هر چند یزد هنوز در زمره استانهای قرمز و یا در وضعیت هشدار اعلام نشده اما به گفته مسوولان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، کرونا در این خطه در یکی دو هفته اخیر اوج گرفته و گواه آن پر شدن تخت های بیمارستانی و افزایش مراجعه بیماران مشکوک به کرونا است.
هم اکنون اعلام شده شهر میبد در وضعیت قرمز قرار دارد و چند شهرستان استان هم در وضعیت زرد و نارنجی و این یعنی اینکه اوضاع اصلا خوب نیست!.
طی چند روز گذشته که بطور گذری از خیابانهای یزد عبور کردم متوجه شدم که متاسفانه اغلب مردم اهمیتی به کرونا نمی دهند، از ماسک استفاده نمیکنند و حتی بسیاری از آنها در مراکز درمانی و خرید هم بدون ماسک حاضر میشوند!.
اما امروز در طی مسیری که تا مرکز شهر طی کردم واکنش های مردم در مقابل کرونا (استفاده یا عدم استفاده از ماسک) جالب توجه بود؛ شاید به نوعی افراط و تفریط در این مکانها موج میزد.
اغلب قریب به اتفاق شهروندان ماسکی نداشتند، گاهی فردی را مشاهده می کردی که بدون ماسک در خیابان در حال تردد است و در مقابل هم رانندهای را میدیدی که به تنهایی و بدون سرنشین پشت فرمان نشسته و ماسک زده و شیشه های خودرو نیز تا آخر بالا کرده است!.
کدام را باید تحمل می کردی؟ آن شهروندی که حتی در خودرو شیشه بالا و به تنهایی ماسک زده و یا آن عزیز شهروندی که بیتفاوت و بدون احساس مسوولیت در خیابانهای شهر در حال تردد است و ماسکی بر صورت ندارد؟!.
به چند مرکز تجمع اصلی نیز مراجعه کردم؛ وارد یک داروخانه شدم، از میان متصدیان داروخانه برخی ها با ماسک و برخی هم بدون ماسک بودند و این قصه "وای به روزی که بگندد نمک" را تداعی می کرد! و از میان مراجعه کنندگان هم فقط یک نفر ماسک داشت!.
به یک مرکز درمانی مشهور در بلوار طالقانی که محل تجمع متخصصان و فوق تخصصان یزدی است مراجعه کردم، اغلب منشیان پزشکان ماسک نداشتند و مراجعه کنندگان را هم میشد به ۵۰ و ۵۰ تقسیم کرد یعنی نیمی از آنها بدون ماسک و نیمی هم با ماسک مراجعه کرده بودند.
با چند نفر از شهروندان گفت و گو کردم، یکی از آنها کلا کرونا را انکار کرد و آن را یک بازی سیاسی دانست!، دیگری از تنگ شدن نفسش در زمان استفاده از ماسک گفت و شهروند دیگری هم از گرانی قیمت آن نالید.
یکی دیگر معتقد بود که کرونا به سراغ او نخواهد رفت و برخی از آنها هم اعتراف کردند که اشتباه کردهاند و باید ماسک می زدند.
خیابانهای فرخی، امام، مطهری، رجایی و بلوار طالقانی که در هسته مرکزی شهر واقع شده مملو از جمعیتی بود که در پیادهرو یا با خودرو در حال تردد و یا تجمع در مراکز خرید بودند و اغلب آنها هم برای کرونا "تره خورد نمیکردند".
اگر به خودمان رحم نمی کنیم به کادر درمان استان رحم کنیم، پزشکان و پرستاران ما دیگر "نا" ندارند و حتی آهی هم ندارند که با ناله سوا کنند، آنها خسته هستند به معنای واقعی.
وقتی با پرستاران و پزشکان فعال در مراکز درمانی کرونایی صحبت می کنی از این همه بی تفاوتی شهروندان رنجیده خاطر هستند، بسیاری از آنها مبتلا شده اند و عده زیادی از آنها هم در خطر ابتلا هستند.
کادر درمان هم مانند دیگر شهروندان، حق زندگی دارند، اگر پای کار هستند به خاطر احساس مسوولیت و وجدان پاکیست که در نهاد آنها نهاده شده، آنها پای کار هستند و با کرونا می جنگند اما به شرطی که ابتلای ما ناخواسته باشد نه اینکه کوچکترین توصیههای بهداشتی را رعایت نکنیم و راهی بیمارستان شویم و خود و عده دیگری را به سختی بیندازیم.
هنوز هم دیر نشده، بدون ماسک از خانه خارح نشویم، در محل های تجمع ورود نکنیم و اگر مجبور به ورود شدیم با ماسک و دستکش وارد شویم و فورا هم از آن مکان خارج شویم.
باور کنیم که پیشگیری به مراتب راحتتر از درمان و تحمل رنج ابتلا به کرونا است.