اقتصاد آنلاین - مهفام سلیمان بیگی؛ این گفته اسماعیل کهرم فعال محیطزیست است که در واکنش به واگذاری مشکلات آب به ستادهای احیا عنوان میکند. او نگاه خوشبینانهای به حل مشکل زاینده رود در کوتاه مدت ندارد. مشکلی که حتی با پایان اعتراضات هنوز به قوت خود باقی است.
«کشاورزان اصفهانی پس از ۲۰ روز با استانداری به توافق رسیدند و با بیانیهای پایان تجمع خود را در بستر خشک زایندهرود اعلام کردند». این روایتی است که برخی رسانهها به عنوان سکانس آخر اعتراضات اصفهانیها منتشر کردند. درحالی که عضو هیات مدیره صنف کشاورزان این استان، پایان داستان را طور دیگری حکایت میکند؛ کشاورزان تراکتور و زمینهایشان را میفروشند تا امرار معاش کنند.
کشاورزان اصفهانی حدود ۲۰ روز چادرهایشان را روی بستر خشک زایندهرود برپا نگه داشتند. در این فاصله وعدههای زیادی دریافت کردند از وزیر نیرو که از آنان خواست که به او اعتماد کنند تا مشکلشان را دوساله حل کند تا شخص رییسجمهوری که خواستار ایجاد ستاد احیای زاینده رود شد.
درنهایت هم مسئولان سه ماه زمان خواستند تا ۹ درخواست کشاورزان را عملی کنند. قرار شد چنانچه تعهدات لازم طی ۳ ماه انجام نشد و گزارش پیشرفت آن هم هر ۱۵ روز در صدا و سیما منعکس نشد، شورای میرآبها و آببران شانه به شانه سایر مردم، مطالبهگری را از سر بگیرند.
با این حال به نظر میرسد مسئولان پاسخ دو پرسش را فراموش کردند بدهند؛ اول اینکه در این فرصت به قول خودشان سه ماه کشاورزان چگونه قرار است امرار معاش کنند؟ دوم این که حل بحران کشاورزان اصفهان، چگونه سه ماهه ممکن شده است؟
احمدرضا جعفری، عضو هیات مدیره صنف کشاورزان استان، در گفتوگو با اقتصادآنلاین، از وضعیت کشاورزان اصفهانی با پایان تجمعات میگویند: حدود ۱۰ درصد از کشاورزان حاشیه رود زاینده رود چاه داشتند و مقدار کمی کشت محصولاتی مثل پیاز و گندم انجام دادند اما ۹۰ درصد آنها هیچ آبی برای زمینهایشان نداشتند.
او ادامه میدهد: وضعیت کشاورزان خیلی بد است. کشاورزانی که وضع مالی خوبی داشتند، ممکن است فقط تا چند ماه بدون درآمد دوام بیاورند، برخی از آنها هم وسیلهای مثل تراکتور یا سایر ابزارآلات کشاورزی داشتهاند که اکنون در حال فروش آن هستند تا بتوانند امرار معاش کنند. اما کشاورزانی هم هستند که هیچ چیز ندارد و الان با قرض و هزار مشکل زندگی میکنند. درحالحاضر بسیاری از کشاورزان در حال فروش زمینشان هستند تا بتوانند شکمشان را سیر کنند ولی چون زمینها آب ندارد، دیگر کسی برای فروش آن هم اقدام نمیکند.
جعفری با بیان این که براساس مصوبات شورایعالی آب، کشاورزان ۷۴.۲درصد از زایندهرود سهم دارند و ۲۵.۸ دیگر نیز سهم دولت است، میافزاید: حالا ممکن است یکسال بارندگی کم باشد مثل سال گذشته که ۸۰۰ میلیمتر بود یا مثل چند سال پیش که زیاد بود و به ۲۲۰۰میلیمتر رسید. هرچه باشد ما ۷۴.۲ درصد سهم داریم. امسال با توجه به بارشها ما باید ۵۳۰میلیون مترمکعب آب دریافت میکردیم که فقط ۶۲ میلیون متر مکعب آن را دریافت کردیم.
به گفته او حتی اگر تمام این حقآبه هم داده میشد همه نیاز کشاورزی منطقه برطرف نمیشد، چون نیاز این منطقه یک میلیارد و ۲۳۰ میلیون متر مکعب است، ولی اگر همین مقدار را هم میدادند دست کم کشاورزان نانی داشتند که سر سفرههایشان ببرند.
عضو هیات مدیره صنف کشاورزان اصفهان توضیح میدهد: سالهایی که بارندگی کم میشود سهم آب کشاورزان را دولت برمیدارد. چرا که این آب را به ذوبآهن، فولاد، یزد، کاشان و...فروخته است. امسال سهم دولت ۲۳۰ میلیون متر مکعب بود ولی چون بیش از این مقدار فروخته بود، کمبود را از سهم آب کشاورزی جبران کرده است.
او تاکید میکند: وقتی دولت ۲۳۰ میلیون متر مکعب سهم دارد چرا چندین برابر سهم خودش میفروشد که وضع کشاورزان چنین شود؟
بدتر اینجاست که وضعیت نامناسب کشاورزان اصفهانی در حالی ادامه دارد که اسماعیل کهرم، فعال محیطزیست و مشاور پیشین رییس سازمان حفاظت محیطزیست در امور محیط طبیعی، معتقد است حل این مشکل در کوتاه مدت ممکن نیست. او میگوید: مشکل زاینده رود راهحل کوتاه مدت ندارد، وعده برای ساکتکردن مردم و زارعان است.
