خبرگزاری مهر – گروه استانها: «بهناز زحمتکش»، بانوی هنرمند یزدی توانست با نمایش «بی سر و زمین» تندیس و جوایز متعددی را در بخش کارگردانی، بازیگر زن، بازیگر مرد، ایده نمایش و متن در پنجمین دوره جشنواره ملی تئاتر خیابانی که به میزبانی یزد برگزار شد، از آن خود کند.
این کارگردان جوان و با سابقه تئاتر یزد با نمایش «بی سر و زمین» با پرداختن به موضوع مهاجرت افغانستانیها به ایران در پی اشغال افغانستان از سوی طالبان به عنوان تنها اثر از سه اثر راه یافته از هنرمندان یزدی به مرحله نهایی جشنواره چتر زندگی از بین ۱۶ اثر ارسالی در این جشنواره خوش درخشید و مقامهای متعددی کسب کرد.
بهناز زحمتکش با اثر نمایشی «بی سر و زمین»، جایزه مقام سوم بخش کارگردانی و مقام دوم بخش ایده نمایش و متن را از آن خود کرد. مهرنوش مقیمی بازیگر نقش اول این نمایش نیز حائز رتبه اول بخش بازیگر زن جشنواره شد. هیات داوران همچنین در بخش بازیگر مرد، از سیدمحمد میکائیل حسینی، بازیگر خرسال این نمایش تقدیر کردند.
درباره اثرتان و موضوع نمایش که در بخش رقابتی جشنواره حضور یافت، توضیح دهید.
این اثر با الهام از اساطیر فارسی، به روایت مصائب زنی افغان میپردازد که بعد از هجوم طالبان، به منظور نجات فرزندش و یافتن وطنی جدید برای او در ازای گذشتن از حق مادری خود، رنج آوارگی و غربت را به جان خریده و او را به ایران آورده است.
در اجرای این نمایش خیابانی چند نفر همکاری دارند؟
به غیر از خودم که طراحی داستان و کارگردانی نمایش را بر عهده داشتم، مهرنوش مقیمی و محمدمیکائیل حسینی به عنوان بازیگران اصلی و حمید اسماعیلی، زهرا مسعودی و محمد زارع به عنوان بازیگران خیابانی همکاری کردند همچنین گروه موسیقی که شامل دوستان افغان ما هستند شامل میلاد باریکزهی خواننده و نوازنده و ناصر خانی خواننده همکاری کردند.
جعفر دل دل زاده به عنوان مشاور کارگردان و بازیگردان در ساخت این اثر مشارکت داشتند. محمد وثوقی نیز در نوشتن دیالوگها کمک زیادی به آفرینش این اثر کرد.
البته در طول تمرینات از نقد و نظر افراد مختلفی در راستای بهبود کار استفاده شد و همشهری افغان تبار ما هم کمک زیادی در مسیر بهبود لهجه بازیگر اصلی نمایش کرد و البته باید تاکید کنم که مهرنوش مقیمی فراتر از یک بازیگر در کنار من به شکل گیری همه ابعاد این نمایش کمک کرد.
به نظر شما تئاتر خیابانی چگونه میتواند به اصلاح و رفع چالشها و معضلات اجتماعی کمک کند؟
اگر تئاتر خیابانی در جایگاه خود اجرا شود نه صرفاً در قالب جشنواره ها، به سبب آنکه بر خلاف اغلب هنرها و رویدادها، مخاطب خاص و برنامه ریزی شده ندارد، بلکه مخاطبش را به صورت تصادفی از میان قشرها، طبقات و گروههای مختلف اجتماعی جذب میکند و همزمان یک جمع متنوع غیرهمگن را مخاطب قرار می دهد، می تواند زمینه ساز گفتگوی عمومی شده و با طرح چالشها و معضلات اجتماعی یا هر موضوع دیگری، زمینه بحث عمومی را فراهم آورده و به شکل گیری توافق جمعی کمک کند.
همین توافقهای نانوشته جمعی است که می تواند اراده های ما را همراستا کرده و در راستای رفع معضلات به کار برده شود.
مهمترین رسالت تئاتر خیابانی چیست؟
به گمانم تئاتر خیابانی رسالتی بالاتر از نقد وضعیت و فرایندهای موجود ندارد. نمایشهای خیابانی باید با زیر سئوال بردن آنچه عادی شده و نشان دادن ناراستیها، ذهن مخاطب را درگیر کرده و با تلنگرهایی که وارد میکند، او را به اندیشیدن در موضوعات طرح شده وادارد.
هنرمندان نمایش خیابانی اگر خود پیش از هر کس دیگر به تدقیق در وضع موجود پرداخته و با تقویت زبان انتقادی، این هنر را در جهت گسترش آگاهی عمومی به کار گرفته و متعهدانه در جهت نمایاندن کژی ها بکوشند تا زمینه برای ایجاد مطالبه و اصلاح فراهم شود، دین خود را به جامعه ای که در آن زیست می کنند، ادا کرده اند.
از جرای این نمایش چه هدفی را دنبال کردید؟
بیان معضلات و مشقتهای مهاجران که در تمام دنیا وجود دارد، هدف اصلی من از ساخت این اثر بود. این اثر نمایشی از سختیهایی که یک مهاجر افغان متحمل میشود تا به ایران برسد، حرف میزند و از حضور نابهنگام طالبان و آواره شدن زنان و دختران افغان میگوید.