خاطراتی از شهید ناصرپنجستونی

خبرگزاری ایسنا سه شنبه 09 آذر 1400 - 12:57
پدر شهید پنجستونی از ناصرش می‌گوید.

«علی‌محمد پنجستونی»  پدر شهید «ناصر پنجستونی» ، اظهار کرد: دانش‌آموز بود و قرار نداشت، می گفت رهبر دستور داده و من هم باید به جبهه بروم. می گفت حالا که عراق به مملکت ما حمله کرده و ما را از خانه هامان آواره کرده ما هم باید به جبهه برویم. من خودم هم در جبهه بودم و آواره در کوهها بودیم. به او گفتم تو پسر بزرگ من هستی و مادر و بچه ها زیر چادر هستند. گفتم تو در خانه بمان و من در جبهه هستم کافی است. گفت نه، من هم باید به جبهه بروم. بالاخره به جبهه رفت و در تپه گامو کردستان شهید شد. آرپی جی زن بود و یک دستش از شدت جراحت قطع شده بود. آن زمان حضرت امام خمینی (ره) فرموده بود که شهدا به غسل نیاز ندارند. من هم به تنهایی او را با همان لباسهای بسیجی اش در قطعه شهدای بنیاد شهید خاک کردم. کمک کسی را هم قبول نکردم.

یکبار که به مرخصی آمد بمباران شدیم و ما هم در میشخاص چادر زده بودیم، قرار بود فردا نفت بیاورند. صبح خیلی زود، قبل از آنکه من بیدار شوم، دو ۲۰ لیتری برداشته بود و رفته بود صف نفت.

اصلا حرف از سختی و آسانی جبهه نمی زد. می گفت مبادا مادرش ناراحت بشود. من که خودم در جبهه بودم و سختی ها را می دانستم.

انتهای پیام

منبع خبر "خبرگزاری ایسنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.