زهره نوروزپور: فردا هشتم آذرماه مذاکرات احیای برجام در حالی آغاز می شود که آمریکا بار دیگر ایران را تهدید به حمله نظامی کرده و تروئیکای اروپا نیز پس از سفر گروسی به ایران تهدید به تشدید فشار بیشتر کرده اند. به این معنی که اگر این دور از مذاکرات به همراه جلسه شورای حکام در آژانس بین المللی با شکست مواجه شود امکان فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم های جامعه ملل به همراه چین و روسیه علیه ایران بسیار زیاد است. وضعیت مذاکره و روابط دو کشور ایران و آمریکا به گونه ای در حال پیش رفتن است که ظاهرا دو طرف چاره ای جز ادامه مذاکره ندارند اما مساله اصلی نوع نگرش تیم مذاکره کننده احیای برجام است طرف غربی چندان به آن مواضع نگاه مثبتی ندارد. با این همه باقری کنی پیش از سفر به وین اعلام کرده که موضع ایران لغو کلیه تحریم ها است نه فقط تحریم های مربوط به برجام و پرونده هسته ای ایران. مساله ای که سبب اختلاف در مذاکره است. تبعات شکست مذاکره را با دکتر علیرضا سلطانی فر کارشناس ارشد اقتصاد سیاسی، بررسی کرده ایم که در ادامه میخوانیم:
مذاکرات احیای برجام از 8 آذرماه ، بار دیگر آغاز می شود. چشم انداز این مذاکرات را چگونه ارزیابی می کنید؟
مذاکرات احیای برجام، مذاکراتی سخت، پیچیده و پرهزینه ای برای طرفین است. این سختی، پیچیدگی و پرهزینه بودن به لحاظ مقایسه با مذاکرات امضای برجام در سالهای 92 تا 94 است. خروج آمریکا از برجام و بازگرداندن و اعمال تحریم های اقتصادی گسترده علیه ایران توسط دولت ترامپ ، کار مذاکره برای رفع تحریم ها را سخت کرده است . موضوعی که شرط ایران برای احیای برجام است و کاملا هم درست به نظر می رسد.این اما برای طرف آمریکایی با وجود اعلام نظر تمایل به بازگشت به برجام از زمان روی کار آمدن بایدن ، سخت و زمانبر است. به هر حال آمریکایی ها نمی خواهند ابزار فشار خود بر ایران را به یکباره و بدون گرفتن امتیازهای لازم به خصوص در موضوعات غیرهسته ای مورد مناقشه از دست بدهند. در مقابل ایران نیز توانمندی هسته ای خود را با افزایش سطح غنی سازی به 60 درصد افزایش داده و این برای طرف مقابل قابل پذیرش نیست . ایران با توان بیشتری در موضوع هسته ای پای در مذاکرات می گذارد و قصد هم دارد که از این توان برای گرفتن امتیاز بیتشر از طرف مقابل استفاده کند . موضوع دیگری که بر این مذاکرات سایه انداخته ، رفع محدودیت ها و تحریم های ایران از سوی سازمان ملل ، آمریکا و اتحادیه اروپا در خصوص موشک های بالستیک و فعالیت های هسته ای از اکتبر 2023 طبق توافق برجام است که زمان اجرای آنها نزدیک است . این مساله مورد مناقشه است که ایران از یک سال گذشته فراتر از امکانی که برجام به آن برای آغاز فعالیت هسته ای از اکتبر 2023 داده ، توانمندی خود را بالا برده است . نزدیکی به اجرای این تعهدات کار مذاکره را سخت و پیچیده کرده و طرفین طبعا نسبت به نحوه اجرای این تعهدات مذاکره می کنند. برگزاری 8 دور مذاکره در دولت قبل نشان خوبی از سختی و پیچیدگی این مذاکرات است .
