به گزارش مشرق، دوران امامت امام حسن عسکری علیهالسلام یکی از حساسترین مقاطع تاریخ زندگانی اهل بیت علیهم السلام شناخته میشود؛ چرا که از یک سو شیعیان منتظر تحقق وعدههای قرآن و نیز وعده پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام درباره ولادت امام عصر عجل الله تعالی فرجه به عنوان آخرین وصیّ و منجی عالم بودند و از دیگر سو بنیالعباس به عنوان داعیان دروغین مهدویت و دشمنان اصلی خاندان عترت، تمام اهتمام خود را در راستای ترور و قتل آن امام بزرگوار در همان آغاز ولادت به کار گرفتند تا به این ترتیب شجره طیبه امامت منقطع شود.
بیشتر بخوانید
بریدهای از شرح حال و معجزات امام حسن عسکری (ع)
در واقع عباسیان که احادیث معتبر و متواتر مهدی موعود (عج) را در دست داشتند، مراقبت از امام حسن عسکری را به اوج خود رساندند و ایشان را مجبور به حضور مکرر در دربار میکردند و حتی امام را به بهانههای مختلف زندانی کرده و تحت نظارت مأموران مخفی خود قرار میدادند. در چنین شرایطی امام حسن عسکری علیهالسلام باید جامعه را طوری مدیریت میکردند که هم ولادت امام عصر عجل الله تعالی فرجه مخفی میماند و هم شیعیان از طریق حق منحرف نمیشدند و در کنار آن، آماده ورود به عصر غیبت میشدند؛ چرا که در این دوره که امام معصوم در پس پرده غیبت است، باید عالمانی دینی تربیت مییافتند تا با استنباط از آیات و روایات، پاسخگوی نیازهای فقهی و شرعی مردم باشند.
حجت الاسلام مرتضی ادیب یزدی، دبیر جامه مبلغان استان تهران در گفتوگویی در این باره میگوید: امام حسن عسکری حداقل در دو جهت موجبات توجه شیعیان به امام عصر (عج) را فراهم آورد تا از اعتقادشان نسبت به امامت باز نگردند: جهت اول، آشنا کردن شیعیان با عصر غیبت و آمادهسازی آنها برای گذران از دوران سخت غیبت و آخرالزمان. جهت دوم، روشن کردن تکلیف شیعه در عصر غیبت؛ یعنی در زمانی که امام معصوم در غیبت است، تکلیف احکام و معارف الهی چه میشود.
اگر بگوییم تکلیفی نداریم، پس نماز و روزه و سایر احکام تعطیل است. سؤال اینجاست که آیا ما اجازه داریم احکام را به خاطر غیبت امام معصوم تعطیل کنیم؟ این مسئله درباره احکامِ ثابت الهی است، اما در مواردی که امور جدید یا مستحدثه رخ میدهد و به معصوم دسترسی نیست، چکار باید کرد؟
وی میافزاید امام حسن عسکری (ع) با تقویت سازمان وکالت و تشویق شیعیان نسبت به رجوع به فقها، سعی کردند مردم را عادت دهند در غیبت امام معصوم به نایبان و یا علمای دین رجوع کنند. ایشان در روایتی در راستای تشویقِ شیعیان نسبت به رجوع به فقها و با اشاره به برخی معیارهای فقیه فرمود: «آن کسی از فقهای امت ما که نگهبان نفس خود و حافظ دین خداوند و مخالف هوا و هوس و مطیع امر مولایش بود، عوام ما را تقلید از او جایز و رواست؛ فَأَمَّا مَنْ کَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِینِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِ أَنْ یُقَلِّدُوهُ.»