خبرگزاری مهر- گروه دین و آئین- عصمت علیآبادی: از مهمترین آموزههای دین مبین اسلام که در واقع جلوه گری و غایت مندی تاریخ به شمار میرود نظریه جامع و کامل و نجات گرایانه دین، یعنی «فرهنگ مهدویت» است. این آموزه، آینه تمامنمای پیشگویی وحیانی دین اسلام و آیندهای حتمی، روشن، فراگیر، مطلوب و موعود امم است. در واقع باید به این نکته تأکید کنیم که فرهنگ مهدویت مجموعهای از نگرشها، ارزشها و هنجارهایی است که درباره ظهور منجی موعود از نسل پیامبران شکل گرفته و ریشههای معرفتی آن از کتاب و سنت استخراج میشود. از این منظر، فرهنگ مهدویت ریشه در تاریخ بشر دارد. به بیان دیگر، همه ادیان الهی از همان آغاز، منادی ظهور منجی موعود بودهاند.
از آن جا که نگرش ادیان به تاریخ تحول خطی و سرانجام نیک برای انسان و جهان و تحقق وعده الهی بوده است، پیامبران آسمانی همواره از فرارسیدن عصر طلایی که تحقق بخش وعده الهی باشد، خبر دادهاند. اما به طور خاص، در اسلام نیز آموزه مهدویت و به پیروی از آن، فرهنگ شکل گرفته بر اساس آن نیز قدمتی هم پای ظهور اسلام دارد. مؤمنان همواره به فرارسیدن چنین عصری بشارت داده میشدند. از این رو محور اساسی فرهنگ مهدویت را میتوان تحقق فرج و ظهور منجی موعود دانست. هرگونه نگرش، هنجار و سنتها و شعائر خاصی که در یک جامعه حول چنین اعتقادی شکل میگیرد، | میتواند در مقوله فرهنگ مهدویت قرار گیرد.
از دیدگاه برخی اندیشهوران، فرهنگ مهدویت مجموعهای از آئینهای اعتقادی، اخلاقی، رفتاری، مدیریتی، معرفتی و فقهی است که پیامبر اکرم و بر پایه وحی الهی برای هدایت انسان به ارمغان آورده و در طول دو قرن و نیم امامت اوصیای برحق او که عالمان ربانی و مخصوص الهیاند، تبیین، تشریح و تفسیر شده و به وجود مقدس نورانی حضرت ولی عصرهای منتهی میگردد و در دوران تقریباً هفتادساله غیبت صغری به وسیله سفیران چهارگانه آن حضرت با هدایت و رهبری آن ذخیره عدل الهی جریان مییابد.
اهمیت مساله مهدویت باعث شده است در دهههای اخیر که تأسیس تشکلها و نهادی فرهنگی و تبلیغات دینی رواج پیدا کرده است، یکی از جمله این نهادها و تشکلها، مربوط به ترویج فرهنگ انتظار و مهدویت باشد.
همه دستگاهها و نهادهای حوزه مهدویت با وحدت رویه، مشارکت، همفکری، همافزایی در کنار یکدیگر باید به توسعه فرهنگی مهدوی در جامعه منتظر بپردازند. اما متأسفانه شاهد برخی موازی کاریها یا جزیرهای عمل کردنها در این زمینه همچون فعالیتهای دیگر فرهنگی کشورمان هستیم که باعث شده است عمق تأثیر آنها در خلال سالهای اخیر کمتر از دهههای قبل باشد.
گاهی برای رفع ضعفهای اجرایی یک نهاد یا سازمان یا انجام کارهای بر زمین مانده آن به ایجاد تشکیلات یا نهاد دیگری اقدام میشود در حالی که نهاد یا سازمان قبلی برچیده نشده است این امر سبب موازیکاریهای بیشتری میشود همین امر سبب پیچیده شدن تصمیمگیریها یا دخالت خواسته و ناخواسته در کار یکدیگر شده و گاهی سبب هدر رفت منابع هم میشود. در این خصوص با حجتالاسلام محمدرضا نصوری معاون تبلیغ و ارتباطات مرکز تخصصی مهدویت به گفتوگو پرداختیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
*چه عوامل و مشکلاتی سبب موازیکاری در نهادهای مهدوی شده است؟ برای حل این مشکل چه راهحلی وجود دارد؟
در خصوص موازیکاری نهادهای مهدوی مشکل اصلی در نبود نقشه و متولی خاص و متمرکز در امر مهدویت است که همه نظام از آن در عرصه آموزش، پژوهش، تحقیق، تبلیغ و اقدامات فرهنگی حمایت کند.
در این زمینه باید یک سند مهم تدوین شود که گویا شورای عالی انقلاب فرهنگی در حال تنظیم سندی برای این موضوع است، اما این سند باید طوری تنظیم شود که برای همه مراکز مهدوی تعهدآور باشد. اگرچه برخی اقدامات انجام و ستادی به نام ستاد هماهنگی فعالیتهای مهدوی شکل گرفته است اما عملاً ضمانت اجرایی و جایگاه لازم را ندارد لذا چندان نمیتواند قدرت مانور داشته باشد.
پس از این ستاد، ستاد دیگری به نام ستاد فعالان مهدوی انقلابی درست شد، چنین عواملی سبب شد هر کسی خلائی از نظر خود مشاهده کرده و یک مؤسسه، مجموعه یا جریانی را راه اندازی میکند، این مسائل به نبود متولی و سند واحد در مهدویت برمیگردد، که تا این مساله حل نشود پراکندگی و جزیرهای عمل کردن فعالیتهای مهدویت وجود خواهد داشت. البته بسیاری از مجموعهها همچون، بنیاد مهدویت، مرکز تخصصی مهدویت، مؤسسه آینده روشن، مؤسسه موعود، در عرصه مهدویت به صورت تخصصی ورود پیدا کردند و کار میکنند اما باید مأموریتهای هر کدام از آنها مشخص شود.
