علاقه به معلمی را از هفت سالگی در خود دیده بود و در دوران دانشگاه نیز بین پزشکی و شیمی، شیمی را انتخاب کرد. پس از آن بورسیه تحصیلی دریافت کرد و بعد از تحصیل در خارج از کشور نیز با وجود جنگ، به خوزستان باز گشت.
روایت وی از زندگی پر فراز و نشیبش را در ادامه میخوانید.
پرفسور ناهید پوررضا در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: متولد سال ۱۳۳۰ در مسجدسلیمان هستم. در یک خانواده تقریباً متوسط به دنیا آمدم، پدرم کارگر و آشپز شرکت نفت بود. دوران کودکی و نوجوانیام را در مسجدسلیمان گذراندم و دیپلمم را در رشته طبیعی در سال ۱۳۴۹ از دبیرستان انصاری مسجدسلیمان دریافت کردم.
وی افزود: از همان اول ابتدایی عاشق کار معلمی بودم و عشق به تدریس از همانجا در من شکل گرفت. در نهایت در سال ۴۹ در کنکور شرکت کردم و در رشته شیمی دانشگاه جندی شاپور اهواز پذیرفته شدم.
قبولی همزمان در پزشکی و شیمی
پوررضا درباره دلیل انتخاب رشته شیمی گفت: از دوران دبیرستان به رشته شیمی خیلی علاقهمند شدم و شاید علاقهام از معلمهای خوبی که داشتم نشأت گرفته بود بنابراین اصرار داشتم که حتماً در رشته شیمی ادامه تحصیل بدهم.
وی افزود: البته علاوه بر شیمی، در رشته پزشکی نیز پذیرفته شده بودم. وقتی وارد دانشگاه شدم، کارمند آموزش دانشگاه از من خواست که رشته پزشکی را انتخاب کنم اما قبول نکردم و مصمم بودم که حتما شیمی را انتخاب کنم، چون علاقه زیادی به شغل معلمی داشتم.
کسب رتبه اول شیمی و پذیرش در دانشگاه بیرمنگام
این استاد تمام شیمی دانشگاه شهید چمران اهواز درباره دوران تحصیلات خود توضیح داد: در نهایت وارد رشته شیمی دانشگاه جندی شاپور شدم و در سال ۵۳ لیسانس خود را دریافت کردم. در دوره تحصیلی با کسب رتبه اول رشته، فارغالتحصیل شدم به این دلیل وزارت علوم وقت بورسیه تحصیلی خارج از کشور به من داد.
وی گفت: از دانشگاه بیرمنگام انگلیس پذیرش گرفتم و در سال ۵۴ وارد این دانشگاه شدم. در سال ۵۶ در رشته شیمی تجزیه فوقلیسانس دریافت کردم و بلافاصله در همان دانشگاه، همان رشته و گرایش را در مقطع دکتری ادامه دادم. در نهایت در سال ۶۰ مدرک دکتری خود را از دانشگاه بیرمنگام گرفتم.
بازگشت به وطن با وجود پیشنهاد کار در انگلیس
پروفسور پوررضا در پاسخ به اینکه آیا به فکر ماندن در انگلیس بودید؟ گفت: تابستان سال ۶۰، بعد از تمام شدن تحصیلاتم که مصادف با ابتدای جنگ تحمیلی بود، بلافاصله به ایران برگشتم. در زمان بازگشت از انگلیس به هیچ عنوان به این فکر نیفتادم که بخواهم همانجا بمانم و البته مصر بودم که به ایران برگردم.
وی تصریح کرد: با اینکه در انگلیس پیشنهاد کار دریافت کرده بودم اما نماندم. از طرفی دوستانم میگفتند در ایران جنگ است، برنگرد! اما در جواب به آنها میگفتم که اگر قرار است من اذیت شوم هموطنان من هم الان همین شرایط را تجربه میکنند؛ جان من از آنها عزیزتر نیست!
