به گزارش اقتصادنیوز، در شرایطی که امروز (پنجشنبه) دور جدید مذاکرات برای احیای برجام در شهر وین آغاز شد اسرائیل بر شدت فعالیت های خود برای شکست این مذاکرات افزوده است. در طول هفته جاری دیوید بارنیا، رئیس موساد در ایالات متحده به سر می برد، شب گذشته هم بنی گانتز، وزیر دفاع این رژیم راهی ایالات متحده شده است. به همین بهانه نسیم احمد، تحلیلگر مسائل منطقه ای باا انتشار یادداشتی در پایگاه تحلیل میدلیست مونیتور، با عنوان «این را به خاطر داشته باشید: این اسرائیل خواهد بود که هر توافق هسته ای جدید را از بین می برد، نه ایران» به بررسی آخرین تحولات در ایم زمینه پرداخته است.
رهبران جهان به شدت در تلاشند تا توافق هسته ای 2015 را نجات دهند. دور هفتم مذاکرات در وین روز جمعه در حالی به پایان رسید که نشانه ها حاکی از آن بود که احیای توافق از شانس کمی برخوردار است. امتناع واشنگتن از لغو تمامی تحریمها علیه ایران، و همچنین تقاضای تهران برای تضمین این که هیچ دولت آمریکا در آینده آمریکا از توافق خارج شود، یک نقطه گیر بزرگ است. این وضعیتی است که با توجه به آن چه که گذشته، رسیدن به آن غیرمنطقی به نظر نمی رسد.
با این حال، آمریکا و متحدان اروپاییش میگویند که نمیتوانند چنین تضمینی بدهند و از سوی دیگر ایران را متهم کردهاند که توافقات دور قبلی مذاکرات را زیر پا گذاشته است. در حالی که مذاکرات در جریان است، بحث موازی در مورد اینکه چه کسی مقصر این آشفتگی است شعله ور شده است.
باید به خاطر داشت که این دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق ایالات متحده بود که در سال 2018 به طور یکجانبه از توافقی که باراک اوباما، سلف او به دشواری برقرار کرده بود، کنار رفت. حتی در آن زمان هم به طور گسترده ای این تصمیم غیرمعقولانه تلقی می شد، اما تعداد کمی به خود زحمت داده اند تا بگویند این یکی از هدایای متعدد ترامپ به اسرائیل بود.
اکنون انگشت اتهامات زیادی به سوی اسرائیل نشانه رفته است و جالب این که بسیاری از آنها جزو منتقدان مشهور این رژیم به شمار نمی آیند: تحلیلگران طرفدار اسرائیل و مقامات سابق این رژیم از جمله آنها هستند.
به عنوان مثال، توماس فریدمن در نیویورک تایمز نوشت: تصمیم ترامپ «یکی از احمقانهترین، ضعیفترین و غیر سازنده ترین تصمیمهای امنیت ملی ایالات متحده در دوران پس از جنگ سرد بود». فریدمن از رسانه تاثیرگذار خود (نیویورک تایمز) برای دفاع از اسرائیل و توجیه تجاوزگری های ایالات متحده -از جمله حمایت از تهاجم فاجعه بار 2003 به عراق- استفاده کرده است. با این حال، در مورد موضوع هستهای، جستوجوی او برای مقصر آنچه که او اکنون آن را «فاجعه» مینامد، او را به سمت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر سابق اسرائیل و ترامپ سوق داد.
فریدمن معتقد است که رهبری آنها موقعیت آمریکا را در جهان تضعیف کرده است. ترامپ پس از خروج از توافق، سیاست «فشار حداکثری» را در قبال ایران در پیش گرفت، به این امید واهی که ایران را مجبور کند که به مذاکرات جدید تن دهند. اما در عوض، ایران سرسخت تر شد و کاملا برعکس عمل کرد. ایران که حمایت چین را هم پشت سر خود می دید، دست واشنگتن را خواند و طوفان را پشت سر گذاشت.
فریدمن، نویسنده برنده جایزه پولیتزر، تنها نیست که انگشت اتهام را به سوی نتانیاهو و ترامپ نشانه رفته است. موشه یعلون وزیر دفاع سابق اسرائیل در ارزیابی خود از مسائل به همان اندازه خشمگین است. او به هاآرتص گفته: «با نگاهی به سیاست دهه گذشته در قبال ایران، بزرگترین اشتباه خروج از توافق هسته ای بود». یعلون که از سال 2013 تا 2016 وزیر دفاع نتانیاهو بود، توضیح داده که اگرچه در زمان امضای توافق با ایران در دولت اوباما مخالف بود، اما خروج از آن اشتباه بزرگتری بود.
