روایت سه کهنه سرباز دریایی از جنگ تحمیلی

خبرگزاری ایسنا چهارشنبه 10 آذر 1400 - 09:44
ما باید همواره یاد و نام شهدای ناوچه «پیکان» و عملیات مروارید و سایر عملیات‌های دریایی را گرامی بداریم. جنگ در دریا شرایط خودش را دارد. آنچه که موجب شده بود نبرد ناوچه پیکان منحصر باشد،‌ فرماندهی دلاورانه «ناخدا همتی» و فرماندهی دوم یعنی «حسین حفیظی» بود.
روایت سه کهنه سرباز دریایی از جنگ تحمیلی

به گزارش ایسنا، همزمان با روز نیروی دریایی، ناخدا فرید آگه‌دل، امیر دریادار دوم عرشه ناصر سرنوشت و ناخدا یکم تکاور سلیمان محبوبی با حضور در ایسنا به بیان خاطراتی از دوران هشت سال دفاع مقدس و نبردهای دریایی در خلیج فارس و خرمشهر پرداختند.

ناخدا فرید آگه‌دل در سخنانی بیان کرد: قدرت نیروی دریایی ناشی تجربیاتی است که از دوران دفاع مقدس برای ما باقی مانده است. هشت سال دفاع مقدس برای کسب تجارب و شرکت در عملیات‌ها زمان کمی نیست و همین زمان دو برابر جنگ جهانی دوم است. این تجربه‌ها نیروی دریایی را تقویت کرد و به نسل جوان منتقل شد و حالا این قدرت به جایی رسیده که تحصیل کردگان این حوزه کشتی‌ها را ۴۵ هزار کیلومتر در دریا می‌رانند. یکی از تجربه‌های بسیار موفق در دوران جنگ تحمیلی عملیات اسکورت کاروان است که آنها به طور همزمان انجام می‌شوند. «خورموسی»، «اروند» و «خور عبدالله» سه کانال ما در شمال خلیج فارس هستند. در  هشت سال دفاع مقدس خورعبدالله تنها کانالی بود که کشتی‌های تجاری از طریق آن محموله‌های مواد غذایی و مواد مورد نیاز را به ایران می‌آوردند.

وی افزود: عراق برای صدمه زدن به مایحتاج اساسی ایرانیان نیروهای خود را دم کانال خورعبدالله نگه می‌داشت و  با انواع بمب و موشک از زمین و آسمان  تلاش می‌کرد که کانال را ببندد و کشتی‌های لجستیکی نتوانند وارد ایران شوند. چون کشتی‌ها وارد ایران که می‌شدند کنترل‌شان با نیروی دریایی ایران بود. ما این کشتی‌ها را به دلیل شرایطی که بندر امام داشت به آنجا منتقل می‌کردیم.  این بندر ۳۳ اسکله و خط راه آهن داشت. مخارج اسکورت یک کاروان که متشکل از   ۲۵ تا ۲۷ کشتی تجاری می‌شود بسیار گران است چرا که در آن نیروی‌های متخصص بسیاری ایفای نقش می کنند.

روایت سه کهنه سرباز دریایی از جنگ تحمیلی
ناخدا فرید آگه‌دل

این رزمنده دوران دفاع مقدس گفت:ما کهنه سربازان از دفاع مقدس تجربه کسب کرده بودیم که این تجربیات را در اختیار دانشجویان داده‌ایم و امروزه کارهایی که این جوانان انجام می‌دهند ما را به تعجب وا می‌دارد. پس از مدت کوتاهی در دریا آذوقه کشتی‌ها تمام می‌شود و نمی‌توان مدت زیادی را روی سطح آب ماند و ماموریت‌های دریایی طولانی مدت نیازمند پشتیبانی قوی برای انتقال آذوقه به کشتی‌ها است که این اتفاق امروزه به شیوه حیرت انگیزی در کشور در حال انجام است. نیروی دریایی، هوایی و زمینی ارتش همزمان کشتی‌های تجاری را درون شکم خود ایمن نگه می‌داشت تا اقتصاد کشور دچار آسیب نشود و مایحتاج مردم به دست آنها برسد.

آگه‌دل یادآور شد: در این بین ما مشکلات فراونی هم داشتیم؛ به عنوان مثال جاسوسان، اطلاعات محرمانه را در اختیار عراق می‌گذاشتند یا صاحبان کشتی‌های قراضه و فرسوده مایل بودند که کشتی‌شان مورد هدف قرار بگیرد تا بتواند از بیمه پول کامل آن را دریافت کنند برای همین اطلاعات را به دشمن می‌دادند. با این وجود ما توانستیم در دوران دفاع مقدس بیش از ۱۰ هزار کشتی تجاری را اسکورت کنیم. من فرماندهی اسکورت ۱۱ کاروان کشتی تجاری را برعهده داشتم و حتی یک فروند از آنها آسیب ندید. اگر یکی از این کشتی‌ها در کانال غرق می‌شدند آبراهه بین‌المللی بسته می‌شد. در طول جنگ تحمیلی کمتر از دو درصد از کشتی‌های تجاری مورد هدف قرار گرفتند. این میزان در طول هشت سال دفاع مقدس شوخی نیست به این دلیل  که ما فقط با یک کشور در جنگ نبودیم بلکه کشورهای دیگر گوش و چشم عراق بودند.

