مسعود فراستی در نقد سریال زخم کاری گفت: ابتدای تیتراژ آن نوشته شده اقتباسی از نمایشنامه مکبث شکسپیر؛ ولی بعید میدانم مهدویان مکبث را خوانده باشد!
شب گذشته در برنامه سینمایی «هفت» مسعود فراستی، محمد تقی فهیم و محمدرضا مقدسیان به نقد سریال نمایش خانگی زخم کاری به کارگردانی محمدحسین مهدویان پرداختند.
سوال من این است که اساساً مضمون فیلمنامه این سریال چیست؟ زنده باد ثروت یا مرگ بر آن؟! آینه عبرت یا نمایش مردم فریب ثروت؟! اساس زخم کاری به نظر من نه نقد ثروت بلکه ترویج آن است.
وی افزود: من جواد عزتی را در کمدی بیش و کم دوست داشتم؛ اما عزتی امروز را نمیشناسم. عزتی که در زخم کاری و حتی در ماجرای نیمروز در نقشی جدی بازی کرد را نمیتوانم بپذیرم؛ چرا که در این نقشها هم عکس العمل هایش کمدی است.
او در زخم کاری از همسرش سیلی میخورد، اما بهت عزتی در آن صحنه کاملاً کمدی است و نه درام و تراژیک. جواد عزتی نتوانست و به نظر من نمیتواند بدمنِ یک فیلم بشود.
به نظر من فیلمنامه از نظر ساختار توان پرداخت درست شخصیتها را نداشته و ما در زخم کاری اصلاٌ شخصیت نمیبینیم و همه در قالب تیپ باقی میمانند.
مقدسیان هم در ادامه اظهار کرد: من هم موافقم که فیلمنامه زخم کاری مهدویان، ملات لازم را ندارد. زخم کاری ایراد زیاد دارد و مهمترین اشکالش در فیلمنامه آن است که در سطح باقی میماند.
وقتی ما دانش فیلمنامه نویسی قوی نداشته باشیم، درک عمیق و درستی هم از اقتباس نداریم. اقتباس قرار نیست ضعف فیلمنامهنویسی ما را پوشش بدهد.
فهیم هم در نقد خود درباره سریال زخم کاری گفت: داستان زخم کاری سعی دارد به منبع اصلی وفادار باشد؛ منظورم رمان بیست زخم کاری نوشته آقای حسینی زاد است.
سعی کرده از طرف دیگر قصه مکبث را جسته گریخته در کار بگنجاند و ایرانیزهاش کند؛ اما در این مسیر موفق نبوده. در زخم کاری مردسالاری حاکم بر قصه است؛ اما مفهوم اصلی قصه در میان تصاویر شیک گم میشود.
ما در این سریال بیشتر آکسسوار دیدیم. به نظر من سریال تنها و تنها به خاطر حضور جواد عزتی در آن و علاقه مردم به شخصیت واقعی آن دیده شد.