معماران تباهی فوتبال ایران؛ آیا مجمع ۱۰اسفند، لکه‌ها را از چهره‌ فوتبال پاک می‌کند؟

تابناک شنبه 13 دی 1399 - 08:08
فوتبال ایران طی پنج سال گذشته با این چهره‌ها اداره شد. اغلب بازنشسته و یا در آستانه بازنشستگی! با کارنامه‌ای سیاه و مملو از نمرات منفی. حالا مجمع اصلاح شده فدراسیون فوتبال باید تکلیف خود را با آنها و عملکردی که رقم زده‌اند روشن کند. ابقای آنها یعنی رسوخ ناکارآمدی به رگ و خون فوتبال.
برای افکارعمومی این سوال پیش می‌آید که چرا اکثر اعضای هیات رئیسه فدراسیون فوتبال بعداز عملکرد افتضاح مهدی تاج در فدراسیون فوتبال همچنان از او دفاع می‌کنند؟!
 
به گزارش تابناک ورزشی، رییس فدراسیونی که در تصمیات سرنوشت‌‌ساز هیأت رییسه را کنار گذاشت و بدون نظر اکثر آنها دست به اقداماتی زد که اکنون فدراسیون فوتبال را به لبه پرتگاه فروپاشی و نابودی سوق داده است. طبق گزارش تکان دهنده سازمان بازرسی کل کشور، مهدی تاج چندروز بعداز عقد قرارداد با ویلموتس ، از هیات رییسه موافقت کتبی گرفت و این نشان می‌دهد اعضای این هیات نقش ماشین امضا را برای تاج ایفا می‌کردند.
پاسخ این پرسش اساسی ابتدای این گزارش در سیاست مدیر اصفهانی مبنی بر سرگرم کردن اعضای هیات رئیسه با احکام ریاست کمیته‌هاست.
ماجرا از این قرار است که بعد از انتخابات چهارسال پیش فدراسیون فوتبال در اردیبهشت سال ۹۵، مهدی تاج بلافاصله کمیته‌های این فدراسیون را میان اعضای جدید هیات رییسه تقسیم کرد به طوری که هر کسی در جایگاهی مستقر شد تا تقسیم غنایم به خوبی صورت گیرد.
چون دو داور قدیمی به هیات رئیسه راه یافته بودند، ممبینی کمیته اقتصادی و در ادامه داوران را عهده‌دار شد، بهاروند راهی سازمان لیگ شد، اصفهانیان همچنان در کمیته داوران باقی ماند و محمود شیعی بدون هیچ تخصصی در امور فنی، در کمیته‌های فنی فوتبال، فوتسال و فوتبال ساحلی سمت گرفت تا به این ترتیب او هم به سهم خود از انتخابات این فدراسیون دست یابد.
معماران تباهی فوتبال ایران؛ آیا مجمع ۱۰اسفند، این لکه‌ها را از چهره‌ فوتبال پاک می‌کند؟
 
کارنامه کمیته اقتصادی فدراسیون با یک داور بازنشسته به نام هدایت ممبینی امروز روشن است و به وضوح درچهار سال گذشته اثری از توفیق اقتصادی خاصی در مجموعه فوتبال دیده نمی‌شود. از قرارداد با آدیداس گرفته تا حامیان مالی تیم ملی و حق پخش و تبلیغات محیطی و ... همگی در مبهم ترین حالت قرار دارند و هنوز کسی اطلاع دقیقی از میزان درآمد فدراسیون و چگونگی عقد قراردادها ندارد. فدراسیون فوتبال امروز به واسطه روابط تیره با اکثر شرکت ها و پیمانکارانی که با آنها قرارداد بست، به برندی بدنام در میان اغلب حامیان مالی‌اش بدل شده و معلوم نیست چندسال زمان صرف شود تا این چهره مخدوش،  اصلاح شده و دوباره فوتبال بتواند از محل اسپانسرهایش ، مخارج هنگفت را تامین کند.

 

نگاهی به کارنامه محمود شیعی به عنوان نماینده باشگاه‌ها در هیات رئیسه فدراسیون حاکی از حضور یک مدیر کاملا منفعل بود که در تصمیمات اخیر مبنی بر منع جذب بازیکن و مربی خارجی هم نتوانست هم‌صدا با اعتراض باشگاه‌ها جلوی این قانون را بگیرد.

او نمونه بارز مدیری بود که هیچ تصمیم و تاثیر شگرفی در پنج سال گذشته نداشت و نتوانست به عنوان فردی از بدنه باشگاه‌ها، فوتبال را در مسیر درست هدایت کند و حالا با کارنامه‌ای مردود، این دوره را به پایان می‌رساند.

