اقتصادآنلاین - سهراب ایمانی؛ به گزارش اکونومیست، تا آنجایی که به اعلام نرخ باروری مربوط میشود، لحظه مهمی بود. ۲۴ نوامبر دولت هند اعلام کرد که نرخ باروری زنان به ۲ فرزند به ازای هر زن کاهش یافته است. این نرخ زاد و ولد حتی کمتر از نرخ جایگزینی است که در آن زاد و ولد جدید برای حفظ جمعیت ثابت کافی است و این نرخ زاد و ولد هند را در گروه بسیاری از اقتصادهای ثروتمندتر قرار میدهد. در واقع، نرخ باروری در حال حاضر در تمام کشورهای «بریک» شامل برزیل، روسیه، هند و چین زیر سطح جایگزینی قرار دارد و جمعیت کشورهای روسیه و چین در حال حاضر احتمالا رو به کاهش است. جای شگفتی نیست که اقتصادهای نوظهور نیز باید از همان مسیر جمعیتی خاصی عبور کنند که اقتصادهای ثروتمندتر پیشتر از آنها عبور کردهاند.
بااینحال به نظر میرسد سرعت تغییر در حال شتاب گرفتن است و احتمالا پیامدهای عمیقی برای اقتصاد جهانی خواهد داشت. پدیدهای که دانشمندان علوم اجتماعی آن را «تغییر جمعیتی» مینامند از دیرباز یکی از ویژگیهای اساسی نوسازی اقتصادی بوده است. در جوامع پیش از عصر صنعتی شدن هر دو نرخ زاد و ولد و مرگ و میر (نرخ زاد و ولد و مرگ و میر سالانه در هر ۱۰۰۰ نفر) بسیار بالا بود و رشد کلی جمعیت روند ناهموار و کند داشت.
با این حال، در قرن هجدهم نرخ مرگ و میر در برخی بخشهای شمال و غرب اروپا به تدریج کاهش پیدا کرد که نشان دهنده اولین مرحله از این تغییر جمعیتی شدید بود. کاهش نرخ مرگ و میر به رشد سریع جمعیت منجر شد و جمعیت کشور بریتانیا در میان سالهای ۱۷۶۰ و ۱۸۳۰ تقریبا دو برابر شد. بااینحال، از اواخر قرن ۱۸ نرخهای باروری زنان نیز روند نزولی در پیش گرفته است. تا قرن بیستم نرخهای زاد و ولد و مرگ و میر در کشورهای ثروتمند در سطوح پایین تثبیت شد که در غیاب مهاجرت رشد جمعیت بسیار آهسته یا حتی منفی را در پی داشت.
گذارهای جمعیتی، پدیدههای اجتماعی پیچیدهای هستند. توضیح کاهش نرخ مرگ و میر از همه آسانتر است چرا که به دلیل بهبود تغذیه، پزشکی و بهداشت عمومی حاصل شده است. یکی از عوامل کاهش نرخ زاد و ولد نیز انگیزههای اقتصادی است. بهعنوان مثال، با افزایش بازده مهارت بهنظر میرسد که خانوادهها فرزندان کمتری میخواهند تا سرمایهگذاری بیشتری در تحصیلات هریک از فرزندان خود انجام دهند. بااینحال، فرهنگ نیز اهمیت دارد و انریکو اسپولائور از دانشگاه تافتز و رومین واکزیارگ از دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس اشاره کردهاند که هنجارهای باروری جدید در اروپا در ابتدا در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم در فرانسه پدیدار شدند. مد جدید برای زاد و ولد کمتر احتمالا هم در تغییرات چشماندازهای مربوط به سکولاریسم و روشنفکری و هم در گسترش اطلاعات در مورد برنامهریزی خانواده ریشه دارد. با کاهش نرخ زاد و ولد در سراسر اروپا نرخ زاد و ولد کشورهایی که پیوندهای زبانی و فرهنگی با کشور فرانسه داشتند سریعتر و آسانتر از بخشهای دیگر کاهش پیدا کرد.
متیو دلونتال از دانشکده کلارمونت مککینا ، ژسوس فرناندز ویلاوردی از دانشگاه پنسیلوانیا و نیزه گونر از دانشگاه مستقل بارسلونا در مقاله جدید دیگری اذغان داشتند که گذارهای جمعیتی امروزه نیز الگوهای به نسبت یکسانی را دنبال میکنند. مولفان این پژوهش دادههای مربوط به ۱۸۶ کشور مختلف را جمعآوری کرده و دریافتهاند که تمام این کشورها به جز ۱۱ کشور گذار به نرخ مرگ و میر کمتر و باثباتتر را به سطوح پایینتر از هنجارهای دوران پیش از صنعتیسازی تجربه کردهاند. مجموعهای از ۷۰ کشور مختلف، گذار خود را به نرخ باروری پایین در میان سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۹۰ آغاز کردند. تنها کشوری که همچنان گذار نرخ باروری را آغاز نکرده است کشور چاد است (در ۸۰ کشور مختلف هر دو گذار نرخ مرگ و میر و باروری به سطوح پایین جدید در حال حاضر تکمیل شده است).
