مدیرعامل جدید استقلال حالا در نقشه یک تماشاگر خود را در جایگاه تیفوسی های استقلال می بیند جایی که می گوید من جانم را فدای استقلال می کنم و از ادبیاتی بهره می برد که کاملاً هوادار پسند است. در طرف مقابل مجید صدری هم راه ماندن در پرسپولیس و محبوب شدن بین سکوها را خوب یاد گرفته است. مدیرعامل پرسپولیس هم درست مثل همتای استقلالی خود حالا در جایگاه تیفوسی هاست و آنقدر هوادار پسند حرف می زند که احتمالا بعد از جدایی از پرسپولیس حداقل بخشی از هواداران این تیم برای او بغض خواهند کرد.پیش از این هم البته مدیرانی را داشتیم که میخواستند خود را به هواداران نزدیک کنند اما توفیقی به دست نیاوردند شاید هم سردار آجرلو با توجه به نزدیکی دربی میخواست کادر فنی و بازیکنان تیمش را با ادبیاتی خاص تحریک کند که از چنین جملاتی استفاده و جانش را فدای استقلال کرد. این که او قهرمان نشدن های استقلال را به مسائل سیاسی ربط می دهد ادبیاتی کاملاً هوادار پسند است و نشان میدهد که سردار آجرلو رویه خود را در استقلال انتخاب کرده و میخواهد با همین رویه کار را ادامه بدهد.
برای دو مدیر مطرح فوتبال ایران نتیجه دربی هم اهمیت زیادی دارد آنها منتظرند تا تیمشان بازی سال را ببرد و به کر کری های خود ادامه دهند کاری که شاید خیلی ها از مجیدی و گل محمدی یا حتی از بازیکنان دو تیم انتظار داشتند اما خود مدیران وارد میدان شده و کت را از تن کندند تا با ادبیاتی متفاوت به استقبال دربی حساس پایتخت بروند. این اتفاقات نشان میدهد که حتی افراد نظامی و آدم های بازاری هم وقتی وارد عرصه فوتبال می شوند، سعی می کنند همرنگ جماعت شوند اما باید دید در نهایت این طرز تفکر تا کی در پرسپولیس و استقلال جواب میدهد؟ قطع به یقین این دو باشگاه مطرح و پرطرفدار کشور به جز ادبیات هواداری به امکانات و ابزار دیگری هم نیاز خواهند داشت.