به گزارش ایسنا ، در بخش دیگر این نشست، امیر دریادار دوم عرشه، ناصر سرنوشت بیان کرد:ما باید همواره یاد و نام شهدای ناوچه «پیکان» و عملیات مروارید و سایر عملیات‌های دریایی را  گرامی بداریم. جنگ در دریا شرایط خودش را دارد. آنچه که موجب شده بود  نبرد ناوچه پیکان منحصر باشد،‌ فرماندهی دلاورانه «ناخدا همتی» و فرماندهی دوم یعنی «حسین حفیظی» بود. این عزیزان بدعتی را پایه‌گذار بودند که هم‌اکنون به عنوان الگوی جنگی در دانشکده‌های افسری نیروی دریایی تدریس می‌شود. ناوچه پیکان ۴۶ نفر خدمه داشت.

وی ادامه داد: یکی از مأموریت‌های مهم ناوچه پیکان، انجام «عملیات مروارید» است که در آن توانست کنار سکوی «البکر» پهلو بگیرد و زیرساخت‌های اطلاعاتی آن را مختل کند. نکته قابل توجه درباره شهید حسین حفیظی این است که او در دانشگاه دریایی انگلیس به عنوان فرد نمونه توپخانه معرفی شده بود. ردگیری او بسیار بی‌نظیر بود. این فرمانده توانست خسارات سنگینی به عراق وارد کند و نیروی دریایی این کشور را تا پایان جنگ ناکارآمد کند.

سرنوشت توضیح داد: دشمن بعثی پس از شکست در عملیات مروارید و ضربه‌ای که از نیروی دریایی خورد،دیگر نتوانست تا پایان هشت سال جنگ تحمیلی از نیروی دریایی خود استفاده کند. جا دارد حالا که از این عملیات صحبت می‌کنیم یاد شهیدان عباس دوران، بابایی، شهید خلعتبری (حسین ماوریک) گرامی بداریم.حماسه‌ای که نیروی دریایی ارتش در روز ۷ آذر ماه سال ۱۳۵۹ یعنی در شصت‌و هشتمین روز از جنگ خلق کرد باعث شد تا پایان دوران دفاع مقدس نسخه نیروی دریایی ارتش عراق پیچیده شود.نباید فراموش کنیم که برای ایجاد یک نیروی دریایی حدود ۳۰ سال زمان لازم است .

روایت سه کهنه سرباز دریایی از جنگ تحمیلی
امیر دریادار دوم عرشه ناصر سرنوشت

این فرمانده دوران دفاع مقدس یادآور شد: وقتی صدام اعلام کرد که می‌خواهد پایانه‌های نفتی ایران را منهدم و نظام ایران را به سقوط بکشاند، مصمم شدیم ضربه محکمی به نیروی دریایی عراق وارد کنیم. به همین خاطر، اولین حرکت ما طراحی عملیات شهید صفری بود. هدف این عملیات انهدام سکوی الامیه یکی از پایانه‌های نفتی عراق بود. تکاوران نیروی دریایی با دو فروند هلیکوپتر و دو فروند واحد شناور به این سکو یورش بردند و با گذاشتن مواد منفجره روی سکو و انفجار آن‌ها توانستیم سکو را منهدم کنیم. وقتی سکوی الامیه را منهدم کردیم، صدام اعلام کرد که این سکو خسارت زیادی ندیده است! بلافاصله ناخدا مرجانی‌نژاد دستور عملیات مروارید را صادر کرد. عملیات مروارید برای انهدام سکوی البکر طراحی شده بود. البته هدف ما فقط انهدام سکوی البکر نبود، بلکه مأموریت اصلی بیرون کشیدن شناورهای دریایی عراق ازام‌القصر بود.

سرنوشت توضیح داد: ما نقطه تماس دریایی با عراق نداشتیم. شناورهای عراقی درام‌القصر و بصره مستقر بودند و به خلیج فارس نمی‌آمدند. ما باید این‌ها را از لانه خود بیرون می‌کشیدیم و به دریا می‌آوردیم تا بتوانیم منهدم کنیم. در حقیقت عملیات مروارید بر مبنای ایجاد طعمه برای بیرون کشیدن واحدهای دریایی دشمن به دریا بود که ما توانستیم آن‌ها را به دریا بکشانیم. عملیاتی به نام عملیات «اشکان» داشتیم که شامل گشت و شناسایی و تردد در تمامی آبراهه‌ها، کنترل عملیات دریاها و جلوگیری از نفوذ واحدهای دشمن به آب‌های سرزمینی ما بود. لازم است اشاره کنم که شمال خلیج فارس و ورودی بهمنشیر، اروندرود و خور عبدالله، منطقه درگیری ما در شمال خلیج فارس با دشمن بود، اما دشمن به هیچ وجه در دریا حضور پیدا نمی‌کرد. برنامه‌ریزی شد که ناوچه‌های جوشن، پیکان و دیگر ناوچه‌های موشک‌انداز ما در این منطقه مستقر شوند. ما هم داوطلب شده بودیم کار گشت‌وشناسایی را انجام دهیم. ابتدا 6 نفر بودیم که در آخرین لحظات شهید ناو سروان محمود کوشا هم به ما اضافه شد. ما هفت نفر برای اجرای عملیات داوطلب شدیم. ابتدا قرار شد سکوی البکر را بگیریم و بر روی آن مستقر شویم تا عراق مجبور شود شناورهای خود را برای بازپس‌گیری سکو به دریا بیاورد. ما با دو فروند هلیکوپتر هوادریا روی سکوی البکر پیاده شدیم و عملیات در پنجم آذرماه سال ۱۳۵۹ یعنی دو ماه بعد از شروع جنگ تحمیلی آغاز شد.

