نفوذ دولتهای بزرگ در اقتصاد ایران چهار پیامد عمده داشت: ۱- دولتهای بزرگ امکان فعالیت سرمایهداران ایرانی در برخی حوزههای صنعتی مانند ارتباطات، راهآهن، معادن، کبریت سازی، شکر، شیشهسازی و... را به دلیل دارا بودن حق انحصاری تا حدود زیادی مسدود کردند.
۲- دولتهای بزرگ با ترویج گسترده کالاهای خود در بازار ایران، صنایع ایران بهویژه صنعت دستی را به دلیل عدمتوانایی در رقابت، در معرض نابودی و ورشکستگی قرار دادند. کنسول آگانور در اواخر قرن نوزدهم از اصفهان گزارش کرد، بیشتر منابع محلی به تدریج در حال از بین رفتن هستند، چون اقلام وارداتی بسیار ارزانتر از تولیدات محلی است. یک عامل اساسی ارزانی کالاهای خارجی، معافیتهای گمرکی و عدمپرداخت حق راهداری از سوی تجار و بازرگانان خارجی و محرومیت تجار ایرانی از این امر بود. ۳- دولتهای بزرگ به دلیل نیاز به مواد اولیه، به تدریج ایران را به سمت تولید مواد اولیه و خام سوق دادند. به عنوان مثال، با کاهش تولید پنبه در اواسط قرن نوزدهم در نتیجه جنگهای داخلی آمریکا و نیاز آنها به تامین پنبه برای فعالیت صنایع یا به دلیل سود هنگفتی که از فروش تریاک به دست میآمد، کشت پنبه و تریاک را در ایران مورد تشویق قرار دادند. به طور طبیعی، سرمایهداران ایرانی که قادر به رقابت در حوزه تولیدات صنعتی نبودند، ترجیح میدادند، سرمایههای خود را به این بخش انتقال دهند زیرا هم خریدار مطمئن وجود داشت و هم خطر ورشکستگی کاهش میبافت. ۴- دولتهای بزرگ با کنترل درآمد نفت ایران که از ۱۹۰۸ مورد بهرهبرداری قرار گرفت، مانع از کاربرد نفت در توسعه بخش صنعت ایران شدند.
عدمحمایت دولت از سرمایهداران ایرانی و عدمامنیت سرمایههای صنعتی آنان در اواخر دوره قاجاریه از یک سو و تقاضای کشورهای اروپایی از جمله روسیه برای مواد اولیه و کشاورزی ایران، از سوی دیگر باعث شد سرمایهداران ایرانی صلاح را در آن ببینند که حجم قابلتوجهی از سرمایههای خود را به بخش کشاورزی منتقل کنند. به تدریج، تهیه و تامین مواد اولیه رواج یافت و ایران به صدور محصولات کشاورزی اشتهار یافت. در سال ۱۸۸۰ ترکیب کالاهای صادراتی ایران شامل ابریشم ۱۸درصدی منسوجات نخی و پشمی یکدرصد، غلات ۱۶درصد، میوه جات ۶درصد، تنباکو ۵درصد، پنبه ۷درصد، تریاک ۲۶درصد، فرش ۴درصد و موارد متفرقه ۱۷درصد بود. .
واردات بیرویه، ضربات سختی بر صنعت ایران وارد کرد. تجار و دستاندرکاران صنعت، نامههای متعددی به محمدشاه قاجار نوشتند و از او خواستند ورود کالاهای خارجی را به خاطر لطمهای که به تولیدات داخلی میزند، ممنوع کند، ولی او هیچگاه به آنها پاسخی نداد.