شما به پرهزینه بودن این مذاکرات اشاره کردید. منظور از پرهزینه بودن مذاکره احیای برجام چیست؟
سختی و پیچیدگی مذاکرات از یک سو و بالارفتن توقعات طرفین از یک دیگر برای آینده مسیر اجرایی برجام در صورت توافق، از سوی دیگر، موجب پرهزینه شدن مذاکرات شده است . طبیعتا طرفین برای به نتیجه رسیدن مذاکرات باید از توقعات و انتظارات خود کوتاه بیایند و یا امتیازاتی بیش از توافق اصلی برجام به طرف مقابل بدهند که این معنایی جز افزایش هزینه نخواهد داشت. مهمترین خواسته تهران رفع همه تحریم های موضوع برجام و همچنین تضمنین اجرای برجام از سوی دولت آمریکا به صورت پایدار و عدم امکان خروج آمریکا از برجام به مانند ترامپ است که به حق است . آمریکا و متحدین اروپای آن نیز قصد دارند از فرصت مذاکره برای تمدید محدودیت های هسته ای ایران و همچنین تسری مذاکرات به فراتر از موضوعات هسته ای و ورود به مسائل منطقه ای و موشکی هستند . هر دوی این دو دسته خواسته ایران و آمریکا ، کار مذاکره را سخت کرده است. اگر رفع همه تحریم های یکجانبه آمریکا کمی آسان اما زمانبر باشد ، امکان تضمین اجرای برجام و عدم خروج به دلیل نیاز به تصویب سنا ، کاری بسیار سخت و شاید با توجه به ترکیب سنا و مخالفت های جدی در داخل ساختار سیاسی آمریکا با ایران غیرمحتمل است. از طرف دیگر ، پافشاری ایران بر صرف مذاکره هسته ای و عدم مذاکره بر سر مسائل دیگر ، کار را سخت کرده است هرچند هیچ ناممکنی در عالم سیاست وجود ندارد. به هر حال اگر طرفین با هدف به نتیجه رسیدن ، پای در مذاکره می گذارند ، باید هزینه بپردازند. هزینه ای که ماهیت برد- برد برای طرفین داشته باشد . این پرداخت هزینه در موفقیت مذاکرات ، در مقابل پرداخت هزینه در شکست مذاکرات برای طرفین بسیار کم و تقریبا هیچ است. ایران و آمریکا محکوم به موفقیت مذاکرات احیای برجام هستند . در واقع باید تاکید کرد که ایران و آمریکا محکوم به موفقیت مذاکرات احیای برجام هستند.
در آستانه آغاز مذاکرات هستیم، اما ، فضای امیدوارکننده ای نسبت به نتیجه مذاکرات هم به لحاظ مواضع اعلامی طرفین و همچنین سفر گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی ، وجود ندارد... این فضا را چه طور تحلیل می کنید؟
من فکر می کنم طرفین چاره و علاقه ای جز موفقیت مذاکرات در شرایط کنونی ندارند. دولت بایدن که با شعار احیای برجام سرکار آمد تا کنون زمان زیادی را به دلیل برخی محاسبات اشتباه برای احیای برجام از دست داده و این با توجه به بالا رفتن توان هسته ای ایران ، کار مذاکره را برای دولت بایدن سخت کرده است . بایدن در ماه های ابتدایی شروع به کار خود ، خیلی راحت تر می توانست برجام را احیا کند . از طرفی عدم احیای برجام ، دولت بایدن را با چالشی بزرگ برای نحوه برخورد با افزایش توان هسته ای ایران مواجه می کند که در حال حاضر دولت بایدن آمادگی مواجهه با آن را ندارد. از دید آمریکائیها ، در صورت شکست مذاکرات ، دولت آمریکا دو راه در پیش ندارد یا تشدید تحریم ها علیه ایران که این برای ادامه فعالیت های هسته ای ایران بازدارنده نخواهد بود یا توسل به جنگ . هر دوی این راه حل ها برای دولت بایدن ، شکست را به همراه دارد. بنابراین فکر می کنم دولت بایدن به شدت به دنبال احیای برجام در کوتاهمدت است .
با توجه به پیشینه مواضع تیم مذاکره کننده نسبته به توافق برجام آیا می توانیم امیدوار باشیم که دولت سیزدهم و دیپلماسی ایران هم به دنبال همین است؟ و آیا تیم جدید مذاکره کننده با این نیت پای در میدان مذاکره می گذارد؟
شواهد و قرائن نشان از آن دارد علی رغم برخی مواضع اعلامی از سوی مقامات دولت، دولت سیزدهم و در کل حاکمیت در ایران به دنبال موفقیت مذاکرات احیای برجام و آنهم در زمان کوتاه است. اولا اگر ایران به دنبال احیای برجام نبود ، وارد گود مذاکره نمی شد چه اینکه نزدیک به 4 ماه از استقرار دولت سیزدهم می گذرد و ایران در طول این 4 ماه ، وارد مذاکره نشد. این عدم مذاکره برای دولتی که میانه خوبی با برجام نداشت و جریان های حاکم در آن تا قبل از به قدرت رسیدن با برجام مخالف بودند و آن را در تضاد با منافع کشور می دانستند ، برای آمادگی روحی و آشتی با برجام و پذیرش مسئولیت حفاظت و صیانت از آن و در نهایت رسیدن به یک اجماع درون جریانی جهت ادامه آن ، طبیعی به نظر می رسد. به نظر من جریان سیاسی حاکم در کشور به خصوص در دولت و مجلس ، در مدت زمان قابل قبولی با برجام همراه شدند هرچند عامل اصلی این همراهی فشار تحریم های اقتصادی بوده اما ایجاد یک اجماع نسبی در این زمان قابل توجه است. نکته دیگری که در اینجا قابل اشاره است ، ریسک بزرگی است که دولت و نظام برای آغاز مذاکرات برجامی کرده است. به نظر من اگر ایران در شرایط کنونی به موفقیت مذاکرات فکر نمی کرد ، اصلا وارد مذاکره نمی شد این مساله شاید نه از روی اختیار بلکه اجبار شرایط اقتصادی می تواند تحلیل شود.