 

حیدر بهاروند هم که به سازمان لیگ مهمترین پست بعد از ریاست فدراسیون فوتبال رفته بود، با برنامه ریزی های تاسفبار و رقم زدن اتفاقات عجیب همچون فینال جام حذفی که منجر به محرومیت دوساله اش از سوی کمیته اخلاق فدراسیون شد و بعدا با کمک تاج در استیناف این رای شکسته شد، بار دیگر فوتبال باشگاهی ایران را به دو دهه قبل باز گرداند. البته او به اتفاق سعید فتاحی، چهره پرحاشیه و جنجالی که در دوره تاج با برخی مسائل خاص در راس بازی‌های لیگ برتر ظاهر شد، چنین شاهکارهایی را رقم زدند. در مورد بهاروند و اقداماتش در سازمان لیگ یک کتاب حرف هست اما او اکنون پاشنه‌اش را کشیده تا با جمع آوری آرا رییس فدراسیون شود و یا اینکه حداقل ریاست سازمان لیگ را برای خودش نگه دارد.

معماران تباهی فوتبال ایران؛ آیا مجمع ۱۰اسفند، این لکه‌ها را از چهره‌ فوتبال پاک می‌کند؟

عبدالکاظم طالقانی دیگر عضو هیات رئیسه فدراسیون فوتبال که رسیدنش به این مسند جزو عجایب تاریخ فوتبال ایران محسوب می‌شود،  نیز در همان ماجرای فینال اهواز نام خود را به عنوان یکی از چهره های ضعیف مدیریت فوتبال به نمایش گذاشت. البته طالقانی فاجعه خونین دیگری از بازی پرسپولیس در ورزشگاه قدیمی اهواز را نیز در کارنامه دارد اما هیچگاه آن اتفاقات را جزو نمرات منفی عملکرد خود هم منظور نکرد چه رسد به پاسخگویی بابت آن روز سیاه.

او که به انجام مصاحبه به نفع نفر اول فوتبال در مواقع خاص و تایید نظرات تاج و حیدر بهاروند مشهور است، در فدراسیون تاج مسوول برگزاری انتخابات هیات های استانی را برعهده گرفت که جایگاهی بسیار حائز اهمیت است اما در چندین مجمعی که برگزار کرد، شاهد جنجال و درگیری و اعتراض به تخلف و کشمکش بین مدعیان استانی بودیم.

هنوز مشخص نیست آن اعتراضات در کدام مرجع مورد رسیدگی قرار گرفت و به برخی تخلفات صورت‌گرفته در این حوزه چه زمانی رسیدگی خواهد شد؟

 

محمود اسلامیان را نیز اهالی فوتبال به خوبی می‌شناسند و دلیل حضور او در هیات رئیسه را می‌دانند. رفیق و همشهری و سپر حمایتی تاج که فوتبال از مجموع پست های رنگارنگ صنعتی و اقتصادی و اداری او بهره ای نبرد اما دختر جناب اسلامیان در فوتبال بانوان به جایگاه مناسبی رسید تا این حضور اسلامیان به جز سفرهایش همراه تیم ملی فوتبال و حمایت مداوم از کی‌روش بعد از مخالفت اولیه با او، حداقل حسنی دیگر برایش داشته باشد. اسلامیان را می‌توان مغز متفکر و تئوری پرداز فدراسیون تاج در امورات کلان قلمداد کرد. حضور او گرچه عایدی برای فوتبال مملکت نداشت اما رزومه شلوغش را در زمینه ورزشی نیز مزین نمود و حالا وقتش است که درباره حکم غرامت عجیب ۲۰۰هزاردلاری به کی‌روش و البته پرونده بسیار مشکوک استخدام ویلموتس با آن رقم نجومی و فلج کننده حرف بزند. 

مطمئنا شما دلیلی برای نابسامانی‌های بزرگ فدراسیون از اسلامیان نخواهید شنید چرا که او حتی توانایی توجیه قرارداد غارتگرانه با مرد بلژیکی را هم دارد. او از موضع عقل کل برای وزیر نسخه می‌پیچد و برای نمایندگان مجلس که مخالف حضور بازنشستگان در مناصب کلیدی هستند، جملات معنادار به زبان می‌آورد اما مشخص نیست حاصل حضور خودش بجز فجایعی که رقم خورده، چیست؟

معماران تباهی فوتبال ایران؛ آیا مجمع ۱۰اسفند، این لکه‌ها را از چهره‌ فوتبال پاک می‌کند؟

نایب رییس زنان فدراسیون فوتبال در دوره حضور لیلا صوفی زاده به یک جایگاه نمایشی در هیات رئیسه بدل شد تا آنجا که این چهره حتی نتوانست پاداش ناچیز قهرمانی وعده داده شده به دختران سرافراز ایران را هم بعد از گذشت ماه‌های متمادی از بودجه فدراسیون بگیرد و کار به نامه اعتراضی و گزارش رسانه‌ها کشید. 

