تام نیکولاس در نشریه «آتلانتیک» نوشت: دونالد ترامپ به دنبال آن است تا پیش از ترک کاخ سفید فضای هرج و مرج و بینظمی ایجاد کند. آیا ممکن است در این راستا بخواهد جو بایدن را درگیر جنگی دیگر در خاورمیانه کند؟ ما میدانیم که ترامپ همچنان به حمله علیه ایران فکر میکند.
به گزارش انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: در اواسط ماه نوامبر، ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری باخت. در آن زمان، او درباره استفاده از گزینههای نظامی علیه تاسیسات هستهای ایران از مشاوراناش مشورت گرفته بود. ایدهای که نمادی از بیپروایی او بود و به دلیل رد شدن از سوی مشاوراناش از دستور کار خارج شد. از آن زمان به این سو، آمریکا بمبافکنهای بی - ۵۲ را در سفری ۳۰ ساعته از داکوتای شمالی به خلیج فارس اعزام کرده است. اعزام بمب افکنها با هدف ارسال این پیام به ایران است که امریکا برای پاسخ دادن سریع، آماده و جدی است.
این بمبافکنها با هدف بازدارندگی و بازداشتن ایران از حمله به منافع آمریکا و متحدان آن کشور در اولین سالگرد ترور ژنرال سلیمانی اعزام شدهاند. ایران قطعا به دنبال گرفتن انتقام خون ژنرال سلیمانی است و ترامپ و بایدن هر دو باید برای واکنش نشان دادن به چنین اقدامی آماده باشند. با این وجود، مسئله در اینجاست که ترامپ از کاخ سفید خواهد رفت و این میراث به بایدن خواهد رسید. بسیاری از سیاستمداران و کارشناسان در امریکا موافق ترور ژنرال سلیمانی بودند. با این وجود، مخالف رفتارهای بعدی ترامپ و اظهارنظرهایی، چون تهدید ایران به نابود ساختن میراث و بناهای فرهنگی آن کشور نابخردانه بودند.
همچنین، خروج ترامپ از برجام بحران را بدتر ساخت. این در حالی است که پس از خروج امریکا از برجام، ایران لزومی به رعایت مفاد آن نمیدید.
اکنون مقامهای دفاعی دولت ترامپ از بازدارندگی میگویند درحالیکه شخص او سکوت کرده است. بعید نیست که ترامپ بخواهد تا آخرین لحظه سکوت کند و این سکوت برای اجرای نهایی برنامه او با هدف منحرف کردن افکار عمومی باشد. پرسش این نیست که آیا ترامپ قدرت انجام حمله نظامی علیه ایران را دارد یا خیر.
ترامپ تا ۲۰ ژانویه طبق اصل دوم قانون اساسی قدرت و اختیار صدور فرمان حمله نظامی را دارد. ممکن است کارشناسان نظامی و استراتژیستهای امریکایی صدور چنین فرمانی از سوی ترامپ را غیرقانونی قلمداد کنند با این وجود، واقعیت آن است که از نظر حقوقی صلاحیت و قدرت رئیسجمهوری امریکا با باخت او در انتخابات محدود نمیشود.
دلیل اصلی آن که باید خطر صدور فرمان جنگ از سوی ترامپ را جدی گرفت، آن است که او فکر میکند این جنگ به نفعاش خواهد بود. او دستکم در آن موقعیت میتواند نقش فرمانده کل قوا را ایفا کند؛ نقشی که با باخت در انتخابات نتوانسته آن را ابقا کند. از احداث دیوار مرزی تا نوع مدیریت بحران شیوع کرونا بوروکراسی امریکا توان مقابله با او را نداشته است.
آغاز جنگ با ایران، ترامپ را در جایگاه ریاست جمهوری نگه نخواهد داشت. با این وجود، جنگ علیه ایران که خواسته تندروهایی، چون مایکل فلین از یاران ترامپ بوده؛ اقدام تنبیهی ترامپ علیه آن دسته از شهروندان امریکایی خواهد بود که در انتخابات او را رد کردند و کارشکنیای از سوی ترامپ در مسیر کار جو بایدن خواهد بود.
شهروندان آمریکایی و مقاماتی که آنها انتخاب کرده اند، ممکن است نتوانند ترامپ را از صدور دستوران مذکور بازدارند، اما آنها حداقل میتوانند نگران و مراقب نشانههای سنتی درمورد خطر وقوع جنگ باشند. این مسائلی است که ناظران سیاسی از جمله تحلیلگران و رزونامه نگاران باید نسبت به آن توجه داشته باشند. تشکیل جلسهی مقامات امنیت ملی در پنتاگون و کاخ سفید، افزایش سطح «وضعیت محافظت نیروها» در پایگاههای آمریکایی و حرکت تجهییزات در منطقه از این جمله اند.
ترامپ هیچوقت به مسئلهی ادارهی کشور علاقمند نبود، و به محض اینکه در انتخابات شکست خورد، کاملا از ایفای نقش رئیس جمهور سرباز زد. اگر قرار است وارد درگیری جدیدی در خاورمیانه شویم، ترامپ باید مقابل مردم امریکا و کنگره بایستد و توضیح دهد، نه اینکه همهی ما را با دست زدن به این اقدام در آخرین دقایق حضورش در کاخ سفید غافلگیر کند.