به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، «مصطفی معلم» جوان شیعه عربستانی اهل منطقه قطیف از آوریل ۱۹۹۶ (فروردین ۱۳۷۵) تاکنون در زندان به سر میبرد و این روزها کمتر کسی است که او را بشناسد و بداند که دلیل بازداشت او چه بود و به چه اتهامی بیش از ۲۵ سال است که در زندان به سر میبرد.
وبگاه مرآة الجزیره نوشته است که نکته مهم اینجاست که مأموران به هنگام بازداشت او هیچ برگهای را که نشان از حکم قاضی باشد به او و خانوادهاش نشان ندادند. آنها با نهایت خشونت وارد روستای «الجارودیه» در استان قطیف در شرق عربستان شده و با ضرب و شتم اهالی خانه، مصطفی المعلم را با خود بردند. خانوادهاش میگویند که او زیر شکنجه و ضرب و شتمها مجبور شده است به عاملیت در بمبگذاری برجهای «خُبَر» در عربستان که ۱۹ سرباز آمریکایی کشته و حدود ۴۰۰ تن زخمی شدند، اعتراف کند، اما نکته عجیب اینکه انفجار در این برجها هشتاد روز پس از بازداشت این جوان اهل قطیف رخ داد و اساسا او زمان انفجار در زندان بود!
پس از آن وزیر دادگستری وقت آمریکا در سال ۲۰۰۱ مدعی شد که مصطفی المعلم یکی از افراد عامل در انفجار برجهای خُبَر بود. مقامات سعودی پس از این اظهار نظر نیز برای آنکه دل آمریکاییها را به دست آورند بر ادعای سابق خود پافشاری کردند و علیرغم اینکه این جوان شیعه در هنگام انفجار در زندان بود، دادگاه سعودی او را به حبس ابد محکوم کرد. دادگاهی که در آن خبری از وکیل یا فرصتی برای دفاع متهم از خود نبود.
مصطفی المعلم و رفقای او این روزها به فراموششدگان پیوستهاند. از لحظه ابتدایی بازداشتشان هیچ فرصت و اجازهای به آنها و خانوادههایشان برای گرفتن وکیل داده نشد. عجیبتر اینکه افسر بازپرس مصطفی المعلم در روز دادگاه به عنوان وکیل او حاضر شد. آن هم دادگاهی که قضات آن تعدادی شیخ وهابی بودند که سوگیری شدیدی نسبت به شیعیان داشتند. احکام صادره نیز نه بر مبنای قانون بلکه طبق نظر شخصی قاضی صادر میشد و اینکه در آن شرایط در چه حال و هوایی به سر میبرد. هنوزم که هنوز است احکام صادره در حق او و باقی دوستانش به آنها و خانوادههایشان ابلاغ کتبی نشده است.
مرآة الجزیره همچنین نوشت که المعلم و دوستانش تحت بدترین شکنجهها در زمان بازداشتشان در زندان «الدمام» قرار داشتند. برخی از آنها زمانی بازداشت شدند که سالروز ازدواجشان بود. مأموران در زندان با هر چیزی که به دستشان میرسید از جمله باتوم برقی، شلاق چرمی و کابل آنها را میزدند. مأموران همچنین آنها را بر صندلیهای برقی مینشاندند و ولتاژ قوی برق تا حدی بالا میرفت که فرد از بیهوش میشد. در تمام طول زمان شکنجهها پزشک در کار نبود و زندانیان برای روزها و هفتهها با درد و رنج ناشی از شکنجه به سر میبردند.
اما در خصوص انفجار برج های «خُبَر» تحقیقات رسمی هیچ وقت به نتیجه روشنی نائل نشد و کسی نفهمید که عامل اصلی این انفجار دقیقا چه کسانی بودند و همکاری میان سازمانهای امنیتی سعودی و آمریکایی به یک جمعبندی مشخص در این باره ختم نشد. دولت ریاض بارها اعلام کرد که هیچ اتهامی به هیچ کشور یا گروهی وارد نمی کند و ادله قطعی برای این کار در دست ندارد. با این حال ایالات متحده تلاش کرد تا انگشت اتهام را به سوی جمهوری اسلامی ایران و گروههای همسو در منطقه به خصوص حزبالله حجاز نشانه گیرد.
