به گزارش ایرنا، یک سال از آخرین مرتبهای که سردار دلها رو به درگاه معبود نماز اخلاص به جای آورد و سجاده پر درد دلش را به روی تنها دوابخش دردهای هستی گشود، میگذرد. تنها خدا میداند آخرین قنوت سردار با چه واژهای آغاز و با مرور کدام دلنگرانی تمام شد.
آیا کسی که وسعت نگاهش پهنای جهان اسلام را درمینوردد، از معبود خود چیزی کمتر از آرامش در مقیاس جهانی میخواهد؟
یک سال گذشت و البته دلتنگی برای او اجتناب ناپذیر است؛ اما آیا سرداری که یادش، نامش و یا حتی نگاهی به عکسش، دل را از جذبه به لرزه میاندازد و برق نگاهش روشنایی دلهای گرفته از بیداد است را میشود در تنگنای قفس جسم این دنیا نگه داشت؟
کسی که سخنانش عشق به نوع بشر بود و ابوالحسن وار، همه را دوست میداشت و از ایمانشان نمیپرسید.
شهدای مدافع حرم، سربازانی بودند که توفیق مجاهدت در رکاب سردار شهید قاسم سلیمانی نصیبشان شد. از این بین، سخنان پدر دو تن از این شهدای استان سمنان در آستانه اولین سالگرد آسمانی شدن سالار شهدای جبهه مقاومت شنیدنی است.
افرادی مانند سردار سلیمانی خار چشم دشمنان کشور هستند
شهید مدافع حرم، محمدحسین حمزه، متولد ۱۵ اسفند ۱۳۶۵ در سمنان بود که در ۳۰ سالگی در دفاع از حریم اهل بیت (س) به فیض شهادت نائل شد و پیکر مطهرش در امامزاده یحیی (ع) سمنان به خاک سپرده شد.
پدر این شهید والا مقام در گفت و گو با ایرنا ابراز داشت: سردار قاسم سلیمانی ذوب شده در مکتب امام حسین(ع) ، قرآن و اسلام بود، او شخصیت بزرگی است که هر انسان آزادهای فارغ از دین و ملیت او را دوست دارد زیرا او یک انسان معمولی نبود.
محمد حسن حمزه افزود: سردار دلها نام گرفت زیرا در دلها جا گرفت و انسانیت و همه انسانها را دوست داشت. او برای انسان و انسانیت قیام کرد و قلب انسانهای با خدا و مخالف با ظلم، تا ابد خانه چنین شخص بزرگی خواهد بود.
وی ادامه داد: برخلاف سایر فرماندههای جنگی که خود میایستند و سربازان را به جلو میفرستند، سردار رشید ما همواره خود را فدای سربازانش میکرد و مقدمتر از بقیه، طلایهدار سپاه بود.
وی بیان کرد: سردار سلیمانی کسی بود که خود را در قید و بند دنیا اسیر نکرده بود و فکر و دل و قدمش آزاد بود و قدرت و خواست خدا را کوچک نمیپنداشت، او ذوب شده در ولایت بود و کسی که در نور خورشید ذوب شود، خودش هم تبدیل به نور و روشنایی میشود.
پدر شهید حمزه گفت: چند ماه قبل از شهادت سردار، به اتفاق جمعی از خانواده شهدا توفیق ملاقات با او را یافتیم. در آن جمع سردار به ما گفت: موجهای زیادی از دریای زخم زبان ممکن است به سمت شما آید اما شما باید چون ساحل مقاوم باشید. بدانید که موج دریا تمام شدنی نیست و حتی ممکن است یکی از دیگری سختتر و قویتر باشد اما موج وقتی به ساحل برخورد کند از بین میرود و این ساحل است که پابرجاست.
وی ادامه داد: سردار در آن نشست گفت که شهدا از خداوند مقام گرفتند و خود به خانواده و کشورشان مقام دادند؛ شهدا از قرآن و نفس پاک امام (ره) و مقام معظم رهبری اثر گرفتند و به جامعه اثری دادند که حتی بعد از شهادتشان باقی میماند.
این پدر شهید گفت: سردار دلها در ادامه به ما گفت شهدا با اخلاص و زحمت خود از خداوند نور گرفتند و ما با نگاه به عکسشان و بردن نامشان از آنان نور میگیریم و دلمان روشن میشود.
وی افزود: در روزگاری که بسیاری از انسانها لبریز از گناه و معصیت هستند، کار سختی است که مثل سردار سلیمانی پاک و انسان و اینچنین اخلاقمدار بمانیم.