واردات بیرویه کالاهای خارجی به زودی منجر به نابودی کارگاهها و صنایع کشور در دوره قاجار شد. به عنوان مثال، شهر اصفهان در دوران حکومت فتحعلی شاه ۱۲۵۰ کارگاه کوچک و بزرگ برای تولید پشم داشت. این مقدار در طول سلطنت محمدشاه به ۴۸۶ کارگاه و در اواخر دهه ۱۸۷۰ به ۱۲ کارگاه تنزل یافت. در اواسط قرن نوزدهم، امیرکبیر با درک پیامدهای زیانبار واردات بیرویه کالاهای خارجی، مخالف تبدیل ایران به بازار فروش کالاهای خارجی بود. واردات بیرویه کالا به ایران در دورههای بعد نیز با اندکی استثناء در دوره پهلوی اول، همچنان تداوم یافت. میزان واردات ایران از ۶۳۱میلیون ریال در سال ۱۳۱۰ به ۱۰۵میلیون دلار در سال ۱۳۳۲، ۷/ ۲۴میلیارد دلار در سال ۱۳۵۶ و ۷۰میلیارد دلار در سال ۱۳۸۶ رسید.
روابط تجاری ایران و روسیه در دوره قاجار بسیار توسعه پیدا کرد و کمکم دست سایر کشورهای اروپایی از بازارهای ایران کوتاه شد و فقط دولت روسیه بود که مواد خام مورد احتیاج کارخانههای خود را از ایران به روسیه صادر میکرد و در عوض محصولات کارخانهها خود را در بازارهای ایران به فروش میرساند از جانب دیگر دولت روسیه که از دو دوره جنگ با ایران به قسمتی از مقاصد خود دست پیدا کرده بود و سرزمینهای وسیع و حاصلخیزی را در قفقاز تصرف کرده بود و در ضمن نفوذش در دربار ایران به مقدار زیادی افزایش یافته بود، فرصت را برای پیشرفت به سوی هندوستان مناسب دیده روسیه مرتب دولت ایران را تشویق به لشکرکشی و تصرف هرات میکرد و وعده هرگونه مساعدتی را به فتحعلیشاه میداد.
شرکتهای ایرانی زیادی در این دوره تاسیس شد که در مناسبات تجاری ایران و روسیه نقش داشتند.
۱- تجارتخانه تومانیانس: این تجارتخانه یکی از معتبرترین موسسههای اقتصادی ایران بود که در زمینه صادرات محصولات مختلف مانند میوه و خشکبار، ابریشم، پنبه به روسیه و واردات آهن و دیگر کالاهای روسی به ایران فعالیت میکرد. این تجارتخانه در آن زمان خشکبار و ابریشم به روسیه صادر میکرد و آهنآلات و دیگر کالاهای روسی را به ایران میآورد و فعالیت خود را در دیگر شهرهای شمالی مانند انزلی و رشت و بارفروش گسترش دادند. این تجارتخانه ابتدا در زمینه صادرات و واردات فعالیت میکرد، اما به تدریج افزایش ثروت این موسسه، صاحبان آن را به سمت تولید مستقیم محصولات صادراتی کشاند. به گونهای که افزون بر آذربایجان، در گیلان، مازندران، قزوین و ساوه و دیگر استانها به تولید پنبه، میوه و خشکبار و ابریشم پرداختند. آنها در امر ملک داری، کارهای بانکی و صرافی نیز فعالیت میکردند. هنگام جنگهای داخلی آمریکا (این کشور بزرگترین تولیدکننده پنبه بود) پنبه ایران اهمیت بسیاری یافت و برادران تومانیانس از راه فروش پنبه و صادرات آن به روسیه سود فراوانی بردند. از دیگر کارهایی که تجارتخانه تومانیانس به آن اهتمام میورزید، استخراج برخی معادن نظیر مس، زغالسنگ و گوگرد