در سال ۲۰۰۶، قاضی ارشد آمریکایی رویس سی لامبرث ادعا کرد که ایران و حزبالله حجاز مسئول این بمبگذاری بودهاند و شواهد قوی وجود دارد که حزبالله آن را انجام داده است. اما «ویلیام پری»، وزیر دفاع آمریکا در زمان ریاستجمهوری بیل کلینتون، در سال ۲۰۰۷ اعلام کرد به این نتیجه رسیده که بمبگذاری کار سازمان القاعده بوده و نه ایران.
«گرت پورتر» روزنامهنگاری آمریکایی تحقیقات گستردهای در این باره انجام داده و به این نتیجه رسیده است که مقامات سعودی عامدانه روند تحقیقات را با اطلاع و همکاری «لویس فرای» رئیس وقت سازمان سیا طوری تحریف کردند که ردپای القاعده از عاملیت انفجار پاک شود و به جای آن این گزینه که ایران و حزبالله و شیعیان عربستان پشت این انفجار قرار دارند، تقویت شود.
این روزنامهنگار آمریکایی در کتاب خود مینویسد که عربستان سعودی اعترافات جعلی ۳۰ شهروند شیعه عربستانی را به «دیوید ویلیامز» رئیس بخش مبارزه با تروریسم اف. بی آی ارائه داد و ادعا کرد که این افراد با سپاه پاسداران ایران همکاری دارند، اما پلیس فدرال آمریکا این اعترافات را نپذیرفت و در مقابل نیز دولت ریاض مشارکت اف. بی. آی در روند تحقیقات یا افشای اسامی بازداشت شدگان را رد کرد.
مرآة الجزیره در بخش پایانی نوشت که مقامات سعودی به خصوص نایف بن عبدالعزیز که وزیر کشور وقت عربستان بود، نیاز داشتند تا افرادی را به عنوان قربانی فدای این پرونده کنند و خاندان آل سعود و وهابیت که در آن زمان امتیازات ویژه قضایی، اجتماعی و دینی داشتند، در حاشیه امن قرار گیرند. بنابراین در نظر مقامات ریاض شیعیان شرق عربستان بهترین گزینه برای فدا شدن در این پرونده بودند. در تحقیقات گرت پورتر نیز آمده است که «اسامه بن لادن» سرکرده پیشین القاعده عامل اصلی این انفجار بود که پیش از آن نیز در انفجارهای سال ۱۹۹۵ و ۱۹۹۶ به شکل واضح مسئولیت آنها را بر عهده گرفته بود و انفجار ساختمان «خُبَر» نیز مشابهت بالایی با دو انفجار ذکر شده داشت.
شیعیان شرق عربستان در ۱۰ سال گذشته در معرض انواع ظلم و تبعیض قرار دارند. اعتراضات شیعیان در شرق عربستان در شهرهای قطیف و الاحساء و روستاها و شهرهای اطراف همزمان با دیگر کشورهای عربی در سال ۲۰۱۱ نیز آغاز و سپس به شدت سرکوب شد. هنوز آماری از شهدای این اعتراضات اعلام نشده و به طور دقیق مشخص نیست. وبگاه سعودیلیکس در ۲۹ خرداد سال جاری نوشت که ۴۰ جوان شیعه اهل قطیف به دلیل مشارکت در اعتراضات سال ۲۰۱۱ (که در آن زمان نوجوان بودند) اکنون در زندانها به سر برده و منتظر صدور حکم اعدام خود هستند.
در این راستا در ۱۰ سال گذشته صدها نفر از میان شیعیان به زندان افتاده و دهها تن به شهادت رسیدهاند. علاوه بر این یک هجمه همه جانبه امنیتی، سیاسی و فرهنگی علیه شیعیان ایجاد شده و سعودیها تلاش دارند با تخریب بناهای یادبود و حسینیهها و خیابانهایی که روزی محل اعتراضات گسترده بود، هرگونه فرهنگ اعتراض و مقاومت را از میان بردارند. همچنان که در سال گذشته حسینه امام حسین (ع) که محل سخنرانی «شیخ نمر» بود را تخریب کرد. تعدادی از قبور شهدای شهر قطیف نیز در آوریل سال گذشته، تخریب شد.
انتهای پیام/