صوفی زاده در این مدت کمترین بازدهی را برای فوتبال بانوان ایران داشت و اخیرا نیز با یکسال و نیم خواب کانل تیم ملی بانوان ک عدم برگزاری بازی، تیم ملی زنان ایران از رنکینگ فیفا هم خارج شد تا اصلا وجود خارجی در محافل بین المللی هم نداشته باشد.

 

از علی کفاشیان نوشتن هم دیگر فایده ای ندارد. مدیری که روزگاری به عنوان یکی از پاک‌دست ترین مدیران فوتبال شناخته می‌شد، به اتهامی مالی محاکمه و فساد او با رای قاضی فوتبال، تایید شد تا فوتبالی‌ها متوجه شوند نباید گول شعار و ظاهر را خورد. او دو سال با حکم کمیته اخلاق از فوتبال محروم شد اما پس از کاهش نیمی از رای در استیناف، بار دیگر با زیرکی بعداز خروج تاج به این بهانه که هیچوقت استعفای کتبی نداده بود، هیات رئیسه برگشت.

کسی از تخلف و فساد ۳۰۰هزاردلاری در حق پخش بازی‌های تیم ملی نمی پرسد و معلوم نشد چرا و براساس کدام بند، استیناف رای محرومیت او را کاهش داده است.

بهرحال براساس بند صریح اساسنامه جدید فدراسیون،  کفاشیان دیگر اجازه حضور در رقابت های انتخاباتی فدراسیون را به دلیل سه دوره حضور پیاپی در سطح هیات رئیسه،  ندارد و باید با این دونده بازنشسته بانک مرکزی خداحافظی کرد.

 

فریدون اصفهانیان یکی دیگر از عجایب مدیریتی فوتبال ایران است، کسی که با قانون منع فعالیت بازنشسته‌ها از کمیته داوران فدراسیون کنار گذاشته شده بود اما نه تنها عضویتش در هیات رئیسه را محکم کرد بلکه همین کمیته را هم با آمدن بهاروند پس گرفت! 

عضو با نفوذ شورای شهر زنجان که دست بردار کرسی خدمت نیست و باوجود اینکه سالها برای تجهیز داوران به هدست و گوشی معطل گذاشته بود و فوتبال ایران را به اتفاق مدیران دیگر با اجرای شوی داور ویدیویی داخلی سرکار گذاشت، بار دیگر در راس جامعه داوری فوتبال کشور نشست و کک او هم از فریاد اعتراض باشگاه‌ها به قضاوت های پراشتباه داوران در همه رده‌ها نگوید.

او در بهترین زمان ممکن به کمیته داوران برگشت چرا که گزارش رسانه ها و داوران بیرون گود نشان می‌دهد که در آستانه انتخابات با چینش عجیب داوران، علنا این اختیار را به امتیازی برای کسب رای در مجمع آتی فدراسیون تبدیل کرده است.

معماران تباهی فوتبال ایران؛ آیا مجمع ۱۰اسفند، این لکه‌ها را از چهره‌ فوتبال پاک می‌کند؟

حال باید درآستانه انتخابات تازه فدراسیون فوتبال که ثبت نامش آغاز شده و قرار است در تاریخ ۱۰اسفند برگزار شود، از اعضای مجمع و رای دهندگان پرسید آیا می توان بار دیگر به حتی یک نفر از تیمی با این کارنامه رای اعتماد داد و تصمیمات فوتبال را به آنها سپرد؟

پشت این لایه مدیریتی، مهره‌هایی اجرایی در فدراسیون فوتبال لانه کرده‌اند که همگی ایفاگر نقش محول شده ازسوی همین تیم ناکام اند. از محمدرضا ساکت که بعداز کناره‌گیری رییس بیمار، مجبور به پس دادن سوییچ ماشین و کلید خانه فدراسیون شد و البته به صندلی مدیرعاملی سپاهان بازگشت تا امیرمهدی علوی سخنگو و مدیردفتر و فرمانبر تاج که هنوز ماموریت خود را انجام می‌دهد. از مدیرانی که در فوتسال مقاصد آقایان را پیش می‌برند تا مهره‌های ابدی چون محصص که بدون کوچکترین موفقیتی، همچنان سکان را رها نمی‌کنند و به ماشین توجیه و حمایت از تصمیمات روسای خود تبدیل شده اند. حذف این چهره‌ها از فوتبال، کنار گذاشتن همین نفرات را هم در پی خواهد داشت و موجب پاکسازی و خانه تکانی اساسی فوتبال خواهد شد.

نویسنده: مجید کوهستانی

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.