ساعت ۲۳ شامگاه چهاردهم فروردین ماه سال ۹۹ سرنشینان یک پرشیا سفید پیکر نیمه جان مرد برهنه ای را مقابل بیمارستان شهدای پاکدشت رها کردند و گریختند .
به گزارش رکنا، کارت شناسایی در جیب پیراهن مرد جوان نشان میداد او مهرداد نام دارد .آثار چاقو خوردگی روی بدن وی نمایان بود و سرش به شدت زخمی شده بود که عملیات احیا روی مرد جوان انجام شد اما بی نتیجه بود و مهرداد جان سپرد .
چند دقیقه از این ماجرا نگذشته بود که زن جوانی به بیمارستان مراجعه کرد و در حالی که هراسان بود خودش را همسر مهرداد معرفی کرد .
وی گفت :همسرم در خیابان قزوینی پاکدشت صاحب یک فروشگاه لوازم آرایشی است. او عصر به قصد رفتن به مغازه اش از خانه بیرون رفت. ساعت 10شب بود که یک مرد ناشناس از موبایل همسرم با من تماس گرفت و گفت شوهرم با خواهر او در ارتباط بوده و به همین خاطر او را با چاقو زده و به بیمارستان شهدای پاکدشت منتقل کرده است.
این زن ادامه داد: مرد ناشناس و فحاشی و سپس گوشی موبایل را قطع کرد. چند دقیقه بعد دوباره مرد ناشناس به من زنگ زد .او می گفت شوهرم به من خیانت کرده و به همین خاطر او و برادرهایش طبق برنامه ریزی او را به خانه شان کشانده و کشته اند .
زن جوان در حالی که اشک می ریخت گفت: من بلافاصله خودم را به بیمارستان رساندند و متوجه شدم شوهرم به قتل رسیده است.
همسر قربانید ر ادامه به ماموران پلیس گفت : پسر عمه ام رابطه نزدیکی با شوهرم داشت. او می گوید همسرم از مدتی قبل زن آرایشگری به نام شراره را صیغه کرده و با او در ارتباط بوده و احتمالاً برادر های شراره همسرم را کشته باشند.
با اطلاعاتی که این زن به ماموران پلیس داده بود زن آرایشگر ردیابی و بازداشت شد .اما شراره شکایتی تحت عنوان مزاحمت و تجاوز از سوی مهرداد را مطرح کرد.
این زن اما در بازجویی های بعدی گفت: من چند سال است سالن آرایشگاه دارم و برای خرید لوازم آرایشی همیشه به مغازه مهرداد می رفتم .آخرین بار یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان به او بدهکار بودم تا اینکه او شامگاه چهاردهم فروردین ماه برای گرفتن بدهی اش مقابل آرایشگاهم آمد و وارد مغازه شد. همان موقع برادرم بهزاد سررسید و با او درگیر شد .من میخواستم مانع برادرم شوم که خودم هم کتک خوردم.
به دنبال اظهارات زن آرایشگر برادر ۴۰ ساله او بازداشت شد و به درگیری با قربانی اعتراف کرد.
با افشای این ماجرا ماموران پلیس به بازجویی از همسایه ها پرداختند و مشخص شد چند نفر از همسایه ها شاهد درگیری برادر شراره با مهرداد بوده اند.
شواهد نشان میداد دو برادر دیگر شراره نیز در آن درگیری حضور داشتند. به این ترتیب آنها نیز بازداشت شدند .
اما مشخص شد آنها ضربه ای به قربانی نزدهاند .به همین خاطر از دست داشتن در این ماجرا تبرئه و در حالی که پزشکی قانونی علت مرگ را له شدگی جمجمه اعلام کرده بود بهزاد به اتهام قتل در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد .
در ابتدای جلسه اولیای درخواست قصاص را مطرح کردند .
سپس بهزاد در جایگاه متهم ایستاد و جرمش را گردن گرفت .
وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت : آرایشگاه خواهرم در طبقه پایین ساختمان ما قرار دارد. آن شب آخر وقت بود و از محل کار به خانه بر می گشتم که متوجه شدم یک مرد قصد خروج از آرایشگاه خواهرم را دارد .
من به سمت او دویدم .ولی مرد جوان فریاد می کشید و از خواهرم می خواست تا کرکره آرایشگاه را پایین بکشد و مانع ورود من شود. او می خواست فرار کند که سرش به کرکره آرایشگاه برخورد کرد و به زمین افتاد .همان موقع من به سمت او حمله ور شدمو با مشت و لگد به سرش کوبیدم .من کنترل اعصابم را از دست داده بودم حتی خواهرم را هم کتک زدم.همان موقع برادرهایم و چند نفر از همسایه ها وارد دعوا شدند اما من به آنها گفتم موضوع ناموسی است .
من از شدت عصبانیت حال خودم را نمی فهمیدم که چند ضربه چاقو به مهرداد زدم.سپس از برادرهایم خواستم تا او را به بیمارستان برسانند.من شلوار مهرداد را از تنش بیرون آوردم تا همسرش بفهمد او خائن بوده است و از گوشی موبایل او با همسرش تماس گرفتم.
این متهم ادامه داد: من و برادرهایم با پرشیا پیکر نیمه جان مهرداد را مقابل بیمارستان رها کردیم.
با پایان دفاعیات متهم قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده بهزاد را به قصاص محکوم کردند.