دولت - ملتهای اروپایی قرار گرفت. به مرور زمان این مدل سیاسی در کشورهای اروپایی گسترده شد و سایر نقاط جهان و از جمله ایران را تحتتاثیر قرار داد. رواج اندیشه مشروطیت زنگ خطر را برای حکومت استبدادی قاجار به صدا درآورد و بنیان آن سلسله را سست کرد. حکومت قاجار اگرچه از اقمار حکومتهای مستبد به شمار آمده است ولی آنان امکانات موثر، ارتش توانمند و دستگاه بوروکراسی منظمی برای اعمال حاکمیت در اختیار نداشتند. شاهان قاجار مجبور بودند که حاکمان ایالات را از خاندانهای متنفذ محلی انتخاب کنند. مردم ایران تحتتاثیر مراوده با اروپاییان؛ با شیوه دموکراسی، مدنیت، قانون اساسی، مجلس نمایندگان و آزادی آشنا شدند.
با تلاش مستمر به مشروطه دست یافتند و پیرو دستیابی به مشروطه به استناد اصل بیست و ششم قانون اساسی، ملت مبنای قدرت قرار گرفت و تساوی حقوق در اصل هشتم نماد یافت. بهاینترتیب ایران در شمار کشورهایی قرار گرفت که میخواستند با انتخابات منصفانه و رقابتی، مناصب دولتی را توزیع و مشارکت و رقابت سیاسی را تضمین کنند. در کرمانشاهان هواداران مشروطه که بیشترشان از نخبگان و نیروهای اجتماعی سنتی بودند با رهبری علما به مبارزه با حاکمیت پرداختند. نخستین تحصن مردم در میدان توپخانه و کنسولگری انگلیس صورت گرفت و تا صدور فرمان مشروطه مبارزات آنان علیه مستبدان ادامه یافت. در این منطقه مخالفان مشروطیت چهرههای مشهور جامعه بودند و برخی از توده مردم در مخالفت با مشروطه آنان را همراهی کردند. رهبری آنان بر عهده ابوالقاسم رئیسالعلما، نوه مجتهد معروف وحید بهبهانی بود. مردم این منطقه امیدوار بودند که با پیروزی مشروطه و با انتخاب نمایندگان خود ازنظر اقتصادی، امنیت و رفاه، آیندهای بهتر داشته باشند و بتوانند سرنوشت سیاسی-اجتماعی خود را تعیین کنند. افکار عمومی بر این باور بود که حاکمان مستبد چند دهه بر آنان حکومت کردهاند و عامل نابسامانی جامعه هستند و باید از قدرت برکنار شوند اما مخالفان مشروطه تسلیم نشدند و با استفاده از منابع قدرت و الزامات آن علیه مشروطه و حامیان آن واکنش نشان دادند و در مواقعی رقابت آنان به تنش و درگیری کشیده شد. به نظر میرسد که انقلاب مشروطه در کرمانشاهان تحتتاثیر افکار فرادستان قرار گرفت و اگر اسامی موافقان و حامیان مشروطه مورد مداقه گیرد این نکته بهوضوح پیداست. پیروزی مشروطه در کرمانشاهان بهسادگی صورت نگرفت و در پسامشروطه، مشروطیت و انتخابات با چالشها و موانع فراوانی روبهرو شد. مخالفان اعم از حاکمان، بعضی از علما، رؤسای عشایر، خوانین، مالکان و افراد متنفذ که دارای قدرت سیاسی-اقتصادی بودند، بهسادگی حاضر به از دست دادن مقام و موقعیت خود نبودند. آنان از آینده پر ابهام خود در هراس بودند و ناچار بودند که در برابر مشروطیت سیاست تهدید و تطمیع را به کار ببرند. آنان به هر شکل ممکندرصدد حفظ موقعیت و سروری خود بودند و با عضویت یا هواخواهی از احزاب سیاسی در انتخابات کاندیدا شدند و در تلاش برای راهیابی به مجلس بودند. در راستای منافع خود گاهی در شورش سالارالدوله مشارکت کردند یا با عباسمیرزا سالار لشکر در مجلس چهارم و با سپهبد امیراحمدی در مجلس پنجم برای مهندسی انتخابات همراه شدند. افزون بر آن، مخالفت سرسختانه بسیاری از آنان با مشروطیت، ناآگاهی سیاسی و فراهم نبودن ساختار اجتماعی-سیاسی انتخابات موجب شد که مشروطیت و انتخابات با چالشها و موانعی روبهرو شود. برای تبیین این مساله این سوال مطرح میشود که: «چرا مشروطه و انتخابات در کرمانشاهان با چالشهایی مواجه شد؟» پژوهش پیشرو صرفنظر از نگرش کلی به مشروطیت در ایران موانع و عوامل چالشزای مشروطه و انتخابات مجلس در منطقه کرمانشاهان را موضوع بررسی قرار داده است.
کرمانشاهان در این زمان مجموعهای از ایلات کرد مانند گوران، زنگنه، سنجابی، ایلاتِ وند، کلهر و کلیایی بود که حدود ۵۰هزار نفر جمعیت داشت. بخش زیادی از شهرنشینان نیز وابسته به ایلات بودند.
