در حالی که منتظر فصل دوم هستیم، به این معنی است که میتوانیم منتظر پاسخ برخی از پرسشهایی باشیم که در پایان فصل اول در ذهن مخاطبان باقی ماندند.
میدانیم که نگهبانها افراد عادی هستند، زیرا یک شرکتکننده در بازی آبنبات لانه زنبوری (شیرینی دالگونا)، پس از ربودن اسلحه نگهبان، او را مجبور به برداشتن نقابش میکند و فریاد میزند: «تو فقط یک بچه هستی!» حال سؤال پیش میآید که نگهبانها چگونه جذب میشوند؟ و چه چیزی باعث میشود که آنها راضی به مشارکت در اجرای رقابتی بیرحمانه و تحقیرآمیز شوند؟ همچنین، فرصت های پیشرفت شغلی آنها چگونه است؟ یعنی چطور میتوانند از مقام دایره به مثلث یا مربع برسند؟
یک فرضیه میگوید که رنگ کارتی که داوطلب در طول فرآیند انتخاب برمیدارد، میتواند تعیین کند که بازیکن شوید یا نگهبان؟ گی-هون یک کارت آبی انتخاب کرد و به عنوان بازیکنی که لباس ورزشی سبز پوشیده بود، از خواب بیدار شد. شاید اگر او کارت قرمزرنگ را انتخاب میکرد، به عنوان نگهبان با لباس قرمز و ماسکی با تم پلیاستیشن از خواب بیدار میشد!
پروندههایی که افسر پلیس جون-هو پیدا میکند، نشان میدهد که بازیها حداقل از سال ۱۹۸۸ در حال اجرا بودهاند و ما میدانیم که برنده سال ۲۰۱۵، این-هو اکنون مدیر بازیها (Front Man) است. برندگان قبلی هم میتوانستند مانند او به بازی بپیوندند، اما چرا باید این کار را انجام دهند وقتی مبلغی بیش از جایزه اصلی بازی (معادل ۴۰ میلیون دلار) را در چنته دارند؟
این نشان میدهد که در جایی از دنیا چندین میلیاردر شاهد بازی بودهاند و هیچوقت هم فکر نکردهاند که حقیقت این بازی وحشتناک را بدانند و در حال تفریح، شاهد کشته شدن ۴۵۵ نفر به شکل وحشیانه بودهاند. مطمئناً در طول ۳۳ سال اجرای این بازی، یک نفر میتوانست حرفش را بزند، چه به دلایل اخلاقی یا حتی فروپاشی ذهنی.
پس از رأیگیری اولیه درباره توقف یا ادامه بازی، ۱۴ بازیکن به بازی بازنگشتند چطور؟ آنها چهره عریان و واقعی بازی را دیدهاند - حدود ۲۰۰ نفر در اولین بازی (چراغ سبز، چراغ قرمز) جان باختند - و به این نتیجه رسیدند که جایزه کثیف بازی برای تبدیل آنها به قاتل کافی نیست. پس چرا حتی یک نفر از آنها تجربیات خود را به پلیس گزارش نکرد؟
این در حالی است که گی-هون سعی کرد بازیها را در حالی که آزاد بود، گزارش دهد. البته قابل درک است که پلیس به گزارش مردی با سابقه آشفته او اعتنا نکند، اما ۱۴ نفر دیگر چطور؟ یعنی هیچکدام گزارش جداگانهای به پلیس ندادهاند؟!
تا پایان بازی میدانیم که بازیکن شماره ۱ (اوه ایل-نام) بازی را ساخته است و ما به این باور رسیدهایم که او مسئول بازی است. پس چرا بازی پس از مرگ سازندهاش در صحنههای پایانی بازی همچنان ادامه دارد؟ گی-هون شاهد بود که استخدامکننده بازی یک بار دیگر دارد تجارت شیطانی خود را انجام میدهد، به همین دلیل سفر خود به آمریکا و رفتن پیش دخترش را در آخرین لحظات کنسل میکند.
از سوی دیگر مهمانان VIP که برای تماشای دورهای پایانی بازی حضوری میآیند، میگویند «مسابقه در کره بهترین است». آیا چند مسابقه وجود دارد؟ شماره ۱ واقعی کیست؟ و آیا گی-هون قرار است کل این سیستم فاسد را ویران کند؟
نام پدر گی-هون هرگز ذکر نمیشود، اما وقتی او و بازیکن شماره ۱ برای تیلهبازی به محله ساختهشده میروند، هر دو میگویند که در محلهای «درست مثل این» بزرگ شدهاند. وقتی گی-هون فاش میکند که فقط شیر شکلات دوست دارد، اوه ایل-نام میگوید که پسرش «درست مثل تو» بوده است. و زمانی که به نظر میرسد گی-هون بازی را برای همیشه ترک کرده است، اوه ایل-نام است که شخصاً برای یافتن او و بازگرداندن او به بیرون میرود، شاید پیش از مرگ، چند روز دیگر برای ایجاد پیوند دیرهنگام میان پدر و پسر فرصت باشد.
همچنین، ما اطلاعات کمی از پیشینه اوه ایل-نام داریم، اما مطمئناً میدانیم او یک پسر دارد. کسی که آخرین نفسهای خود را میکشد، انتظار دارد پسرش بر بالینش حاضر باشد، با این حال تنها کسی که در اتاق است تا شاهد مرگ او باشد، گی-هون است.
همچنین به نظر می رسد ارتباط خاصی بین شمارههای ایلنام و گیهون وجود دارد: شماره ۱، اولین، و شماره ۴۵۶، آخرین. آیا این دو نفر میتوانند اولین و آخرین اعضای خانواده خود باشند؟
این معما میتواند بسیاری از سوالات مطرحشده را حل کند. وقتی گیهون ظاهراً بهطور تصادفی موهایش را در پایان فصل قرمز رنگ میکند، آیا این معادل انتخاب یک کارت قرمز و بازگشت به بازی به عنوان کادر فنی است؟ برای گرفتن مسئولیت از پدرش به عنوان رئیس بازی در تجارت خانوادگی؟
باید منتظر فصل دوم ماند و دید چه اتفاقاتی رخ میدهد.
۵۸۵۸