برترینها: هر چند به آنها انگ لسآنجلسی بزنند، اما در واقعیت آنها الهامبخش موزیسینهای داخلی بودهاند، داریوش، ابی، ستار و سیاوش قمیشی و دیگران، کپیهای داخلیِ اورجینالهای لسآنجلس را در این مطلب پیدا خواهید کرد.
در سالهای دهه هفتاد خوانندههایی مثل خشایار اعتمادی، قاسم افشار، شادمهر عقیلی، مجتبی کبیری و... ظهور کردند و بعد از مدتی هم، تبشان خوابید. در روزهایی که این پاپاستارها روی بورس بودند و یواشکی از لسآنجلسیها تقلید میکردند، بسیاری از منتقدان و صاحبنظران برای جلوگیری از این اتفاق، بیانیه صادر کردند، داد و هوار به راه انداختند، انتقاد کردند و اصل حرفشان هم این بود؛ چرا باید خوانندههای لسآنجلسی که وجود دارند، داشته باشیم؟
البته این اتفاقها در زمانی رخ می داد که هنوز اینترنت به شکل امروزیاش وجود نداشت و یکی از راههایی که به ذهن خوانندگان داخلی رسیده بود، تقلید صدای لسآنجلسیها بود.
خشایار اعتمادی
خشایار اعتمادی که با خواندن شعری از احمد شاملو به شهرت رسید، صدایی بسیار شبیه به داریوش اقبالی داشت و همین امر باعث شد تا مسیر رسیدن به شهرت را مثل برق و باد طی کند. البته خود اعتمادی، بارها و بارها سعی کرد این تشابه صدایی را نفی کند؛ حتی در مصاحبه ای هم گفته بود: من از هیچ کس تقلید نمیکنم و صدایی که میشنوید، صدای خود من است. اصلا تقصیر من نیست که یک نفر دیگر هم در جهان وجود دارد که صدایش، شبیه من است!»
قاسم افشار
مدت زیادی از حضور خشایار اعتمادی و شباهت صدایش با اقبالی نگذشته بود که خواننده/ مقلد دیگری وارد گود موسیقی شد. کاست قاسم افشار با صدایی که شباهت عجیب غریبی به صدای یکی دیگر از آن طرفیهای مشهور (ابی) داشت، دست به دست میچرخید و قاسم افشار خیلی زود خوش را در فهرست خوانندههای پرطرفدار جا کرد.
شاید هیچکس حتی فکرش را هم نمی کرد که به یک ورژن کُپی لس آنجلسی، آن هم کپی از یک خواننده خیلی معروف، مجوز داده شود، در حالی که خواننده اصلی، هنوز میخواند. به هر حال مجوز داده شد و قاسم افشار عزیز با اعتماد به نفس بالا و مثالزدنی به کارش ادامه داد.
یک نکته جالب هم در مورد این خواننده وجود دارد. او قطعه «خلیج فارس» را با تنظیمی که قبلا ابی خوانده بود، اجرا کرد و کارش را اینگونه توجیه کرد: «این حق من بوده که مثل هر خواننده دیگری، قطعه مرحوم علیقلی را اجرا کنم و اصلا این قطعه از ساختههای این آهنگساز بوده و اولینبار هم توسط خود ایشان اجرا شده؛ پس چه دلیلی داشت که من آن را اجرا نکنم؟»
حسین زمان
متولدین دهه پنجاه و شصت با آهنگ «خالیه سفره زمین» او خاطره دارند، اما سالهاست كه آلبوم جدیدی از این خواننده نشنیدهاند. حسین زمان به دلیل شباهت صدایش به ستار سالها ممنوعالکار بوده است. حسین زمان پس از ۱۷ سال دوری اجباری از صحنهٔ موسیقی رسمی ایران، در مرداد ۱۳۹۸ در ۲ نوبت، در مرکز همایشهای برج میلاد تهران به اجرای برنامه پرداخت.
شادمهر عقیلی
او پیش از خواننده شدن با نوازندگی ویولن، پیانو، گیتار و کیبورد نشان داده بود. اما خوانندگیاش با تقلیدی نیمهکاره از سبک و صدای سیاوش قمیشی آغاز شد. برخلاف دو خواننده قبلی که سعی در تقلید مو به مو از خواننده های اورجینال را داشتند، عقیلی این کار را کورکورانه نمیکرد و توانست به سرعت، برچسب تقلید را از خودش دور و راهش را پیدا کند. او سرانجام با انتشار چند آلبوم و ایفای نقش در چند فیلم سینمایی، ایران را به مقصد لسآنجلس ترک کرد.
مجتبی کبیری
آن قدر قطعات مجتبی کبیری به صورت زیرزمینی و غیرمجاز دست به دست چرخید تا او بالاخره توانست برای آثارش مجوز بگیرد. کبیری هم یکی دیگر از مقلدین وفاداری بود که سعی داشت همه چیز را از صدا گرفته تا شعر و سبک و... مطابق اصل اجرا کند؛ آن هم در روزهای اوج خواننده اصلی (سیاوش قمیشی) و در حالی که کتاب اشعار خواننده اصلی با مجوز رسمی ارشاد، هنوز مهر کتاب خشک نشده بود، در بازارهای کتاب تهران منتشر شده بود! به هر حال کبیری با استفاده از همین تقلیدها بود که توانست مشهور شود.
چند سالی از فراموش شدن مقلدانی مثل مجتبی کبیری، قاسم افشار و خشایار اعتمادی میگذشت و همه چیز به حالت عادی خودش برگشته بود و کسی از کسی تقلید نمیکرد، یا اگر هم میکرد، نقشش را در نمیآورد که ناگهان سروکله نسل جدیدی از خوانندهها پیدا شد. حمید عسگری، چاوشی و... از خوانندههایی بودند که این دوره ظهور کردند. تفاوت این خوانندهها با دوره اولی ها - دوره اولیها با کمال صداقت همه چیز را کپیبرداری میکردند و هیچ خلاقیتی وجود نداشت، در این بود که کمی خلاقیت به خرج میدادند. همین خلاقیت، باعث شد تا هیچ کدامشان به هیچ وجه زیر بار نروند و خودشان را از هرگونه ابهام و سوءظنی مبرا بدانند.
حمید عسکری
حمید عسکری مثل شادمهر عقیلی میخواند و خودش معتقد بود که فقط صدایش شبیه به آن خواننده است و هیچ علاقهای به او ندارد! عسکری معتقد بود که صدای خیلیها شبیه به یکدیگر است و این یک نعمت خدادادی است! حالا شادمهر لسآنجلسی شده بود و نسخه داخلی نداشت، عسگری جایش را پر کرد!
محسن چاوشی
چاوشی با اجرای ترانه های فیلم «سنتوری» به شهرتی رسید که خودش هم فکرش را نمی کرد.
با این حال، خیلیها او را یکی از مقلدین سیاوش قمیشی می دانند و سبک و سیاقش را ادامه راه این خواننده لس آنجلسی... البته چاوشی ترانهسرایی را بلد بود و آهنگسازی را نیز هم... در تم و سبک آثارش تفاوتی با دیگر خواننده های هم دورهاش نمایان است و تمام اینها نشان از این دارد که چاوشی از مقلدین خوب این روزگار است!