وقتی سال ۲۰۰۰ میلادی رسید، در کلاسهای درس پرسیدم، دیشب با آغاز سال ۲۰۰۰ در چه حالی بودید و چه میکردید؟
تقریبا به استثنای یکی دو نفر، پاسخ همه این بود که خواب بودند.
در آن روز و در آن لحظه در کلاس درس بر منبر رفتم و برای بچهها رجز خواندم که مگر میشود کسی در آغاز هزاره سوم میلادی که هر هزار سال یک بار، نسلی شانس این را دارد که زنده باشد و آن لحظه تاریخی عبور از زمان را ببیند، در خواب باشد و به کهکشان هستی و ستارههای آسمان نگاه نکند و بر توانایی خالق شکر نگذارد.
بچهها حیران مرا مینگریستند و تعدادی از اینکه آن لحظه تاریخی را از دست دادهاند، متاثر شده بودند. یکی به خود جرأت داد و گفت: استاد الان بین شما که بیدار بودهاید و ما که در خواب بودهایم، چه فرقی است؟
به او گفتم فرقی به اندازه یک کلمه.
گفت: واقعا یک کلمه آنقدر مهم است؟
گفتم بستگی به تو و دانش تو و عقل تو دارد.
گفت: آن کلمه چیست؟
گفتم: دانایی.
پاسخ من در کلمه دانایی و نادانی است. کسی که در لحظات مهم تاریخی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امثالهم میخوابد یا خودش را به خواب میزند، در گروهی قرار میگیرد که از نادانی سیراب شدهاند و کسانی که سختی بیداری را بر تن و روان خود تحمل میکنند که در حوزه دانایی قرار گیرند، بیشک بر جامعه خود و جهان تاثیر میگذارند.
تاریخها با اینکه به ظاهر هیچ تفاوتی با هم ندارند و واقعا هم ندارند اما بهدلیل شکل زیباشناسی یا اتفاقات خاص، نقشی را در شرایط اجتماعی بازی میکنند که نمیتوان آن را نادیده گرفت. تاثیرات عدد ۹ را در همین ۹ آذر امسال دیدیم. تاریخ ۹۹/۰۹/۰۹ برای بسیاری از آدمها، موضوع مهم و جالب توجهی بود.
سال ۲۰۲۰ وقتی از راه رسید، فکر کردیم حتما اتفاق مهمی در آن رخ خواهد داد که همین هم شد. بیماری کرونا مصادف با آغاز سال ۲۰۲۰ میلادی در یوهان چین رخ داده بود و حداقل بخشی از سیاستبازان جهان از آن آگاه بودند.
سال ۲۰۲۰، سال کرونا نام گرفت، کرونایی که هم از خوبیهای آن بسیار گفته شده است و هم از بدیهای آن میتوان نوشت.
کرونا بهراحتی توانست جهان را متوقف کند و نگاه به طبیعت را کمی تغییر دهد. پروازها از حرکت بازماندند و چرخ گردشگری و دیدارها به سکون و سکوت نزدیک شد.
چرخ کارخانجات کمی کندتر و آسمان آبی پیدا شد و مردم به یاد آوردند که هنوز علم از ثروت بهتر است.
سال ۲۰۲۰ سال یک کشور خاص نبود، سالی بود که متعلق به جهان شد و درد مشترک ویروس چینی همه جهان را درنوردید و البته مثل هر اتفاق دیگری، برخورد دولتها با آن متفاوت بود اما جهان را سرگرم یک موضوع مشترک کرد.
سال ۲۰ ۲۰ برای همه دولتمردان و سیاستبازان یک فرصت تاریخی فراهم کرد تا مشکلات و گرفتاریهای داخلی و خارجی خود را به گردن کرونا بیندازند و تقریبا با رصد کردن اخبار همه جهان، وضعیت مشترکی وجود داشت.
سال ۲۰۲۰ برای ما هم سال نکبتباری در حوزه مرگ و میر هموطنان و بستگان و دوستان از کرونا تا سقوط هواپیمای اوکراینی بود و غم آنها لحظهای از ذهن مردم خارج نشد.
گرانیها در سال ۲۰۲۰ و بیتدبیریهای مدیریتی و تورم و بیارزش شدن پول ملی و عدمپاسخگویی دولتمردان و دست کردن در جیب مردم با انواع عوارض و مالیاتهای بیحساب و کتاب و تصمیمات ارز جهانگیری و باز کردن دروازه صادرات و واردات بهروی سرمایهداران پناه گرفته در اتاقهای صبحانهخوری با دولت بیخیال همچنان ادامه داشت.
از بیخیالی دولتمردان، توجه به همین گفتوگوهای رئیس برنامه و بودجه مملکت کفایت میکند. ایشان که در یک شو تلویزیونی مدعی شدند هرگز خریدی برای خانه انجام نداده و از دردهای مردم با خبر نیستند، در یک شو دیگر هم دلیل تورم را بودن پول زیاد در جیبهای مردم اعلام کردند.
ظاهرا مصرف داروی بیخیالی در دولت و در این ماههای آخر افزایش یافته است.
گفت: در سال ۲۰۲۰ انواع استرسها از هر سو به ما یورش آوردند و با مرگ خاموش ما را میکشند!
گفتم: به نظر تو برای مقابله با آن چه کنیم؟
گفت: باید آب معدنی با موز بخوریم!
گفتم: تو از کجا به چنین کشف بزرگی رسیدهای؟
گفت: یکی از خواص موز و آب معدنی این است که آدم را به بیخیالی میاندازد. طوری که دیگر هیچی برایش مهم نیست!
گفتم: چطور تِست کردی و به این کارکرد رسیدی؟
گفت: تو دقّت کن در جلسههای مسئولان، همیشه موز و آب معدنی روی میزهاست! که معمولا میخورند و میروند و خروجی جلسه هم به هیچ دردی نمیخورد؛ بنابراین کشف کردم که چون اینها موز و آب معدنی میخورند، بیخیال مشکلات مردم میشوند.
پس داروی بیخیالی موز و آب معدنی است، تو هم بیخیال شو که چیزی از نوشتن حاصل نمیشود.