با توجه به تخصص شما در زمینه اقتصاد، اگر مذاکرات شکست بخورد، شما چه تصوری از آینده ایران دارید؟
دولت سیزدهم و مسئولان کشور حتما این مساله را می دانند که شکست مذاکرات چه بر سر اقتصاد خواهد آورد. ماه هاست که انتظارات عمومی نسبت به موفقیت مذاکرات احیای برجام ، روند پرشتاب رکود و التهابات اقتصادی را تا حدودی کاهش داده است هرچند در این فاصله همچنان نرخ تورم رو به افزایش و ارزش پول ملی رو به کاهش اما شتاب آن تا حدی گرفته شده است. شکست مذاکرات این شرایط به نسبت باثبات را از بین خواهد برد و اقتصاد کشور را وارد دوره ای از التهابات شدید در قالب کاهش بیشتر و پرشتاب تر ارزش پول ملی و افزایش قیمت ارز ، افزایش تورم و گرانی های سرسام آور خواهد کرد. شکست بازار ناامیدی بزرگی را به اقتصاد ، جامعه و کشور وارد خواهد ساخت که شاید تحمل آن امکان پذیر نباشد. از طرفی دولت سیزدهم هم با شعار گشایش سرکار آمده و بنابراین مایل نیست این فرصت را از دست دهد.بنابراین فکر می کنم که دولت با شناخت کافی نسبت به ابعاد و پیامدهای شکست مذاکرات وارد مذاکره شده است چه اینکه اگر به شکست مذاکره می اندیشید اصلا وارد مذاکره نمی شد چرا که عدم مذاکره به مراتب آثار و پیامدهای منفی کمتری در مقایسه با شکست مذاکره بر اقتصاد داشت. در شرایط عدم مذاکره ، انتظارات اقتصادی و التهابات با گفتار درمانی ، خرید زمان و حواله کردن به آینده ، بهتر و آسانتر قابل مدیریت است اما شکست مذاکرات ، شلیک کردن تیر خلاص به انتظار رفع تحریم ها و بهبود شرایط اقتصادی است . بنابراین من فکر می کنم شکست مذاکرات احیای برجام از خروج آمریکا از برجام ، برای ایران به لحاظ سیاسی و اقتصادی بسیار سخت تر ، پرهزینه تر و شدیدتر است . پیام شکست مذاکرات یعنی حفظ و تشدید تحریم های آمریکا و همراه شدن جامعه بین المللی با آمریکا از جمله احیای تحریم های سازمان ملل ، احیای تحریم های اتحادیه اروپا و همراه شدن چین و روسیه و بسیاری دیگر از کشورها در تحریم آمریکا با فعال شدن مکانیسم ماشه . این شرایط طبیعتا جانی برای اقتصاد تحت فشار ایران نخواهد گذاشت.
آیا راهی میانه برای مذاکرات احیای برجام می توان یافت ؟
در مذاکره نیابد سیاه و سفید و صفر و صدی مسائل و نتایج را دید. مذاکراتی اینچنین قطعا با شکست مواجه خواهد شد. آنچه در مذاکرات سیاسی قابل توجه است انعطاف طرفین برای رسیدن به نتیجه است. طرف هایی که صفر و صدی مذاکره می کنند یا خیلی به قدرت خود برای پیروزی در مذاکره مطمئن هستند یا اینکه توان مواجهه با اثار شکست در مذاکره را دارند و می توانند آن را کنترل نمایند. در غیر این صورت باید پویا و منعطف مذاکره کرد که رضایت نسبی را به همراه داشته باشد. مذاکرات امضای برجام اینچنین بود و در مورد مذاکرات مربوط به احیای برجام هم باید اینچنین باشد. مذاکره کنندگان باید نسبت به پیامدهای مذاکره احیای برجام کاملا واقف باشند و تلاش خود را بکنند که حال که وارد مذاکره شده اند حداقل از شکست مذاکره با یافتن راهی جلوگیری کنند . این راه می تواند در کوتاه مدت ، بازگذاشتن درهای مذاکره و یا یافتن توافقی موقت با توافق بر سر مشترکات و بازگذاشتن باب مذاکره برای رفع اختلافات در آینده باشد . به این معنی که به تدریج و پله پله و با ذخیره کردن توافقات قبلی ، پای در مذاکرات بعدی گذارند . بنابراین تاکید بر به نتیجه رسیدن مذاکرات احیای برجام بسیار خوب و منطقی است به شرط آنکه محقق شود ولی اگر محقق نشد ، درهای مذاکرات باید باز باشد آنهم به شرط اینکه در هر مرحله مذاکره ، توافقات عینی صورت گیرد و این توافقات ذخیره گردد و نه اینکه همه نتایج مذاکره با شکست در هر مرحله ، صفر گردد.
>>> این مطالب را هم بخوانید:
آیا رافائل گروسی با دست پُر ایران را ترک کرد؟
فرمول جدید آمریکاییها نتیجه مذاکرات وین را مشخص میکند؟
منافع روسها در قبال برنامه هستهای ایران؛ مسکو به سمت غرب غش کرده؟
23310