عملیاتی بی‌نظیر با تاکتیک‌های جنگی جامع بود که همه جوانب آن مورد بررسی قرار گرفته بود و ما توانستیم این عملیات را به صورت بسیار گسترده با کمک توپخانه نیروی زمینی و پشتیبانی هوایی نیروی هوایی انجام دهیم و روی سکوی البکر پیاده شویم. همان لحظه اول بعد از پیاده شدن روی سکو، ما هفت نفر حدود ۵۰ اسیر گرفتیم و سکو در اختیار ما قرار گرفت. بلافاصله پرچم کشورمان را بر بالای سکو نصب کردیم. اهتزاز پرچم ایران روی سکو بعثی‌ها! را مصمم به بازپس‌گیری آن کرد. همان شد که ما می‌خواستیم یعنی تمام نیروی دریایی خود را در روزهای پنجم، ششم و هفتم آذرماه به دریا آوردند. ما هم تمام واحدهای شناور، هوایی و ناوهای نیروبر را مورد هدف قرار دادیم و اینگونه در روز هفتم آذر نیروی دریایی عراق به کلی منهدم شد و این روز به نام «روز نیروی دریایی» نامگذاری شد.

به گزارش ایسنا، در بخش دیگر این نشست، ناخدا یکم تکاور سلیمان محبوبی روایت کرد: جنگ عراق علیه ایران پیش از روز ۳۱ شهریور ماه آغاز شده بود.۱۹ شهریور ۱۳۵۹ با دشمن می‌جنگیدیم؛حمید سلیمانی با انفجار گلوله خمپاره دشمن زخمی شد.بخش‌هایی از خاک میهن توسط خمپاره‌های عراقی مورد آسیب قرار گرفته بود و شهید هم داده بودیم. من فرمانده تکاوران مستقر در خرمشهر بودم. از محور شلمچه تا خرمشهر به طول ۱۷ کیلومتر را فرماندهی می‌کردم. عراق می‌خواست یک روزه خرمشهر را تصرف کند اما ۳۴ روز نتوانست کاری انجام بدهد در حقیقت عراق توانست در هر روز تنها ۵۰۰ متر پیشروی داشته باشد. کار دشمن درست بود. ولی نمی‌دانست این سوی مرز افرادی که با او مقابله می‌کنند دوره‌های بسیار سخت و ویژه‌ای را گذرانده‌اند. ما ۴۰۰ نفر در دوره بودیم و فقط ۱۲ نفر قبول شدیم. ما به مرکز آموزش کماندوهای انگلستان رفته بودیم. تمام تمرین‌های ما با فشنگ‌های جنگی بود.

روایت سه کهنه سرباز دریایی از جنگ تحمیلی
ناخدا یکم تکاور سلیمان محبوبی

وی یادآور شد: تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر نقش بزرگی ایفا کردند. اگر قرار بود رودر رو با دشمن می‌جنگیدیم فرسایش بیشتر می‌شد برای همین باید طوری می‌جنگیدیم که همه جا مانند جن باشیم و هیچ جا نباشیم. نفر ما در تانک دشمن نارنجک می‌انداخت یعنی آنقدر جنگ نزدیک بود. همچنین تکاوران نیروی دریایی در نجات آبادان هم نقش بسیار بزرگی داشتند ما ۱۰۰ بار مرگ را جلوی چشم‌های خود می‌دیدیم اما روحیه خود را حفظ می‌کردیم و اجازه نمی‌دادیم تا عراق بتواند نقشه‌هایی که از قبل کشیده بود را عملی کند. ما شب و روز م برنامه برای مقابله با دشمن داشتیم. در همین حین به مردم و مدافعان خرمشهر هم آموزش‌های لازم را می‌دادیم. مهمات و نیروی کمکی نبود، اگر بود می‌توانستیم حتی تا بصره نیروهای دشمن را پس بزنیم. با توپ‌های« ۱۰۶ میلی متری» تانک می‌زدیم و در این بین هم شهدایی مانند شهید محمدرضا مرادی با گلوبله تانک به شهادت رسید.جنگ ما؛ جنگ تن به تن بود، دشمن کم کم جلو آمد.

انتهای پیام

منبع خبر "خبرگزاری ایسنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.