خبرگزاری فارس ـ اراک؛ سن‌شان کم است، اما دریایی از غیرت در وجودِ کم سن و سالشان موج می‌زند، گویی آسمان با همه وسعتش در قلب آنها جا خوش کرده است.
سربند یا فاطمه الزهرا(س) را به یاد دوست آسمانی‌شان بر سر بسته و ذکر «من قاسم سلیمانی‌ام» بر لب‌هایشان نقش بسته است، می‌خندند و در میان خنده‌هایشان نیم‌نگاهی به خانواده شهید دارند که از بزرگی دل این مردان کوچک آنها نیز تبسم بر لب دارند.
شور و شوق نوجوانی را می‌توان در شیطنت‌های گاه و بیگاهشان دید، خارج از هیاهوی این روزهای فضای مجازی، در فضای حقیقی کهکشان‌ها را پیوسته می‌جویند.
این نوجوانان در واقع در دهه ۶۰، حقیقتی در این دنیای خاکی نداشتند، اما امروز میراث‌دار نوجوانان و جوانانی شده‌اند که آن روزها برای آرامش آیندگان جان شیرین خود را فدا کردند.
نوجوانان اراکی بوی جبهه‌های خاک و خون کشیده‌ی روزهای جنگ را بار دیگر با عطر لاله‌های پرپر شده در مزار شهید ناصر بغدادی پراکنده کردند تا بازهم اینجا عطر و بوی شهادت بگیرد.
آری سنشان‌کم است، اما دریایی از غیرت و مردانگی در وجودشان موج می‌زند، آمده‌‌اند تا بگویند: ناصر جان، به یادت هستیم، تولدت مبارک.
همیشه بانی جشن تولدها، بزرگ‌ترها هستند، اما اینجا بزرگ‌مردانی کوچک، آستین‌های همت را بالا زده‌اند تا برای دوست شهیدشان جشن تولد بگیرند، دانش‌آموز شهیدی که هرگز او را ندیده‌اند، اما قدردان ایثارگری و فداکاری او هستند و به خوبی می‌دانند اگر تفکر او و همرزمان شهیدش نبود، امروز از آرامش خبری نبود.
جمعشان هم کم است، شاید به تعداد انگشت‌های دست هم نمی‌رسد، اما با پول توجیبی‌شان کیکی از تصویر شهید خریداری کرده و با دعوت از خانواده شهید برای او جشن تولد گرفتند، فضا را هم به چه زیبایی آراسته و تزیین کرده‌اند.
شهید ناصر بغدادی آبان ماه سال ۱۳۵۰ در شهرستان اراک و در خانواده‌ای مذهبی چشم به جهان گشود و بعد از سه ماه حضور فعال در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل و درحالی که تنها ۱۶ سال سن داشت، مرداد ماه سال ۱۳۶۷ در منطقه اسلام آبادغرب به شهادت رسید.
شهید ناصر بغدادی به عنوان بسیجی گردان امام حسین(ع) از لشکر ۷۱ روح الله(قدس سره شریف) با سمت آر پی جی زن فعالیتش را آغاز کرد که این فعالیت فقط سه ماه به طول انجامید.
انتهای پیام/
