رسیدگی به این پرونده از سال ۹۶ با قتل زنی به‌نام سیما در یکی از شهرهای استان تهران آغاز شد. مأموران پس از حضور در صحنه، دوربین‌های مداربسته و تحقیقات میدانی متوجه شدند که سیما توسط همسرش اکبر با خودرو زیر گرفته شده است. اما متهم پس‌از شناسایی و دستگیری ادعا کرد که تصادف با همسرش عمدی نبود، اما بعد از اینکه مأموران دوربین‌های مداربسته جاده را بررسی کردند متوجه شدند این مرد بعد از پیاده کردن همسرش او را به عمد زیر گرفته و پس از آن هم فرار کرده است.
در جلسه رسیدگی به این پرونده فرزند بزرگ و مادر مقتول درخواست قصاص کردند. در ادامه مادرزن متهم گفت: دختر من همسر دوم این مرد بود و از او سه فرزند داشت، اکبر وقتی به خواستگاری دخترم آمد گفت همسر اولش را طلاق می‌دهد، اما این کار را نکرد و دخترم هم به ناچار با او زندگی کرد، اما این اواخر خیلی با هم درگیری داشتند و دخترم را آزار می‌داد، به‌همین خاطر هم دخترم تصمیم داشت از او جدا شود که دامادم او را به قتل رساند.
پس‌از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: عمدی در کارم نبود. او می‌خواست از من جدا شود و من هم به‌خاطر اینکه او را دوست داشتم موافق جدایی نبودم. روز حادثه او را سوار ماشینم کردم تا با هم صحبت و مشکل‌مان را حل کنیم، اما او عصبانی بود و داد و فریاد راه انداخت و از من خواست که ماشین را نگه دارم تا پیاده شود، در حین پیاده شدن بود که این اتفاق افتاد.
در پایان جلسه رسیدگی اولیای دم به متهم رضایت دادند، اما قضات رأی بر قصاص صادر کردند، با این حال حکم قصاص به‌دلیل نقص در تحقیقات و رسیدگی نقض و پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه هم‌عرض فرستاده شد. متهم در جلسه بعدی دادگاه که در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، گفت: از شاکی‌های پرونده‌ام رضایت قطعی گرفته‌ام و سهم هرکدام‌شان را هم در ازای دارایی‌ام مشخص کرده‌ام.
در نهایت قضات وارد شور شدند و با توجه به اعلام رضایت اولیای دم، متهم را به اتهام قتل عمدی مجرم تشخیص دادند و او را به ۳۰ ماه حبس محکوم کردند.
23302
