این حکایت ما و درخواست از رسانه ملی بود که قبل از برگزاری برنامه ی گفتگوی دیشب با رئیس جمهور، به تلویزیون پیشنهاد کرده بودیم این بار برنامه ی گفتگو با آقای رئیس جمهور را چالشی کنید و اجازه بدهید مردم پاسخ دغدغه هایشان را واضح بشنوند و تردید نکنید که حتما منافع نظام و افزایش اعتماد ملی در آن است و شما هم به زعم خود نگران نتیجه ی گفتگو نباشید.
نه تنها برنامه چالشی نشد که برنامه آن گونه اجرا شد که احتمالا دیدید و شنیدید ! ما را هم متوجه فرمودند که باید به وضع موجود قانع می بودیم !
البته که بر این حماسه آفرینی رسانه باید درود فرستاد:
با لطف خدا، به کوری چشم حسود!
آورد رسانه واژه ای نو به وجود!!
یک بخش اضافه را اخیرا برداشت
در تلویزیون، از اول «گفت و شنود»!
یعنی که هدف فقط «شنیدن» شده است
از «گفتن» با رییس جمهور چه سود!
هر چند که «گفتگو»، رپرتاژی شد
از بس که میان دوطرف وحدت بود!
مجری به خلاف منتقد، دولت را
با ذکر صفات گنده، یک ریز ستود!!
از مبلغ و ارزشی که در برنامه است
کم کرد و مضاعف به تعارف افزود!!
پرسش به بیانیه ی طولانی خواند!!
در پاسخ آن خودش سپس کرد ورود!
گفت از شب قبل ما هماهنگ شدیم!
بر پاسخ خوب….. و بند را داد به رود!
از دید خودش حمایت از دولت کرد
هی داد سبیل تار دشمن را دود!!
این بود که بیننده که می خواست طلا
مس برد به اصرار و پشیمانی، زود:
«یعنی که به هر مجری کم حرف سلام!
بر حیدری همیشه محجوب درود!
ای کاش که می گذاشت آقای مدیر
یک مجری بی زبان و یا خواب آلود!
یا هم که به احترام بیننده ی خود
دستور به حذف مجری اش می فرمود!»
1717