حمزه بیان کرد: از دشمن نمیتوان چیزی جز ناجوانمردی و ظلم انتظار داشت.
وی با اشاره به نزدیک بودن چهلمین روز شهادت محسن فخری زاده گفت: تا چیزی به ضرر دشمن نباشد، دشمنی و توطئه نمیکند پس یعنی وجود افرادی مانند سردار سلیمانی و محسن فخری زاده، خاری به چشم دشمنان ایران اسلامی است که با تمام توان در راه شهید کردن این عزیزان تلاش کردند.
پدر شهید حمزه گفت: دشمن ظلمت است و امثال سردار سلیمانی و شهید فخزی زاده نور هستند. جایی که نور باشد، ظلمت محکوم به فناست؛ بنابراین طبیعی است که ظلمت تلاش کند نور را از بین ببرد. دشمنان فکر میکنند عزیزان ما را از بین بردهاند غافل از اینکه چنین مردان بزرگی هرگز نخواهند مرد.
وی افزود: دشمنان خودخواه انتظار دارند کسانی که مانند شهید فخری زاده دانش و توانایی دارند، علمشان را در راه اهداف پلید آنان صرف کنند و در غیر این صورت جان پاک این عزیزان را هدف قرار میدهند.
عشقی بالاتر از فرزند
شهید مدافع حرم، محمد طحان چوبمسجدی متولد ۲۹ دی ماه ۱۳۶۱ بود که در سن ۳۳ سالگی جان خود را در راه ایمانش فدا کرد.
پدر این شهید بزرگوار در گفت و گو با ایرنا ابراز داشت: قبل از اینکه پسرم به شهادت برسد، سردار سلیمانی را از نزدیک ندیده بودم و با او آشنایی چندانی نداشتم، محمد قبل از شهادتش روزی با من تماس گرفت و با شور و حال عجیبی گفت که سردار سلیمانی هم اینجا کنار ما میجنگد و او را از نزدیک دیدهام؛ او این جملات را طوری ادا کرد که انگار گمشدهای که مدتها به دنبالش بوده را پیدا کرده است.
عبدالرحمان طحان ادامه داد: بعد از شهادت پسرم در جلسهای به همراه تعدادی از خانواده شهدا میهمان سردار بودیم و برای اولین بار او را از نزدیک دیدم. در آن نشست چند جوان نشسته بودند که مرد مسنی وارد شد، یکی از محافظان سردار، جوانی را از جا بلند کرد تا مرد مسن بنشیند اما سردار سخنرانی را لحظاتی قطع کرد و گفت برای شخصی که تازه وارد شده صندلی جدید بیاورید تا جوانان از جا بلند نشوند. با دیدن این صحنه متوجه شدم که دل سردار با جوانهاست و قلب او همواره به عشق آیندهسازان این مرز و بوم میتپد.
وی افزود: من و همسرم زمانی که خبر شهادت سردار عزیز را شنیدیم، عمیقا ناراحت شدیم و اشک ریختیم به طوری که حتی در شهادت جگرگوشه خودمان آنچنان غمگین و اشکبار نشده بودیم.
این پدر شهید گفت: دشمنان توانایی دیدن پیشرفت ایران را ندارند. آنان به خوبی میدانند که جمهوری اسلامی ایران به توانایی خود تکیه کرده و روز به روز قویتر میشود از این رو تلاش میکنند از هر طریق ممکن به ما ضربه بزنند.
وی ادامه داد: بسیاری از جوانان غیور کشورمان را شهید کردند و باز هم هرکاری که در توان دارند انجام میدهند و این ما هستیم که با بصیرت و آگاهی باید از ایمان و کشورمان محافظت کرده و توطئه دشمنان را خنثی کنیم.
طحان در پایان افزود: پدران و مادران باید به درستی جوانان را راهنمایی کنند و به گونهای فرزندان خود را آموزش دهند که در بزنگاههای حساس، راه حق و باطل را به درستی تشخیص دهند زیرا کشور ما مورد هدف بسیاری از جهانخواران و ستمگران بیگانه است.
امروز جای خالی شهدا و یاد گرم و زنده آنان در دلهامان این حقیقت را به ما یادآوری میکند که آزادگی و شهادت، به انسان عمر جاوید میبخشد و نام نیک، همان کیمیای عمر بیپایان است. چنانچه سعدی شیرازی حکیمانه میگوید: سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز / مرده آن است که نامش به نکویی نبرند.