ایهود باراک، نخست وزیر اسبق و یکی از اسلاف نتانیاهو، مواضع یعلون را تکرار کرده است. او گفته: سیاست اسرائیل در قبال ایران از زمان امضای توافق هسته ای در سال 2015 چیزی جز شکست نبوده است. این پیرمرد 79 ساله - یکی از معدود نخست وزیران سابق اسرائیل که منتقد کنونی آپارتاید در این رژیم به حساب می آید- ادامه داد که این «شکست» ناشی از «ناتوانی و توهمات خطرناک رهبران» است.
اگر چه چنین اعترافاتی مایه خرسندی هستند، اما باید به یاد آورد که چگونه اسرائیل و گروه اصلی لابی آن در ایالات متحده -کمیته روابط عمومی آمریکا اسرائیل (AIPAC)- خروج یکجانبه ترامپ از توافق را به عنوان یک دستاورد بزرگ جشن گرفتند. رسانه های اسرائیلی این روایت را غالب کردند که این مسئله یک پیروزی بزرگ ژئوپلیتیکی و دفن میراث اوباما است. احساسات مشابهی از سوی دیگر گروه های صهیونیستی نیز ابراز شد. ران لادر، رئیس کنگره جهانی یهود، این تصمیم را «شجاعتآمیز» توصیف کرد. و خواستار اعمال «بالاترین سطح تحریمهای اقتصادی» علیه جمهوری اسلامی شد.
همچنین نقش کمپین تهاجمی لابی طرفدار اسرائیل در واشنگتن قبل، حین و پس از توافق برجام نباید فراموش شود. برای اوباما، آیپک و گروه های لابی همکارش خاری دائمی در چشم او بودند. بن رودز هفته گذشته در توییتر نوشت: «شایان ذکر است که آیپک سال ها و میلیون ها دلار بی وقفه برای لابی کردن سیاستی هزینه کرد که در نهایت منجر به برنامه هسته ای بدون محدودیت ایران شد». رودز به عنوان معاون مشاور امنیت ملی اوباما، در دوران حضورش در کاخ سفید، برخوردهای زیادی با لابی طرفدار اسرائیل داشت. او از نفوذ آیپک در کاپیتول هیل آگاه است. خود اوباما در کتاب «سرزمین موعود» این حقیقت را تأیید کرد. او یادآور شده: «اعضای هر دو حزب نگران عبور از خط قرمزهای کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل (AIPAC) بودند».
در واقع، اوباما وضعیت روسای جمهور ایالات متحده را ترسیم کرده که مدام تحت فشار هستند تا به هواداران اسرائیل امتیاز بدهند تا از شکست در انتخابات جلوگیری کنند. او درباره فشارهایی که دولتش با آن روبهرو بود گفت: «کسانی که با صدای بلند از سیاست اسرائیل انتقاد میکردند، در معرض خطر برچسبگذاری «ضد اسرائیل» - و احتمالاً یهودیستیز - قرار می گرفتند و در انتخابات بعدی با رقیبی که از بودجه خوبی بهره می برد، خوب مواجه می شدند».
شایان ذکر است علیرغم اینکه اوباما در معرض تحقیرآمیزترین حادثه ای قرار گرفت که هر رئیس جمهور ایالات متحده در زمان ریاست جمهوری با آن مواجه شد --یعنی زمانی که نتانیاهو به کنگره دعوت شد تا علیه توافق هسته ای که اوباما بسیار برایش تلاش کرده بود، صحبت کند- در مقابل اسرائیل با هدیه یک بسته کمک نظامی 38 میلیارد دلاری مواجه شد.
اکنون و در حین از سرگیری مذاکرات پس از پنج ماه توقف، اسرائیل بار دیگر تهدید به خرابکاری می کند. با به جریان افتادن مذاکرات، اسرائیل آمریکا را به اقدام نظامی ترغیب کرده است. بنی گانتز، وزیر دفاع و دیوید بارنیا، رئیس جاسوسی موساد، قرار است با مقامات ارشد کاخ سفید دیدار کنند تا برای اولین بار دستور کار نظامی علیه ایران را مطرح کنند. موساد همچنین این هشدار وحشتناک را ارسال کرده که به قلب برنامه هسته ای ایران ضربه خواهد زد.
نمی توان انکار کرد که مداخله اسرائیل در مسائل جهانی مشکل ساز است. اگر دیدگاههای پروفسور جان میرشایمر و استفان والت را قبول کنیم -و البته که دلیل کمی برای شک در آنها وجود دارد- لابی طرفدار اسرائیل نه تنها در تهاجم فاجعه بار آمریکا به عراق نقش داشت، بلکه اکنون می تواند شکست در توافق هسته ای ایران را نیز به لیست دستاوردهای فاجعه آمیز خود اضافه کند. این را به خاطر داشته باشید: این اسرائیل خواهد بود -و نه ایران- که امکان هرگونه توافق هسته ای را از بین می برد و منطقه را به یک درگیری مسلحانه دیگر نزدیک می کند.