به گزارش برنا؛ شب گذشته لیست تیم ملی فوتبال اعلام شد و در آن یک غایب بزرگ به چشم میخورد. یکی از بهترین بازیکنان آسیا در 3 فصل اخیر، یکی از کاملترین بازیکنان ایران در 5 سال اخیر و امید اول تیم ملی برای درخشش در بازیهای پیش رو؛ مهدی طارمی.
بیایید اندکی به عقب برگردیم. جرقه ماجرا از جایی زده شد که دراگان اسکوچیچ بازیکنان ایرانی را به درک پایین تاکتیکی متهم کرد. مسالهای که هرچند توهین خاصی به شمار نمیرفت و حتی برخی کارشناسان هم آن را درست خواندند اما بهتر بود در رسانهها مطرح نمیشد زیرا به نوعی گل به خودی بود و انگشت اتهام را به سمت بازیکنان تیم ملی گرفت. اسکوچیچ پس از نتایج بسیار خوب در ابتدای مربیگریاش در تیم ملی در حال کسب محبوبیت بین مردم و حتی مخالفین بود اما عبارتی که او بیان کرد باعث شد بازهم سوال در ذهن فوتبال دوستان پیش بیاید که آیا اسکوچیچ در جایگاه درستی قرار دارد؟ او فراتر از انتظار کار کرده اما اگر بازیکنان درک تاکتیکی پایینی دارند چگونه اسکوچیچ رزومهاش پر از همکاری با بازیکنان ایرانی است و بزرگترین افتخارش هدایت تیم ملی ایران؟
کمی بعدتر مهدی طارمی که روزهایی رویایی را میگذراند و همه به قدرت فوتبالی او پی برده بودند ماجرا را بغرنجتر کرد. انتقادی که این مدت به طارمی وارد میشد، خودبزرگبینی و آقایی کردن بود. آن هم در شرایطی که در آسمان تیم ملی هیچ ابری دیده نمیشد. صاف و بدون هیچ غباری. طارمی این بار واکنشی اشتباه را به صحبت اشتباه اسکوچیچ انجام داد و گفت«بازیکنان ایرانی علاوه بر تکنیک فردی و جنگندگی از لحاظ دانش فوتبال و تاکتیک درک بالایی دارند ولی متاسفانه مشکلات جایی دیگر است. زندهباد ایران». عبارتی که آتش ماجرا را شعلهور و اختلافات را علنی کرد. درباره عبارت طارمی هم موافقین میگفتند او از بازیکنان ایرانی دفاع کرده اما مساله اینجاست در فوتبال هیچگاه هیچ بازیکنی نباید خود را بالاتر از مربی بداند و این اصل پذیرفته شده حتی درباره رونالدو و مسی هم صدق میکند. طارمی هم هرچقدر از لحاظ فنی به اسکوچیچ کمک کرده اما عبارتی کاملا اشتباه را به کار برده و اگر خودتان را جای سرمربی تیم بگذارید نمیتواند با بازیکنی که با شما با طعنه و کنایی صحبت میکند کار کنید.
واقعیت ماجرا کاملا واضح و مبرهن است که اظهارنظر اولیه نباید مطرح میشد و به دنبال آن واکنش طارمی هم اشتباه بود اما اینکه چگونه از این بحران عبور کنیم نکته اصلی ماجرا است. دوری طارمی از تیم ملی به ضرر ما است اما اگر قرار باشد بازهم این طعنه و کنایهها مشاهده شود، قطعا ترجیح همه کنار گذشتن هر کسی، حتی طارمی است. شاه کلید حل ماجرا را باید یک جلسه بین سرمربی و طارمی دانست و گفتمان رو در رو. نه طعنه در شبکههای اجتماعی و کنفرانسهای خبری. دود این دعوا به چشم 80 میلیون عاشق تیم ملی میرود و هیچ سودی ندارد.
ای کاش هر 2 طرف پرچم سفیدشان را زودتر بالا ببرند.
انتهای پیام /3