شهر کرمانشاهان و سایر مناطق آن از نظر جغرافیایی، تجاری و اداری از موقعیت ویژهای برخوردار بود و این عوامل در مشروطهخواهی مردم این منطقه تاثیر داشت. در خطه کرمانشاهان تعدادی از نخبگان و آگاهان سیاسی که در اقلیت بودند برای اینکه از قافله مشروطه عقب نمانند در انجمنهای «عدالت، اصناف، تجار، مالکین و شاهزادگان» فعالیت داشتند و خواهان مشروطیت بودند. اما شاهزاده سیفالدوله حاکم مستبد کرمانشاهان، آزادیخواهی مردم را سرکوب کرد و ابوعلی، امامجمعه و رهبر مشروطهخواهان مسموم شد. در اعتراض به این اتفاق تعداد زیادی از مردم به رهبری آیتالله فیض مهدوی دیگر رهبر مشروطهخواهان، در کنسولگری انگلیس تحصن کردند و به دلیل ترس از تنش و خونریزی تا صدور فرمان مشروطه در کنسولگری ماندند. علمای معروف در این تحصن عبارت بودند از: آیتالله فیضمهدوی، ملاحسین اصفهانی معروف به حاج آخوند و پسرش شیخ محمدعلی روشن، شیخ عبدالحسین قوامالعلما، سیدحسن کزازی. محمدباقرمیرزا خسروی و ملک ایرجمیرزا از شاهزادگان ساکن کرمانشاهان در این تحصن بودند. ابوالحسنخان زنگنه به همراه دیگر خوانین زنگنه، میرزااحمدخان معتضدالدوله، مشیرالرعایا و سلیمانخان امیرمقتدر از چهرههای خوانین نیز در این تحصن حضور داشتند. از تجار و کسبه ملک محمد کرمانشاهی تاجر معروف، سیدآقامیر عبدالباقی و میرزاعلیخان سرتیپ و برخی دیگر حضور داشتند. مشروطه در کرمانشاهان را باید مشروطه نخبگان دانست، زیرا نگاهی به اسامی ذکر شده، مؤید این ادعاست. آنان با انگیزههای سیاسی-اقتصادی خود داعیهدار مشروطیت بودند و تعدادی از توده مردم نیز به تبعیت از آنان هواخواه مشروطه شدند. بدون آنان قشر توده مردم توانایی رهبری و پیشبرد مبارزات را نداشتند. در کرمانشاهان با وجود موافقان و مخالفان مشروطه که منجر به تنشها و درگیریهای خونین شد، بهناچار مستبدان در برابر اندیشه مشروطه و نظم نوین سیاسی مجبور به تسلیم شدند.
مهمترین انگاره مشروطیت برگزاری انتخابات و تشکیل مجلس نمایندگان بود که با اصرار مشروطهخواهان صورت گرفت. انتخابات دوره اول مطابق نظامنامه انتخاباتی برگزار شد. محمدصالح خان کلهر به نمایندگی از مالکان و با پشتوانه عشایر، شاهزاده ابوالقاسممیرزا، کارمند گمرک به نمایندگی از شاهزادگان و ملک محمد تاجر به نمایندگی از طبقه تجار به مجلس راه یافتند. ملک محمد کرمانشاهی از تاجران مشروطهخواهی بود که تجارتخانهاش توسط روسها در جنگ جهانی اول غارت شد. باوجود پیروزی مشروطه و برگزاری نخستین دوره انتخابات مجلس، هواداران استبداد که منافع خود را درخطر دیدند با رهبری ابوالقاسم رئیسالعلما به مبارزه با مشروطه پرداختند. به دنبال این تصمیم درگیریهای پراکنده فیزیکی و مسلحانه بین دو گروه شکل گرفت که منجر به کشته شدن نخستین شهید راه مشروطه شد.
ستیز خونینی بین مشروطهخواهان و مخالفان شکل گرفت و با اعتراض مردم امینالسلطان صدر اعظم، سیفالدوله برادر عینالدوله و حاکم مستبد کرمانشاهان را برکنار کرد و علیخان ظهیرالدوله حاکم همدان که فرد آزادیخواهی بود در تیرماه ۱۲۸۶ سرپرست حکومت کرمانشاهان شد. چون او در همدان مستقر بود، محمدرضاخان زنگنه ملقب به ظهیرالملک به نیابت از او اداره حکومت را بر عهده گرفت. با حمایت رئیسالعلما و پشتیبانی یاران حسینخان معینالرعایا و حسنخان معاونالملک از حامیان استبداد و با اطمینان از حمایت نیروهای دولتی، مخالفان مشروطه، بازار شهر کرمانشاهان را غارت کردند. غارت مغازههای بازار با دستور رئیسالعلما صورت گرفت.این رویداد تاریخی باعث شد که غارتشدگان شکایت و دادخواهی خود را تقدیم مجلس کنند. ترور امینالسلطان، صدراعظم باعث شد که اوضاع سیاسی تحتالشعاع این واقعه قرار گیرد و توجهی به خواستههای شاکیان نشود.مجلس و وزارت عدلیه دو نفر مامور برای بررسی غارتشدگان به کرمانشاهان فرستاد و مردم از آنان استقبال شایانی کردند ولی با گذر زمان کاری از پیش نبردند. قتل صدراعظم در بهارستان موجب التهاب سیاسی در میان سیاستمداران و نمایندگان شد و این اتفاق موجب شد که دادخواهی شاکیان در گیرودار جدالهای سیاسی مورد رسیدگی قرار نگیرد. این مسامحه و بیتوجهی موجب سرخوردگی شاکیان از مجلس و دولت مشروطه شد و نخستین چالش جدی را برای مشروطیت در کرمانشاهان به وجود آورد. اما باوجود موانع و چالشهای فراوان مردم کرمانشاهان به اهداف خود رسیدند و مهمتر از همه توانستند نمایندگان خود را برای مجلس اول انتخاب کنند.
از مقالهای به قلم شهرام اردشیریان، حسین مفتخری، حسین محمدی و علی ططری / دانشگاه خوارزمی