بازگشت داوطلبانه به اهواز در سال ۶۰
وی درباره علت بازگشت به خوزستان با وجود شرایط جنگی گفت: خانوادهام به عنوان جنگزده و به دلیل کسالت مادرم، از خوزستان به استان اصفهان مهاجرت کرده بودند. البته پدرم همچنان در اهواز مشغول به کار بود. سه ماه بعد از بازگشت از انگلیس، در دانشگاه اصفهان مشغول به کار شدم اما در بهمنماه سال ۶۰ بعد از انقلاب فرهنگی قرار شد دانشگاهها بازگشایی شوند و از آنجایی که به تخصص من در دانشگاه جندی شاپور نیاز بود، داوطلبانه و بدون لحظه تامل به اهواز بازگشتم.
این استاد تمام رشته شیمی افزود: دلیل این بازگشت، علاقه زیاد به استانم بود. پس از آن با سمت استادیاری در دانشگاه جندی شاپور اهواز (شهید چمران فعلی) شروع به کار کردم.
وی بیان کرد: حتی زمانی که به ایران بازگشتم و چند ماهی در اصفهان ساکن شده بودم دلم هوای خوزستان را کرده بود اما از آنجایی که مادرم حال جسمی خوبی نداشت مجبور شدم همانجا بمانم اما وقتی این امکان فراهم شد که به خوزستان برگردم، فوراً به اهواز برگشتم.
ماجرای آشنایی و ازدواج با پرفسور عباس تَرسُلی
پروفسور پوررضا درباره ماجرای آشناییاش با همسرش، با لبخند توضیح داد: همیشه دانشجویانم درباره ماجرای آشناییام با پرفسور تَرسُلی میپرسند و میگویند داستان رمانتیکی است.
وی افزود: سال ۶۱ و بعد از بازگشتم از انگلیس، با آقای دکتر عباس تَرسُلی که استاد تمام شیمی معدنی و در حال حاضر بازنشسته هستند، آشنا شدم. البته اولین دیدارم با دکتر در سال ۴۹ بود؛ وقتی وارد دوره کارشناسی در دانشگاه شدم، همسرم استاد یکی از درسها بود.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: در آن زمان شاگرد ایشان بودم و البته هیچ اتفاقی نیفتاد. پس از آن برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری به خارج از کشور رفتم؛ در این فاصله من کارشناسی ارشد و دکتری را گرفتم و همسرم برای ادامه تحصیل در دکتری به خارج از کشور رفته بود و دومین دیدارمان ۱۲ سال بعد یعنی سال ۶۱ بود. در طول این ۱۲ سال، هیچ وقت ایشان را ندیدم.
وی افزود: پس از ۱۲ سال مجددا با هم همکار و آشنا شدیم و البته ازدواج کردیم. به حکمت الهی صاحب فرزند نشدم اما همه میدانند که دانشجویانم را مثل بچههای خود دوست دارم.
پروفسور پوررضا بیان کرد: بسیاری از دانشجویانم موفقاند و در مناصب علمی و اجرایی خوبی هستند. به همه آنها افتخار میکنم و آنها را مانند فرزند خود میدانم.
اولین زن استاد تمام دانشگاه جندی شاپور
این استاد تمام شیمی دانشگاه شهد چمران اهواز با بیان اینکه از سال ۶۰ تا امروز در دانشگاه جندی شاپور سابق و شهید چمران فعلی خدمت میکنم، گفت: در سال ۶۸ رتبه دانشیاری و در سال ۷۷ رتبه استاد تمامی را به عنوان اولین استاد تمام زن از دانشگاه جندی شاپور سابق یا شهید چمران اهواز کسب کردم.