او در واکنش به وعده داده شده به کشاورزان مبنی بر حل مشکل آنان تا سه ماه آینده، ادامه میدهد: هیچ راهکار کوتاه مدتی برای حل مشکل زایندهرود و اصفهان وجود ندارد. سالهاست با احداث سد، انتقال آب، کشت محصولات آببر، احداث صنایع محتاج آب مثل فولاد و ذوبآهن قطره قطره آب شهر کویری اصفهان بلعیده شده است. چطور ممکن است در کوتاه مدت این مشکل حل شود؟
این کارشناس پیشکسوت در پاسخ به این سوال که در شرایط فعلی چه کاری از ستاد احیای زاینده رود ساخته است؟ به تجارب ناموفق تشکیل ستاد برای احیای دریاچه ارومیه و تامین آب خوزستان اشاره میکند و میگوید: مردم حق دارند که هیچ خاطره خوبی از ستادهای احیا نداشته باشند. من خودم عضو ستاد احیای ارومیه بودم، افرادی را جمع کردند، سفرهای را پهن کردند، میلیاردها پول وسط آمد و در جیب عدهای رفت ولی قطرهای آب به دریاچه نیامد.
او میافزاید: حالا هم اگر بارندگی اتفاق بیفتند وضعیت بهتر میشود اگر نشود مطمئن باشید هیچ تغییری با این ستادها نه در ارومیه و نه در زاینده رود ایجاد نمیشود. ستاد احیا چه کار قرار است انجام دهد وقتی آب نیست؟ میخواهد آب بسازد؟ بیان این حرفها فقط برای ساکت کردن مردم است. ستاد احیا مطرح شد تا زارعان اصفهانی ساکت شوند، مطمئن باشید در عمل هیچ تاثیر محسوسی نخواهد داشت.
کهرم به اشتباهات رفتاری و سیاستگذاریهای غلط مسئولان اشاره و تصریح میکند: از یک طرف الان ۴۵۰ متر در زمین پایین میروند تا به آب برسند و برداشت کنند و از طرف دیگر برای ذوبآهن فاز یک، دو، سه و چهار تولید کردند یا اینکه فولاد را گسترش دادند، درحالی که هر کیلو فولاد ۴۵ هزارلیتر آب مصرف میکند. خب از ابتدا معلوم بود اصفهان این آب را ندارد.
او تاکید میکند: تصمیمگیران ما به علت نداشتن سواد و تخصص کوتاهیهای بسیاری داشتهاند. مثلا برای انتقال آب به یزد و کاشان تصمیمات کارشناسی توسط غیرکارشناسان گرفته شد. اگر در چین و آمریکا انتقال آب صورت میگیرد، سالها مطالعه روی آن انجام میشود. درحالی که من مدت طولانی دنبال مطالعات ارزیابی زیست محیطی انتقال آب از زاینده رود به یزد و کاشان گشتم و چیزی پیدا نکردم! کما این که انتقال آب از بهشتآباد به زاینده رود را هم ندیدم! اصلا مردم چهارمحال و بختیاری هم بعد از اصفهان اعتراض کردند چون میدانستند انتقال آب بهشتآباد به زاینده رود بدون مطالعه است.
این کارشناس ادامه میدهد: در آمریکا ۱۱سال مطالعه روی انتقال آب از جایی به جای دیگر انجام شد. اول مقدار کمی آب برده شده، بعد کم کم طول خط لوله بشتر شد و وسعت یافت در نهایت هم چون کارآیی مدنظرشان را نداشت حذفش کردند. اما در ایران دستورات از بالا است. از بالا دستور انتقال آب میدهند. در کشوری مثل انگلستان که من کار کردم، کار کارشناسی به شکلی بود که از پایین مطالعه انجام میشد ودر نهایت بهدست وزیر میرسید و اجرا میشد اما اینجا دستور از بالاترین مقامات و بدون هیچ مطالعهای میرسد.
درنهایت راهکاری که کهرم اراده میدهد، حمایت دولت از کشاورزان اصفهان است، تا زمانی که منابع آبی به شرایط طبیعی باز گردد.
مشاور پیشین رییس سازمان حفاظت محیطزیست کشور توضیح میدهد: برای بلند مدت باید از سفره آب زیرزمینی برداشت نشود، برخی مناطق با تانکر آبرسانی شوند، کشت صیفیکاری مثل هندوانه و خربزه یا برنج و... را نیز به کل کنار بگذاریم. تا چند سالی بگذرد سفرههای آب زیر زمینی پر شود، مراتع جای زمینهای بایر را بگیرد و شرایط به حالت عادی بازگردد.
به باور او در این مدت دولت نباید اجازه بدهد کشاورزان اصفهانی گرسنه بمانند و لازم است برایشان سوبسید در نظر بگیرد. مثل اتحادیه اروپا که برای جلوگیری از زادولد دامهای مردم، هزینه آن را به مردم پرداخت تا مراتع اروپا را حفظ کند.