در خصوص موازیکاری نهادهای مهدوی مشکل اصلی در نبود نقشه و متولی خاص و متمرکز در امر مهدویت است که همه نظام از آن در عرصه آموزش، پژوهش، تحقیق، تبلیغ و اقدامات فرهنگی حمایت کند
به عنوان مثال در زمینه هنر هنوز ما فیلم فاخر و خوبی در زمینه مهدویت نداریم. در هر بخشی نظیر صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزههای علمیه و دانشگاهها که باید ورود پیدا کنند مشاهده میشود که متولی و سند بالادستی که قدرت اجرایی و نظاممندی را داشته باشد وجود ندارد به همین دلیل موازیکاریهای فراوان صورت میگیرد. گاهی یکی از علل این موازیکاریها نیز عدم اطلاعرسانی درست در عرصه فعالیتهای مهدوی است که صورت میگیرد.
*موازیکاری نهادهای مهدوی چه آسیبهایی به عرصه فعالیتهای مهدوی وارد میکند؟
از آسیبهای موازیکاری در عرصه فعالیتهای مهدوی این است که یکدیگر را خنثی یا به تناقض و تضاد این فعالیتها منجر میشود لذا باید فعالیتهای مهدوی در عرصههای علمی، پژوهشی، تبلیغی، فرهنگی هر کدام در حوزه خاص خود و با مأموریتهای ویژه تعریف شود. به طور قطع اگر این اتفاق رخ ندهد آسیبهای فراوانی از جمله دخالتهای افراد غیر متخصص را در بر خواهد داشت کما اینکه مدعیان و منحرفان سوءاستفادههای زیادی از این قضایا کردند و چنین فضای سبب شده که مردم آن نگاه معرفتی اصیل نسبت به مهدویت را به دست نیاورند.
شورای عالی انقلاب فرهنگی تهیه مبانی سند بالادستی مهدویت را به حوزههای علمیه واگذار کرده است که ظاهراً مبانی آن نوشته شده است. متأسفانه در همین قضیه هم موازیکاری صورت میگیرد، در ابتدا سند مهدویت را بنیاد حضرت مهدی (عج) دنبال میکرد وسط کار گفتند که این از مأموریتهای حوزه علمیه است و آن را به حوزه علمیه واگذار کردند که این نیز هنوز به نتیجه مورد نظر نرسیده است.
*رسانهها در خصوص رفع موازیکاری نهادهای مهدوی چه اقداماتی میتوانند انجام دهند؟
به طور قطع برای جریانسازی و ایجاد حساسیت نسبت به مقوله مهدویت مهمترین مجموعه کمکی رسانهها هستند بدون ابزار رسانه و تبلیغ، فعالیتهای مهدوی به نتیجه و پختگی لازم نمیرسد، نیاز است که رسانهها با ورود خود مطالبهگری و ایجاد حساسیت کنند و جامعه خواص را از حالت بی تفاوتی خارج کنند.
*چرا سند شورای عالی انقلاب فرهنگی هنوز به نتیجه مطلوب دست پیدا نکرده است؟
شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره نوشتن سند بالادستی نهادهای مهدوی که به حوزههای علمیه واگذار کرده باید بودجهای را اختصاص دهد چراکه برای هر سند نظاممندی هزینه صورت میگیرد؛ لذا باید با نخبگان گفتگو صورت گیرد و نظرات مختلف را جمعآوری کرد. چنین اقداماتی کارهای سنگین و پروژهای است. شورای عالی انقلاب فرهنگی و نظام باید برای مهدویت بودجه خوبی را در نظر بگیرند که متأسفانه دیده نشده است.
شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره نوشتن سند بالادستی نهادهای مهدوی که به حوزههای علمیه واگذار کرده باید بودجهای را اختصاص دهد چراکه برای هر سند نظاممندی هزینه صورت میگیرد
همچنین باید برای هر مسئله فرهنگی پیوست مهدویت لحاظ شود. در هر موضوع فرهنگی باید دید آیا مقوله مهدویت در آن موضوع دخالت دارد یا نه که به طور قطع باید داشته باشد. بنابراین باید نقطهنظرات و اظهارنظرهای صاحبنظران و نخبگان مهدویت را بشنویم و استفاده کنیم.
نکته مهمتر اینجا است که ما باید مراکز مهدوی خوب را تقویت کنیم. گاهی افزون بر اینکه حمایت نمیکنند مقابل مراکز تخصصی و مجموعههای مهدویت موانعی را قرار میدهند، متأسفانه این نهادها به بهانه اینکه مربوط به نظام و دولت میشود هزینههای مردمی هم به آن سمت کم میشود اما جریانات انحرافی هیچکدام مشکل مالی ندارند و مورد حمایت عوامل داخلی و خارجی قرار میگیرند.
*در زمینه بودجه چه اقدامات دیگری باید انجام گیرد؟
در زمینه اختصاص بودجه همه نظام اعم قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه باید هزینههای پیشگیری از انحرافات و آسیبهای وارد بر جامعه در زمینه مسائل مهدوی را تقبل کنند. رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب به بحث تمدن سازی پرداختند. باید پرسید که ما در زمینه تمدنسازی چه کار کردیم، تمدن سازی اسلامی یعنی فرهنگ جامعه را به جامعه منتظر تغییر بدهیم متأسفانه فرهنگ امروز جامعه ما منتظرانه نیست باید فرهنگ را منتظرانه کرد لذا تمام دستگاهها باید پیوست مهدویت داشته باشند که به یاری خداوند به آن جامعه مهدوی دست پیدا کنیم.