وی افزود: در این مدت کارهای علمی و آموزشی و اجرایی زیادی انجام دادم. ۱۴ سال مدیرگروه شیمی بودم، هفت سال معاون پژوهشی دانشکده علوم و در شوراهای مختلفی عضویت داشتم. عضو شورای هیات ممیزه دانشگاه و ریاست کمیسیون علوم پایه آن انتشارات، شورای نظارت و ارزیابی دانشگاههای استان، عضو شورای کمیته تألیف و ترجمه هم بودم و هماکنون عضو شورای علمی بنیاد نخبگان هستم.
پروفسور پررضا گفت: عضو انجمن شیمی و دبیر شورای عالی انجمن شیمی نیز هستم. علاوه بر این، حضور فعالی در شوراهای علمی وزارت علوم داشتم که میتوان به عضویت در شورای عالی برنامهریزی دروس و تالیف سالها سؤالات کنکور کارشناسی ارشد اشاره کرد. در نهایت هر جایی که از من درخواست حضور میشد و یا حس میکردم حضورم در جایی موثر است، فعال بودم.
وی افزود: در طول این مدت در راهاندازی مقاطع ارشد و دکتری شیمی در دانشگاه شهید چمران با همکارانم مشارکت داشتم و تا امروز بیش از ۸۰ دانشجوی کارشناسی ارشد و ۱۵ دانشجوی دکتری را فارغالتحصیل کردهام.
استاد تمام دانشگاه شهید چمران اهواز بیان کرد: ۱۳۸ مقاله انگلیسی و بین المللی ISI در مجلات بین المللی و هفت مقاله داخلی در مجلات داخلی ارائه دادهام. دو کتاب نیز نوشتهام و حدود پنج طرح تحقیقاتی را به سرانجام رساندهام.
انتخاب به عنوان بانوی نامآور ایران و استاد نمونه کشوری
وی تصریح کرد: از سوی دفتر ریاست جمهوری به عنوان یکی از بانوان نامآور ایران و چندین بار به عنوان پژوهشگر برتر استانی و سرآمد آموزشی در دانشگاه انتخاب شدم. همچنین جایزه ملی زن در علم را به دست آوردم. سال گذشته نیز به عنوان استاد نمونه کشوری و در لیست ۲ درصد دانشمندان پراستناد برتر جهان قرار گرفتم.
پرتوقع نیستم
این استاد نمونه کشور وقتی درباره رویاهای محققنشدهاش پرسیدیم، بلافاصله پاسخ داد: من هیچ وقت آدم رؤیاپردازی نبودم و تنها از هفت سالگی تصمیم گرفتم که معلم شوم. خوشبختانه در رسیدن به این هدف موفق بودم.
وی افزود: خیلی آدم پرتوقعی نیستم و به این دلیل، هیچ وقت مساله خاصی را تبدیل به رؤیا نکردم اما با تلاش و کوششی که داشتم، توانستم به هدفم برسم. جایگاه علمی من در کشور به خاطر رؤیاپردازی نبوده است؛ من علاقهمند بودم و در کنار علاقه، با تلاش، پشتکار، حمایت پدر و مادرم و از همه مهمتر با یاری خداوند متعال توانستم به هدفم برسم.
اگر برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفتید، حتما برگردید
استاد تمام شیمی دانشگاه شهد چمران اهواز گفت: به نسل جدید توصیه میکنم که ادامه تحصیل دهند زیرا هنوز هم تحصیل کردن مانند گذشته جایگاه ویژه خود را دارد. البته مسائلی نیز در جامعه وجود دارد که امیدواریم کمتر شوند. شرایط خاص تنها در کشور ما مطرح نیست. بسیاری از کشورها درگیر کرونا و به تبع آن مشکلات اقتصادی و بیکاری هستند.
وی افزود: همیشه به دانشجویانم توصیه میکنم که اگر برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفتند حتما برگردند و به جامعه خود خدمت کنند. اگر قرار باشد همه ما برویم، مملکت ما آباد نخواهد شد. اگر آبادانی و سربلندی کشورمان را میخواهیم باید حتما تخصص خود را در کشورمان به کار بگیریم.
انتهای پیام