عصرایران؛ مصطفی داننده- وقتی هنوز حسن روحانی سرکار بود و تیم مذاکره کننده او در حال مذاکره با طرفهای برجام برای احیای توافق هستهای بودند، اصولگرایان میگفتند نباید دوباره وارد داستان مذاکره شد.
حمیدرضا ترقی از اعضای ارشد حزب موتلفه آن زمان گفته بود:« اگر مذاکره کنندگان اصولگرا باشند، مذاکره اشکالی ندارد.» یا عباسی اعلام کرده بود که:« عباسی:« در آینده مذاکرات جدیدی خواهیم داشت، تیم مذاکره کننده ما با عزت برود مذاکره کند نه با ذلت.»
حالا اصولگرایان امور را به دست گرفتند. تمام مسائلی که در دولت روحانی مکروه و حرام بود، حلال اعلام شد و تیم مذاکره کننده هستهای به راحتی پای میز مذاکره میرود و همه هم برایشان «به به و چه چه» میکنند.
در همین راستا حجت الاسلام صدیقی امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه دولت جدید عاشق است در ممورد مذاکرات وین گفت:«مذاکره قبلی برد - باخت بود اما مذاکره دولت ولایی برد -برد است.»
البته امام جمعه محترم نمیداند که تیم جدید در حال ادامه دادن مذاکراتی است که عراقچی هدایت آن را بر عهده داشت و حرف تازهای در میان نیست.
بر اساس همان استدلال که مذاکره فقط مذاکره اصولگرایان، باید هم باقری و دوستانش، عزیز شوند.
کیهان مینویسد:« طیف غربگرای داخل کشور را مامور کرده اند تا به مواضع مقتدرانه تیم هستهای حمله کنند و چون حمله به توانمندی و اقتدار تیم هستهای کشورمان هویت وطنفروشانه آنها را فاش میکند، این حملات را در پوشش نقد انجام میدهند!»
در این درحالی است که همین روزنامه در دولت قبلی، سردمدار حمله به تیم مذاکره کننده هستهای بود و هرچه دلش میخواست میگفت و خود را دلواپس مینامید.
همان دلواپسها حالا دلآرام شد و نتیجه مذاکره هرچه باشد، آنها رضایت دارند؛ چون خودشان سرکار هستند.
باید به این نکته توجه داشت، کشور در مرحلهای است که تنها نتیجه مذاکرات مهم است. اینکه چه کسی مذاکره میکند، چندان مهم نیست.
مردم با تمام وجود دوست دارند که مذاکرات ایران و طرف غربی و شرقی ختم به خیر شود و بازار به ثبات برسد تا آنها بعد از مدتها نفس راحتی بکشند.
هیچ فرقی نمیکند سفره آنها را یک اصولگرا بزرگ کند یا یک اصلاحطلب. واقعا مردم از بالارفتن قیمتها خسته شدهاند و سفرهشان به اندازه یک دستمال کاغذی کوچک شده است.
اینکه قیمت پراید به نزدیکیهای 200 میلیون تومان رسیده است یا خرید خانه با وام مسکن هم تبدیل به یک آرزو شده است، نشان میدهد با بیشتر از هر زمان دیگری نیاز به گفتوگو و مذاکره همراه با توافق داریم تا با عبور از نیازهای اولیه معیشتی باز درباره فرهنگ و دموکراسی و صلح و عرفان و زیبایی گفت و گو کنیم. زیبنده یک جامعه ایمانی نیست که بیش از جوامع مادی درگیر و دل مشغول مادیات باشد!