونی، انسان را به گونهای تربیت میکند که به موجود حساسی بدل شود. به طوری که در سطح کلان هم اگر یکسری اتفاقات رخ بدهد، انسان نسبت به آن واکنش نشان میدهد و حتی اعتراض و شورش میکند. این موضوع به امر سیاسی هم ارتباط دارد. کسی که با اشیای اطراف خودش ارتباط بیشتری دارد از لحاظ سیاسی انسان آزادی طلبی خواهد بود که سلطه را کمتر میپذیرد و عادت میکند که نسبت به تغییرات کوچک اطراف خودش، حساس باشد و برای تغییر اعتماد بنفس پیدا می کند.
سوهانی تاکید کرد: به گفته کرافورد، ما در دنیایی زندگی میکنیم که اطراف ما را شبکهای از ایدئولوژیها احاطه کرده که ما را به سمت بیمعنایی کار و جدایی از خودمان سوق می دهد. یا در جای دیگری، کرافور میگوید ما در دنیایی زندگی میکنیم که نظام آموزشی و تربیتی ما را به درون فردی خودمان فرو میبرد تا به اطراف توجه نکنیم و این برای یک نظام منفعت دارد چرا که نظامها دوست ندارند جنبش ۹۹ درصدی و جنبش جلیقههای زرد شکل بگیرد و وقتی شما به محیط اطراف حساس نباشید، اعتماد به نفس تغییر در جهان را هم از دست میدهید کما اینکه این اتفاق در دنیا روی داده است.
مترجم کتاب فیلسوفی در تعمیرگاه در بخش دیگری از این نشست گفت: کرافور در فصل جدایی فکر از عمل، به طور مفصل به این مورد می پردازد که چه اتفاقی افتاده تا کارهای فکری از کارهای عملی جدا و منجر به دو پاره شدن زندگی آدمها شده است. وی یکی از نقاط عطف این اتفاق را انقلاب صنعتی میداند. بعد از انقلاب صنعتی و ضرورت تولید انبوه، تقسیم کار آغاز میشود و هنگامی که کار قطعهقطعه و ساده میشود، از معنا خالی شده و انسانها جای دیگری به غیر از کار دنبال آرامش میگردند.
قرون وسطی و ترویج بهره گیری از کارهای دستی برای پاک شدن گناهان!
هما یزدانی در ادامه این نشست گفت: در قرون وسطی این فکر رایج میشود که کارهای یدی و دستی راهی برای پاک شدن گناهان انسانها است، اما در عصر روشنفکری، یکسری روشنفکران ارزش کار یدی را بازیابی میکنند و چرایی تفکیک فراغت و کار را مطرح می کنند. حتی در جایی ارسطو می گوید: رضایتمندی شخصی فقط در آن فعالیتهایی وجود دارد که در زمان فراغت شکل میگیرد و زمانی که بحث پول و دستمزد مطرح میشود بحث رضایت و کار متعالی، شکل نمیگیرد اما کرافورد این بازی را بهم میزند.
وی اضافه کرد: یکی از اهداف کرافورد از نگارش این کتاب، احیای کارهای دستی است که موجب ارتباط بیشتر انسان با محیط و واقعیات پیرامونش میشود و تکامل انسان را به همراه خواهد داشت. فردی که کارهای فنی و دستی انجام میدهد یک نوع از خودگذشتگی را یادآوری میکند و در نتیجه، انسان اخلاقیتر و نسبت به واقعیات، جدیتر میشود.
این پژوهشگر فلسفه علم و فناوری گفت: کرافور میگوید «فضای کارهای دستی و فنی باعث میشود که آدمهای این فضا صادقتر باشند و این نوع آدمها در عین حالی که رکتر هستند، مسئولیتپذیری را هم تمرین میکنند و معیارهای قضاوت آن عینی و مشخصتر میشود که همین امر سبب گشوده شدن زبان گفتاری آنان خواهد شد.»
گام نهادن در مسیر تمدن سازی، مستلزم استقلال در حوزه تولید
در پایان این نشست کمیل سوهانی با اشاره به عنوان نشست که اسم اعظم شیطانی مصرف است گفت: ما می خواهیم الگوی ایرانی ـ اسلامی پیشرفت را در کشور تبیین کنیم، اما در عمل مصرفکننده هستیم، هم مصرفکننده حوزه مادی و هم مصرفکننده فکر و اندیشه؛ تا زمانی که وارد عرصه تولید نشویم، نمیتوانیم به تولید فکر و اندیشه دست پیدا کنیم. لذا برای گام نهادن در مسیر تمدنسازی، باید به استقلال در حوزه تولید برسیم. ما اگر بتوانیم تولید را در کشور رونق ببخشیم در آخر به تولید فکر خواهیم رسید و حتی عکس آن نیز صادق است.