به گزارش ورزش سه، با گذشت پنج هفته از لیگ برتر بیست و یکم، هنوز یحیی گلمحمدی نتوانسته به ترکیب و سیستم مورد نظر خود دست یابد و چه بسا در هفته ششم باز هم پرسپولیس با چند تغییر مهم در ترکیب خود به مصاف صنعتنفت برود.
طبیعی است که پس از گذشت پنج هفته از لیگ هنوز مربیان به دنبال سعی و خطا و امتحان بازیکنان و ترکیبهای متفاوت باشند تا در نهایت بهترین ترکیب و آرایش بازیکنان را پیدا کنند. اما پرسپولیسیها چندان به این وضعیت عادت ندارند. برای تیمی که سه سال برانکویی را بالای سر خود داشت که به سختی دست به ترکیب اصلی خود میزد و از قبل از شروع لیگ سیستم بازی تیمش را انتخاب کرده بود و پس از آن نیز یحیی گل محمدی نیز پرسپولیس را به بازی با یک سیستم مشخص و اعمال تغییرات جزیی عادت داده، اینکه سه هفته پس از شروع لیگ و با یک شکست مقابل آلومینیوم اراک، به یکباره به سیستمی متفاوت با آنچه در پنج سال اخیر با آن قهرمان شده یک تغییر انقلابی تلقی میشود. حالا این تغییر سیستم، مستلزم پیدا کردن بازیکنان مناسب برای پستهای جدید و وظایف تاکتیکی جدید است و این موضوع چارهای جز سعی و خطا برای سرمربی پرسپولیس باقی نگذاشته است.
برانکو کارش با پرسپولیس را در لیگ پانزدهم با سیستم چهار، دو، سه، یک شروع کرد و در ادامه به بازی با دو مهاجم روی آورد. این موضوع باعث شد تا علیپور زوج خط حمله طارمی در خط حمله شود و نوراللهی از یک هافبک دفاعی صرف به یک هافبک باکس تو باکس تبدیل شود. آرایش لوزی در خط میانی در لیگ شانزدهم هم ادامه پیدا کرد اما تغییر دوم برانکو زمانی بود که در لیگ هفدهم و پس از باخت مقابل الهلال و همچنین فشاری که حریفان به دلیل خالی بودن عقب زمین در ضدحملات به پرسپولیس وارد میکردند، به لزوم استفاده از دو هافبک دفاعی رسید و ربیعخواه به ترکیب اصلی رسید تا مسلمان از ترکیب خارج شود. پرسپولیس برانکو با همین شیوه لیگ دو لیگ دیگر را فتح کرد.
تغییراتی که برانکو در سیستم بازی پرسپولیس انجام داد فقط متوجه آرایش خط میانی بود و بنابراین تغییرات انقلابی و بنیانی محسوب نمیشد. اما تغییر مدنظر یحیی که بیشتر به نظر میرسد تحت تاثیر انتقادات بازی مقابل آلومینیوم شتابزده و بدون بررسی جوانب آن باشد، یک تغییر جزئی نیست و با خود ملزومات زیادی را به همراه میآورد.
آنچه به عنوان ضعف اصلی پرسپولیس در پنج هفته ابتدایی لیگ بیشتر به آن اشاره شده، ضعف بازیسازی از عقب زمین و همچنین ضعف در ساختار دفاعی است. ضعفهایی که به نظر بیشتر از آنکه معلول سیستم بازی و آرایش بازیکنان در زمین باشد، معلول آمادگی بدنی بازیکنان و همچنین عملکرد نه چندان قابل قبول جانشینهای بازیکنان جدا شده است. به همین دلیل هم در بازی با مس رفسنجان این ضعف حتی با وجود تغییر سیستم پابرجا مانده بود و گردش توپ و مالکیت آن برای قرمزها سختتر از هر زمانی در پنج سال اخیر بود.
آنچه مشخص است، ترابی و عالیشاه به عنوان دو بازیکن مهم پرسپولیس در ساخت بازی، آمادگی فصل قبل را تا کنون نداشتهاند و اسدی و سرلک هم در انجام آنچه نوراللهی فصل قبل برای یحیی انجام میداد، کم فروغ نشان دادهاند. افت ستارهها در هر سیستمی خود را نشان خواهد داد و این موضوعی نیست که بتوان آن را به راحتی با تغییر سیستم حل کرد. به همین دلیل شاید مهمتر از سعی و خطا برای یافتن بازیکنان مناسب هر پست در سیستم جدید، باید راه حلی برای آماده کردن ستارهها به منظور بیشتر در جریان بازی قرار گرفتن آنها پیدا کرد. وگرنه اگر هافبکها همچنان نه خوب توپ بگیرند و نه خوب توپ را بچرخانند و با یک پرس نصف و نیمه هم توپ را لو بدهند، ربطی به سیستم بازی ندارد.
دو مساوی سپاهان و استقلال به عنوان مدعیان اصلی آن هم در دو هفتهای که پرسپولیس دو تساوی انتقاد برانگیز داشته، باعث شده تا سعی و خطای یحیی و کادرش به قیمت فاصله امتیازی زیاد با صدر جدول تمام نشود. اما آیا در همواره به روی همین پاشنه میچرخد؟ و اینکه آیا پرسپولیس قرار است از عامل مهم ثبات در ترکیب که چند سال از آن بهره برده بگذرد؟ در این صورت هزینه جراحی دردناک یحیی و کادرش و سعی و خطای آنها چه خواهد بود؟ حسرت از دست دادن امتیازات در پایان فصل؟
حجت شفیعی