به گزارش برنا، دفتر مطالعات مدیریت مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی طی گزارشی مذاکرات وین را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است که بخشی از آن به شرح زیر است؛
با گذشت نزدیک به یک سال از رویکار آمدن دولت بایدن، آمریکا به برجام بازنگشته و از رفع مؤثر تحریمها خودداری میورزد. ایده اصلی دولت بایدن این بود که با اعمال «فشار هوشمند» یا همان «ترکیب دیپلماسی و چندجانبهگرایی با کمپین فشار حداکثری» ایران را وادار به پذیرش «توافق قویتر و طولانیتر» کند. به همین دلیل، دولت بایدن بیش از آنکه بهدنبال بازگشت فوری به برجام باشد در پی طراحی سازوکاری بود که چگونه میتوان توافق هستهای را به بستری برای دستیابی به تبدیل توافقی جامع برای مهار ایران کرد. تیم مذاکرهکننده آمریکا با چنین هدفی در فروردینماه 1400 وارد مذاکرات وین شد و پیشنویسی را برای گفتگو درباره دو موضوع اصلی مذاکره یعنی «تحریم» و « برنامه هستهای» ارائه کرد که طبق آن از یکسو آمریکا با حفظ بخش مهمی از تحریمها بهدنبال استمرار اهرم فشار علیه ایران و ازسوی دیگر به بهانه «آستانه گریز یکساله» خواستار محدودیتهای فنی و نظارتی فرابرجامی ازجمله تخریب سانتریفیوژهای نسل جدید و زنجیره ساخت این ماشینها بود.
استراتژی دولت بایدن برای «ارائه امتیاز کمتر و تحمیل محدودیت بیشتر» تبدیل به مهمترین گره مذاکرات وین در 6 دور قبلی شد. ارزیابی دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی در قالب کمیته تطبیق برجام از متن حاصل از 6 دور پیشین وین نیز این بود که این متن انطباق کاملی با سیاست حرف قطعی و قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها نداشته و منافع جمهوری اسلامی ایران را تأمین نمیکند. ازاینرو، ضرورت دارد تا ضمن بازبینی روندهای گذشته، برای تأمین منافع ملی و اطمینان از رفع مؤثر تحریمها اصلاحاتی در متن پیشنویس 6 دور قبلی انجام شود. با آغاز دور جدید گفتگوها در وین باید این موضوع بهدقت مورد واکاوی قرار گیرد که آمریکا چه رویکردی در پیش گرفته است و ایران باید بهدنبال چه هدفی باشد.
ادامه این گزارش را در فایل ذیل بخوانید؛