انگارعلی لاریجانی بنا ندارد به حاشیههایش پایان دهد؛ او هنوز به شورای نگهبان انتقاد میکند. یک روز بیانیهای میدهد، روز دیگر جواب به بهانه توئیت سخنگوی شورای نگهبان متنی علیه شورای نگهبان مینویسد و دیگر روز پاسخی 30 صفحهای به دلایل ردصلاحیتش خطاب به شورای نگهبان مینویسد که متعاقبش همین پاسخ مبسوط دستمایه رسانههای اصلاحطلب برای تخریب شورای نگهبان میشود. لاریجانی هدفش از نوشتن 30صفحه پاسخ را اصلاح رویکرد شورای نگهبان دانسته است اما فرای این ادعای او در ادامه کشمکش با شورای نگهبان باید تحرکات لاریجانی را از چندمنظر بررسی کرد.
علی لاریجانی از اوایل دهه 90 سعی کرد از پایگاه سنتیِ سیاسی خود مقداری جدا شود و به نوعی وسط بازی کند و در راستای همین سیاست و البته اعتقاد شخصیاش به یکی از حامیان سرسخت دولت روحانی در مجلس تبدیل شد. او عملا و رسما از سیاست خارجی دولت حمایت میکرد و میکوشید که دستِکم روحانی درباره مسائل مربوط به سیاست خارجی از سمت مجلس خیالش جمع باشد. همسویی لاریجانی با روحانی تا جایی پیش رفت که عملا تشخیص مواضع لاریجانی از اصلاحطلبان کار سختی به نظر میرسید و در مقام عمل و نه به صورت اعلامی لاریجانی با بخشهای میانهروی اصلاحطلبان فرقی نداشت. لاریجانی در تصویب برجام در مجلس هم برای روحانی برگ برنده بود.
این روند ادامه داشت تا آنکه او در سال98 دیگر تصمیم به شرکت مجدد در انتخابات مجلس نگرفت. همان زمان بسیاری از حدس و گمانها حکایت از آن داشت که لاریجانی عزم پاستور کرده است و احتمالا او را باید در انتخابات ریاستجمهوری 1400 مشاهده کنیم که همین هم شد و او در سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری نامنویسی کرد. بسیاری از اصلاحطلبان از جمله دو حزب مهم کارگزاران سازندگی و اعتدال و توسعه باور داشتند که باید از لاریجانی حمایت کرد که البته این نگاه با مخالفت طیفهایی از اصلاحطلبان روبهرو شد زیرا آنها میگفتند که باید از نامزد کاملا اصلاحطلب حمایت کرد. در میانه این دعواها بود که نتیجه بررسی صلاحیتها از سوی شورای نگهبان اعلام شد که نام علی لاریجانی هم در میان ردصلاحیتشدگان به چشم میخورد؛ اتفاقی غیرمنتظره که همه را متعجب کرد اما همزمان این موضوع هم وجود داشت که شورای نگهبان علاوه بر لاریجانی شخصیتهای سرشناس دیگری اعم از اصلاحطلب و اصولگرا را ردصلاحیت کرده بود؛ از عزتالله ضرغامی گرفته تا اسحاق جهانگیری اما بیش از همه این صدای لاریجانی بود که درآمد.
در همین اثنا بود که مقام معظم رهبری در سخنانی بیان کردند: «به بعضی از افرادی که صلاحیتشان احراز نشد، ظلم و جفا شد و به آنها یا خانوادههایشان که خانوادههای محترم و عفیفی بودند، نسبتهای خلاف واقع داده شد که بعدا ثابت شد آن گزارشها غلط و خلاف است». لاریجانی هم از رهبر انقلاب تشکر کرد و به نوعی نشان داد که منظور مقام معظم رهبری با خودش بوده است. او نوشت: «در مطالبه جنابعالی نیز در رفع ظلم و جفا که در بررسی صلاحیت کاندیدای ریاستجمهوری رخ داد، بزرگی و بزرگواری و روحیه حقطلبی آن حضرتتان را عیان نمود. سپاسگزارم از خداوند متعال، طول عمر باعزت برای آن جناب خواستارم».
