کلمه توسعه درلغت به معنی گسترش و بهبود است. توسعه اگرچه دارای بعد کمی است، اما دراصل دارای ابعاد کیفی است.توسعه اقتصادی فرآیندی است که درآن یک رشته تحولات و تغییرات بنیادی درساختار های اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی جامعه به وقوع می پیوندد و به مرحله بالاتری ازپیشرفت اقتصادی می رسد.به این ترتیب ، می توان گفت رشد جزئی ازتوسعه است و همراه با توسعه اقتصادی حتماً رشد اقتصادی حاصل می شود. اکنون در کشور ما بحث بر سر برنامه توسعه هفتم است. اما کشور ما سالها است که درگیر جنگ تحریمی است و در سه سال اخیر شرایط اقتصادی در کشور به بحران رسیده است. حال سوال این است که آیا در شرایط فعلی ارائه برنامه های توسعه در کشور کاری منطقی است؟ برای رسیدن به این سوال با یک اقتصاددان به گفتگو نشستیم. برای خواندن مشروح این گزارش با ما همراه باشید:
احسان سلطانی کارشناس اقتصادی در گفتگو با گسترش نیوز درباره موضوع یاد شده اظهار کرد: اقتصاد هر کشوری وابسته به یکسری چشم انداز است. بطور مثال در چین به این چشم انداز برنامه توسعه گفته می شود. امریکا اما برنامه ای ندارد و طرح های کلان پیاده می کند. همانند طرح هایی که جو بایدن اکنون در حال پیاده سازی آن است.
وی افزود: ما نیز در کشور نیازمند به یکسری هدفمندی ها هستیم که در غالب برنامه توسعه ای بیان می شود. اما اینکه چرا این برنامه ها اجرا نمی شود به سه دلیل عمده است: اولین مورد این است که افرادی در دولت قبلی روی کار بودند اعتقادی به برنامه های توسعه ای نداشتند و مخالف آن بودند. دلیل دوم این است که سالها است در شرایط تحریمی هستیم و برنامه توسعه ای مدام با چالش و مشکلات متعدد روبرو هستیم.
این اقتصاددان اظهار کرد: سومین دلیل نیز بیان می کند که برنامه های توسعه ای در ایران به دور از واقعیت و کاملا خیال پردازانه تهیه می شود. برنامه های توسعه در ایران همانند اکثر وعده های دولت مردان با تخیل و خیال همراه است. به همین علت برنامه های توسعه در کشور همواره در بن بست قرار می گیرد. ضمن اینکه سیاست گذاران و برنامه ریزان کشور ما به شکل کاملا نمایشی برنامه ریزی می کنند و اعتقادی به آن ندارند. یعنی یک شمایلی خیالی از موضوع تهیه می شود.
سلطانی ادامه داد: ما باید وضعیت روابط با دنیا را عوض کنیم. زیرا روز به روز از نظر وضعیت اقتصادی ضعیفتر می شویم و شاهد تغییرات گسترده در روابط ملت با دولت نیز هستیم. طبیعی است که با این جریانات برنامه ای که بر پایه توسعه نوشته می شود دچار نقص و رکود می شود. اکنون کشور در سه حوزه رابطه بین الملل، اقتصاد و روابط مردم با دولت دچار ضعف شده است. زمانی ما در منطقه بروبیایی داشته ایم و اکنون در آن هم دچار چالش اساسی شده ایم. اگر این رویه ادامه داشته باشد با هر برنامه ریزی که انجام دهیم. راه به جایی نخواهیم برد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا ما در جهان نمونه ای داریم که بدون ایجاد رابطه بین المللی ار تله توسعه نیافتگی رهایی یابد، اظهار کرد: این روش یک راهکار غیر عقلانی است که درها را ببندیم و بگوییم که پیشرفت خواهیم کرد. قطعا کشوری که بخواهد تمام نیازهای خود را تامین کند با مشکل روبرو می شود.
سلطانی در پایان اظهار کرد: اکنون مردم روز به روز، امید و آرزو و ایمان شان را از دست می دهند.کشوری که مردمش به حال خود رها شده اند به کجا خواهد رسید؟ رییس دولتی که باید رییس جمهور ۸۵ میلیون نفر باشد. اکنون تبدیل به رییس ۸۵ بنگاه بورسی شده است. اکنون دغدغه آقای رییسی تنها شرایط بورس شده است و مردم را فراموش کرده است. مشخص نیست که این ۸۵ بنگاه خصولتی یا رانتی به کی تعلق دارد. مردم اکنون مهم نیستند. مهم آن است که اینها بخورند. ضمن اینکه یک عده سیاهی لشکر سفته باز را گذاشتند که سودهای کلان را در دست بگیرند. وقتی دغدغه کشور این شده است که سفته بازان سود خوب نمی کند و ناراحتاند. آنگاه می خواهیم که کشور با این شرایط در مسیر توسعه قرار بگیرد. دولت و مسئولین کشور اکنون همه در سکوتند. انگار طالع مردم است روز به روز بدبختتر شوند. رییسی اکنون راه روحانی را بدتر و با سرعت بیشتر طی می کند. مسئله مهم این است که ما دچار فساد و رانت خواری و ویژه خواری گسترده در کشور هستیم و با این شرایط راه به جایی نخواهیم برد.