و تاسیس کارخانههایی برای پاک کردن پنبه و خشک کردن میوه و تجارت نقره بود. در آن زمان قیمت نقره در ایران در مقایسه با طلا از مراکز جهانی گرانشتر بود و چون برای صادرات و واردات فلزات محدودیت چندانی وجود نداشته برخی از موسسهها از جمله تومانیاس با وارد کردن نقره و صادر کردن طلا سود سرشاری میبردند. بخش عمدهای از فعالیت تجاری تومانیانس با روسیه از راه دریای خزر انجام میشد. آنها دو کشتی کوچک بخار در دریای خزر (چنانکه دولت روسیه هم به آنها اجازه داده بود) به آب انداخته بودند و بین انزلی و بادکوبه وظیفه حملونقل و جابهجایی مسافر را بر عهده داشتند. تجارتخانه تومانیانس در مواقع حساس و بحرانی از لحاظ مالی به دولت مرکزی ایران کمک میکرد، برای مثال هنگامی که در سال ۱۳۱۸ ق دولت ایران کوشید تا مبلغ ۲۲ میلیون و ۵۰۰ هزار منات طلا با بهره پنجدرصد از دولت روسیه قرض بگیرد، الکساندر تومانیانس پذیرفت که مبلغ مزبور را به دولت ایران بپردازد. تجارتخانه تومانیانس از لحاظ فعالیت اقتصادی و تجاری به دو بخش تقسیم میشد، یک بخش آن به مربوط به ایران و بخش دیگر مربوط به روسیه بود. در ابتدا هر دو بخش با یکدیگر ارتباط تنگاتنگ داشتند؛ اما بعدها از نظر اقتصادی و حسابداری، بهویژه در سالهای پیش از جنگ جهانی اول از یکدیگر جدا شدند، بهگونهای که حتی نوع فعالیتهایشان در روسیه و ایران متفاوت شد. شعبههای تجارتخانه تومانیانس در روسیه، در شهرهای بادکوبه، حاجی ترخان و مسکو دایر بود و این موسسه با برخی از بانکهای اروپایی مرکزی و غربی ارتباط داشت و کارهای خود را در وین، برلن، پاریس، لندن و قسطنطنیه از طریق آنها انجام میداد. شعبههای تجارتخانه مزبور در ایران در شهرهای تهران، تبریز، رضائیه، رشت، انزلی، قزوین، سبزوار و گرگان فعالیت میکرد. این تجارتخانه پس از پایان جنگ جهانی اول با بحران شدیدی روبهرو شد. هنگامی که بخشی از دارایی این موسسه در روسیه توقیف شد در ایران نیز مردم سپردههای خود را درخواست کردند و با وجود آنکه دارایی موسسه از بدهکاریاش بیشتر بود، به دلیل دسترسی نداشتن به همه اموال و دارایی خود، نتوانست از عهده مشکلات بر آید. در نتیجه ورشکست و توقیف شد.
۲-تجارتخانه آرامیانس: کار اصلی شرکت آرامیانس صادر کردن پنبه و پشم به روسیه و وارد کردن نقره و قماش از آن کشور بود.
۳-تجارتخانه بدل آرزومانیان: بخشی از مواد خام موردنیاز بازارهای روسیه را از ایران تهیه و به آن کشور صادر و در مقابل شمش نقره و برخی کالاهای روسی را به ایران وارد میکردند.
۴-تجارتخانه صفائیه: این شرکت در زمان مظفرالدین شاه (۱۳۲۴-۱۳۱۴ قی) در شهر ساری تشکیل شد و ریاست آن را عمده التجار، حاجی محمدحسن تاجر، بر عهده داشت. این موسسه در مازندران و برخی مناطق دیگر نظیر تهران اصفهان، یزد فعالیت میکرد و در باکو هم نمایندگی داشت و از راه دریای خزر به تجارت مشغول بود.
