سینمای دهه ۴۰ ایران با تولید فیلمهایی سیاسی ازجمله مسعود کیمیایی با ساخت فیلمهای گوزنها و قیصر و داریوش مهرجویی با ساخت فیلم گاو موجی از نقد حاکمیت سیاسی آن زمان توانست به نوعی در حرکت اعتراضی مردم ایران یاری رساند و میتوان گفت موجی از سینماگران مولف سینمای ایران به جهان معرفی کرد. این فیلمها علاوه بر نمایش و استقبال در سینماها و جشنوارههای داخل ایران به موفقیتهای جهانی و نمایش در عرصه بینالملل برای سینمای ایران اعتباری بسیار بوجود آورد.
با شروع اعتراضات خیابانی مردم، بیشترین ضربه به سینماهای ایران وارد شد و حتی سینماها نیز به آتش کشیده شده و دلیل اصلی آن نه سینمای مستقل بلکه سینمای تجاری و عامه پسند بود که به انقلابیون آن فیلمها را مروج فساد و فحشا میدانستند.
بعد از انقلاب ۵۷ چندین سال سینما ایران به حاشیه رفت ولی فیلمسازان موج نو ایران که نام بردیم دوباره با ساخت فیلمهایی با مضمون انسانی دوباره با آثار آنها جریان سینمای مستقل ایران در عرصه بینالملل آغاز شد و نظام نیز با توجه به جنگ هشت ساله به تولید آثار از سینمای جنگ و سینمای دینی و معناگرا پرداخت و فیلمسازانی جوان و جدید نیز به این عرصه وارد شدند. میتوان تبلور سینمای هنری و مولف ایران را در دهه ۷۰ شمسی دانست چنان سینمای ایران به پیشرفت رسید که میتوان گفت در بیشترین جشنوارههای بینالمللی و مهم فیلمهای ایران سرآمد بودند. یکی از این فیلمسازان شاخص عباس کیارستمی بود و با این تاریخچه مختصر میتوان تحلیلی نسبت به سینمای مستقل ایران در عرصه بینالملل دانست.
بعد پایان و حذف نگاتیو از سینما و شروع عصر تکنولوژی دیجیتال تحول عظیمی در سینما بوجود آمد. با توجه به اینکه در دسرس بودن و ارزان شدن متریالهای تولیدی تصویر موج جدیدی از سینماگران جوان و مستقل شروع به فعالیت کردند.
با توجه به گران بودن نگاتیو و هزینههای جانبی همچون لابراتوار و محدودیت فیلمبرداری با شروع عصر دیجیتال دسترسی به تصویر همزمان و تدوین راحت و ساده این تکنولوژی بسیار به ساخت آسان و کم هزینه بودن سینماگران مستقل کمک کرد و سینمای مستقل که بسیاری از فیلمهای مولف هنری ایران با کمترین بودجه ساخته میشد تولید کرد. در کنار آن فعالیتهای موسسات آموزشی و دانشگاهی نیز گسترش یافت که میتوان انجمنهای سینمای جوان در سراسر کشور و موسسات خصوصی نیز در این عرصه به تربیت نسلی جوان و مشتاق سینما پرداختند.
در سالهای جدید موج گستردهای از ساخت فیلمهای کوتاه در ایران تولید شد و حتی رکوردهای جهانی در تولید و عرصه و نمایش در جشنوارههای بینالمللی را شکست و در کنار آن باید اذعان کرد که متاسفانه آثاری با کفیت پایین نیز تولید شده است. به هر شکل سینمای مستقل ایران همچنان با فراز و نشیبها در دولتهای مختلف در ایران و سلیقههای متفاوت مدیریتهای دولتی به راه خود ادامه میدهد. البته سینمای مولف ایران متاسفانه هنوز نتوانسته به هدف ایده آل جذب مخاطب داخلی برسد.
هر چند در سالهای اخیر با تاسیس موسسه هنر و تجریه در ایران با نمایش فیلمهای مستقل و هنری در سینماهای محدود که بیشتر آن در شهرهای بزرگ ایران است. این فیلمسازان توانستهاند مخاطبان خاصی را به سینماها بکشند ولی متاسفانه هنوز به شکل ایدهآل موفق به جزب مخاطب نشدهاند.
با شروع به کار و تاسیس پلتفرمهای اینترنتی در ایران نیز بازار جدیدی برای فیلمهای مستقل سینمای ایران بوجود آمده و اگر تهیهکنندگان و سازندگان این نوع فیلمها بتوانند در این مکان تبلیغات درست و گستردهای انجام دهند آنها میتوانند به جذب مخاطب بیشتری برسند. با توجه به نسل جوان ایران که بیشتر آنها تحصیلات آکادمیک دارند بستر مناسبی است برای جذب آنها به محصولات فرهنگی و هنری است و با این وجود این سینما همچنان با فراز نشیب ها زیاد با توجه به سیاست های متفاوت دولت به حیات خود ادامه میدهد و میتوان به جد گفت که یکی از بهترین نمایندگان فرهنگی و هنری ایران است که هنر و فرهنگ و تمدن ایرانی را به شکل شایسته در جهان معرفی کند. حتی بدون اغراق میتوان گفت تاثیرات زیادی بر سینمای هنری در منطقه و حتی در جهان گذاشته است و ما مدیون خیلی از فیلمسازان گذشته و حال کشور هستیم که با توجه به تبلیغات منفی سیاسی کشور در رسانههای پر مخاطب تبلیغاتی دنیا این سینما توانسته نماینده بسیار خوبی برای فرهنگ و هنر و تمدن ایران زمین باشد.