لاریجانی چند روز بعد در بیانیهای خطاب به شورای نگهبان نوشت: «از شورای محترم نگهبان خواهشمندم بین خود و خدا با توجه به اثبات کذببودن گزارشهای دادهشده به آن شورا در رابطه با بنده و خانوادهام در جریان بررسی احراز صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری، کلیه دلایل عدم احراز صلاحیت اینجانب را بدون هرگونه پردهپوشی بهصورت رسمی و عمومی اعلام فرمایید».
کدخدایی، سخنگوی وقت شورای نگهبان نیز در توییتی نوشت:«احراز و عدم احراز صلاحیت داوطلبان ریاستجمهوری بر اساس اسناد و مدارک کافی و قابل اعتماد انجام پذیرفته و برای اعتراض به عدم احراز صلاحیت و انتشار عمومی دلایل آن در قانون انتخابات ریاستجمهوری حکمی پیشبینی نشده است». لاریجانی هم متعاقب این توییت نوشت: «سیاستهای کلی ابلاغی رهبری معظم در باب انتخابات صراحت دارد که شورای نگهبان موظف به پاسخگویی مکتوب درخصوص دلایل ابطال انتخابات و ردصلاحیت داوطلبان در صورت درخواست آنان است؛ لذا ضوابط روشنی (فوقالذکر) در این امر وجود دارد و عبارت عدم پیشبینی حکمی در قانون انتخابات بهانه و آدرس غلط است».
سخنگوی جدید شورای نگهبان یعنی طحان نظیف که تعیین شد، مصاحبهای از او با نشریه »عصر اندیشه» منتشر شد. او در آن گفتوگو درباره علت عدم انتشار دلایل ردصلاحیتها گفته بود که برای این کار محذوریت شرعی و قانونی درباره حفظ حیثیت و آبروی اشخاص وجود دارد.
لاریجانی باز هم رها کرد و اینبار خطاب به سخنگوی جدید شورای نگهبان نوشت: «برادر گرامی جناب آقای طحاننظیف جنابعالی در مصاحبه اخیر، درباره اعلام عمومی دلایل عدم احراز صلاحیت نامزدها فرمودید چنین کاری شرعا و قانونا ممکن نیست، زیرا به حیثیت افراد که امری محترم است، لطمه وارد میکند. این سخن بهطور کلی درست است؛ اما درباره افرادی نظیر حقیر که خود درخواست علنیکردن آن را دارم، وجاهت ندارد و مسئولیت آن بر عهده شورای نگهبان نیست».
دلایل ردصلاحیت لاریجانی به خود او داده شد اما به گفته لاریجانی قید محرمانه بر آن خورده است. لاریجانی تا اینجای کار چندبار درخواست کرده است که این قید برداشته شود تا بتواند آن نامه به صورت علنی منتشر کند.
در این بین صادق آملی لاریجانی، برادر علی لاریجانی که عضو شورای نگهبان بود، متعاقب نامه تندی که پیشتر به شورای نگهبان نوشته بود، از ادامه عضویت در این نهاد استعفا داد تا بر میزان حاشیههای برادرش افزوده شود.
همه این اظهارنظرها در همین چندماهی که از انتخابات ریاستجمهوری میگذرد، مطرح شده است و لاریجانی تا جایی که میتوانسته، به شورای نگهبان انتقاد کرده است. حالا یک پرسش مهم به وجود میآید اینکه هدف او از این سخنان چیست؟ دو فرضیه در پاسخ به این پرسش مطرح میشود؛ نخست آنکه او میخواهد همچنان در صدر خبرها قرار داشته باشد و نمیخواهد به حاشیه برود و دوم آنکه لاریجانی از همینحالا دستبهکار شده است تا با بالابردن هزینه ردصلاحیت احتمالیاش در دورههای آینده انتخابات، به زعم خود تأییدصلاحیتش را از حالا قطعی کند تا بتواند برای مثال چهارسال آینده بازهم در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کند؛ خاصه آنکه به تازگی عزتالله یوسفیان ملا، یکی از نزدیکان علی لاریجانی گفته بود: «لاریجانی وقتی از جایی عبور کند دیگر به آن برنمیگردد. تمام سیاستمداران معقول دنیا هم همینطور هستند. آقای لاریجانی از ریاست مجلس عبور کرده، بعید است دوباره به همانجا بازگردد».
23219