روسها بازارهای شمالی و تا حدی نواحی مرکزی و جنوبی ایران را در اختیار داشتند. حدود دو سوم تجارت ایران در اختیار روسیه بود. بازرگانان روسی در بخشهای گوناگون از جمله راهسازی و حملونقل، تأسیسات بندری و شیلات سرمایهگذاری کرده بودند. بخشی از سرمایهگذاری روسها در بخش معدن بوده مانند قراچهداغ آذربایجان که حکومت ایران به موجب این قرارداد آن را به مهندسان روسی به نامهای کورماک، لومنز کی، نمایندگان گوریانف و ایناگیف واگذار کرده بود. از مهمترین تجارتخانههای روسی در ایران میتوان موارد زیر را نام برد
۱- تجارتخانه کوکاروف: بازرگانان روسی، این تجارتخانه را در سالهای دهه ۱۲۶۶ در ایران تاسیس کردند.
۲- تجارتخانه کونشین: کونشین یکی از بازرگانان توانای روسی بود که در سالهای ۱۳۰۲ - ۱۳۰۷ ق کالاهایی به ارزش ۰۰۰/ ۶۶۰روبل وارد ایران کرد، اما چون معادل صدهزار روبل ضرر کرد از تجارت با ایران چشم پوشید.
۳- بانک استقراضی: بانک استقراضی افزون بر فعالیت بانکی و پرداخت وام در قبال گرفتن اموال در صادرات و واردات اجناس ایرانی و روسی نقش داشت؛ به عبارت دیگر به شکل واسطهای عمل میکرد. این بانک در مناطق مختلف شمال ایران، مرکز، غرب و شرق ایران مثل جلفا، انزلی، اصفهان، مشهد، سبزوار، نصرتآباد، رشت، تبریز، تهران، همدان، کرمانشاه و ارومیه شعبه داشت.
۴-تجارتخانه سوریان گوسیج: این شرکت جزئی فروش بود و در زمینه فروش چینی و شیشه فعالیت میکرد. مرکز آن در تهران بود و سالانه حدود صدهزار روبل فروش داشت.
۵-دفتر حملونقل ایران: این موسسه تجاری در جلفا، آستارا، رشت، بندر گز، تهران و مشهد در امور حملونقل کالا و جابهجایی مسافر فعالیت میکرد. بنگاه حملونقل ایران در حوالی کارگاه سراجی و درودگری خود در رشت کارگاههای تعمیر ابزار کار، تولید چرخهای دستی، کارگاه آهنگری با دو کوره کارگاه ساخت وسایل تراش آهن و پنج کوره قابل حمل تاسیس کرد.
۶-بنگاه تجاری روسیه و ایران: مرکز این مجتمع در مسکو بود و در تهران و بوشهر نمایندگی داشت.
۷- شرکت کشتیرانی تجار روسی: شرکتهای کشتیرانی روسی افزون بر فعالیت در دریای خزر، در بندرهای خلیج فارس هم کار میکردند. این شرکت به خط ادسا - خلیج شهرت داشت. کشتیهای این شرکت در سال، چهار سفر انجام میدادند و با بندرعباس، لنگه، بوشهر و خرمشهر ارتباط داشتند. نمایندگان شرکت در بوشهر ام. کف، در بندر عباس آنا سلیمان عوضی، در بندر لنگه حاجی عبدالرحمن کاظم و در خرمشهر ام. یازیل بود.
۸- اصلانیانس: مرکز این تجارتخانه در تهران بود و کارش واردات شکر روسیه به ایران و صادرات پوست بره و میوههای خشک به روسیه بود. این تجارتخانه سالیانه ۸۰۰هزار روبل فروش داشت.
۹- شرکت روسیا: این شرکت در تهران نمایندگی داشت و در زمینه بیمه فعال بود.
۱۰-پروخوروف: مرکز این کمپانی در مسکو بود و در تهران نمایندگی داشت. کار این شرکت واردات پارچههای کتانی روسیه به ایران بود و سالیانههزار عدل پارچه به ارزش سیصدهزار روبل فروش داشت.
بخشی از مقالهای به قلم
مجید گلمحمدی و محمود سید