به گزارش حوزه تشکلهای دانشگاهی خبرگزاری فارس، مرضیه افشار نیا فعال دانشجویی طی یادداشتی نوشت: حوضه آب زاینده رود شامل سرچشمه زاینده رود، رودخانه، انشعابات و در انتها تالاب گاوخونی است. چندسالی است که اصفهان به دلایل مختلف دچار کمبود ذخائر آبی است و سد بزرگ زاینده رود در طی چند سال اخیر، در بهترین حالت دارای حدود ۸۰۰ میلیون مترمکعب آب بوده است این در حالی است که کل گنجایش سد حدود یک میلیارد و چهارصد میلیون متر مکعب است.
از علل خشکی زاینده رود به چند عامل میتوان اشاره داشت:
-بارش کم و خشکسالی چندین ساله در کل کشور و در سرچشمه های زاینده رود
-بارگذاری بیش از حد بر روی سرچشمه و رودخانه زاینده رود بدون تأمین آب، استفاده بی رویه آب سرچشمه در باغات، آبرسانی به برخی شهرها مانند قم، یزد و برخی مناطق کرمان
علیرغم تعهد دولت قبل برای تأمین منابع، منبع آبی برای زاینده رود در نظر گرفته نشده ، پروژه های تامین آب همگی تعطیل بوده اما پروژه های مصارف به طور کامل اجرا گردیده.
-عدم مدیریت صحیح آب در کل کشور. تنش بحران آب در فلات مرکزی ایران بیشتر به چشم میخورد که دلیل آن کمبود آب در این حوضه است و عدم مدیریت صحیح آب نیز مزید بر علت گشته است.
چندسالی است که وعده تدوین و تنظیم سند ملی آب به جهت مشخص کردن تکلیف حوضه آبریز فلات مرکزی ایران مطرح گردیده اما متاسفانه اجرایی دیده نشده است؛ اگر این سند تدوین و اجرا شده بود، از یکه تازی های وزارت نیرو کاسته می شد...
وزارت نیرو، حوضه های شش گانه آبریزی که در کل فلات ایران وجود دارد را به سازمان آب فلات ایران سپرده و این سازمان زیر مجموعه معاونت آب وزارت نیرو است درحالیکه قدرت و صلاحیت لازم را ندارد زیرا وزارت نیرو خود در این ماجرا ذی نفع است لذا نمیتواند سیستم مدیریت عادلانه ای داشته باشد.
در سالهای اخیر که با کم آبی رو به رو بودهایم، به صورت متوسط ۴۰۰-۵۰۰ میلیون متر مکعب آب در پشت سدها بوده و وزارت نیرو به جای اولویت سنجی مصارف شرب، مصارف زیست محیطی، کشاورزی و در انتها صنعت، مصارف صنعتی را اولویت قرار داده.
از طرفی حق آبه زیست محیطی تالاب گاوخونی داده نشده و همین مسئله منجر به بحران زیست محیطی در شرق اصفهان گردیده و تبعات آن کل اصفهان را در برگرفته است.
شورای عالی آب که شورای بالا دستی در حوضه آب است و رئیس جمهور، رئیس آن شوراست عملا تشکیل نشده و بسیاری از اختیارات شورا به وزارت نیرو تنفیذ شده است.
همچنین شاهد فشار مجموعه های متعدد، برخی از وزرا و نمایندگان برای روانه کردن آب به یک منطقه و بستن آب منطقه ی دیگر بوده ایم.
عدم ورود صحیح وزارت خانه هایی مانند وزارت کشاورزی و صنعت در حل معضل آب و دخیل ندانستن خود در این موضوع و ورود سست محیط زیست در این بحث همگی منجر به فاجعه کمبود آب شده است.
حال کشاورز ناراضی است، صنعت ناراضی است، میگویند آب شرب تنها برای ۸۰ روز در پشت سد وجود دارد و یعنی آب شربی دیگر نیست.
از طرفی افغانستان سالهاست که حق آبه ی هیرمند را آنجور که شایسته ایران بوده نداده است و عملا منطقه هامون را به یک خشکی بزرگ مبدل گردانیده. صنعت این منطقه خوابیده و بی آبی و بی غذایی سهم مردم آن مردم است.
جهت حل مشکل آب در ایران می بایست اول تولید آب داشته باشیم. با تصفیه آب جنوب می توان مناطق مرکزی و جنوبی ایران را از بحران کمبود آب خارج کرد.
در جنوب ایران در استانهای سیستان، کرمان و هرمزگان نیز شاهد تنش آبی هستیم، نگرانی موجود این است که اتفاقات اخیر اصفهان زمینه ای برای تجمعات و تظاهرات شهرهای فوق شود و در آینده چشم انداز خوبی برای ایران نخواهد داشت.
انتهای پیام/