مهمتر این است که به نظر میرسد سرعت رویداد این تغییر جمعیتی در کشورهای مختلف افزایش پیدا کرده باشد. در حالی که گذار کشور بریتانیا به آهستگی و فراغتخاطر بین سالهای ۱۷۹۰ و ۱۹۷۰ روی داد گذار کشور شیلی با سرعت بیشتری در میان دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۷۰ روی داد و تکمیل شدن گذارهایی که در اواخر قرن بیستم آغاز شدهاند تنها چند دهه بیشتر طول نکشیده است. بهنظر میرسد که این شتابگرفتن حداقل بهطور جزئی منعکس کننده پدیدهای است که مولفان آن را «شیوع جمعیتی» مینامند و بر این واقعیت دلالت دارد که این گذارها در مکانهایی که همسایگان جغرافیایی و فرهنگی آنها پیش از این گذارهای باروری خود را تکمیل کردهاند زودتر و سریعتر روی میدهد. این تاثیر همسایگی همچنین ممکن است به معنای شروع این گذارها در سطوح درآمد پایینتر باشد. در حالی که گذار باروری در طی دو قرن اخیر معمولا در سطح تولید ناخالص ملی سرانه نزدیک به ۲۷۰۰ دلار روی میدهد (بر حسب نقطه برابری قدرت خرید و در قیمتهای سال ۲۰۱۱). اما گذارهایی که از سال ۱۹۹۰ به بعد آغاز شدهاند در سطح درآمدی نزدیک به ۱۵۰۰ دلار روی دادهاند.
نتیجه نهایی این تغییر جمعیتی شتاب در کاهش مداوم نرخ باروری جهانی و رشد جمعیت است. نرخ باروری جهان که در اواسط دهه ۱۹۸۰ در سطح ۳.۵ زایمان به ازای هر زن قرار داشت در سال ۲۰۱۹ صرفا به ۲.۴ زایمان کاهش پیدا کرده است. در واقع، با توجه به کاهش نرخ زایمان جهان ثروتمند در دوران همهگیری، ممکن است کووید- ۱۹ کل جهان را به آستانه نرخ باروی جایگزینی سوق داده باشد، اگرچه ممکن است این وضعیت موقت باشد. جمعیت جهان حتی پس از دستیابی به این سطح نیز به رشد خود ادامه خواهد داد چرا که تعداد زیادی از افراد، در سن فرزندپروری قرار دارند یا به این سن نزدیک میشوند. بهعنوان مثال، انتظار میرود جمعیت کشور هند تا اواسط این قرن به ۱.۶ میلیارد نفر افزایش پیدا کند. بااینحال، این رقم سقف کوتاهتری (در حدود ۱۰۰ میلیون نفر) نسبت به برآوردهای پیشین است که (نزدیک به یک دهه) زودتر محقق خواهد شد. بهطور مشابه، کاهش سریع نرخ باروری جهانی نیز ممکن است به این معنا باشد که برآوردهای سازمان ملل در مورد رسیدن جمعیت جهان به ۱۱ میلیارد نفر تا سال ۲۱۰۰ احتمالا باید بازبینی شده و کاهش پیدا کند.
تکمیل تغییر جمعیتی در سراسر جهان بدون دردسر نخواهد بود. بهعنوان مثال این گذار همانطور که آدرین آکلرت و فردریک مارتینز از دانشگاه استنفورد، هانس مالمبرگ از دانشگاه مینهسوتا و متیو راگنایل از دانشگاه نورثوسترن پیشنهاد کردند ممکن است مشکلات اقتصاد کلان بلندمدت را دشوارتر سازد. آنها اشاره کردهاند که افزایش سپردهگذاری جمعیت در حال پیر شدن، نرخهای تورم و بهره را کاهش میدهد. با افزایش سهم افراد بالای ۵۰ سال در جمعیت جهان از ۲۵ درصد در حال حاضر به ۴۰ درصد در سال ۲۱۰۰ ممکن است نرخ بهره پایین مستحکمتر شود و بازده داراییها نیز ممکن است کاهش یافته و عدم توازن جهانی عمیقتر شود.
بااینحال، این گذارهای جمعیتی ممکن است طیفی از مزایای اقتصادی را موجب شوند. رشد آهستهتر جمعیت ممکن است دشواری چالش کاهش انتشارات گازهای کربنی را کاهش دهد. همچنین در صورت وجود کارگران کمتر ممکن است تحصیلات بهتر و مشارکت بیشتر زنان در نیروی کار به تحقق بهتر ظرفیتهای آنها منجر شود. بدین ترتیب که ورود مهاجران که زمانی تهدیدی برای اقتصاد به حساب میآمد ممکن است همانند تولد نوزاد در خانواده یک رویداد مهم به حساب آید.