«جفری وُلین» استاد بازنشسته عکاسی از دانشگاه ایندیاناست که اخیراً به عکاسی خیابانی روی آورده و ماحصل آن، این روزها در شیکاگو به نمایش در آمده است. اما سوژه عکسهای او چه کسانی هستند؟
او چندین سال گذشته را صرف صحبت با افراد بیخانمان به ویژه در نیویورک ـ پرجمعیتترین شهر آمریکا ـ و مستندسازی شرایط آنها کرده است. وُلین از کارتنخوابها عکاسی کرده و داستان آنها را به زبان خودشان بیان میکند. پرسشنامهای شامل این سؤالات را تهیه کرد: «چگونه بیخانمان شدید؟ یک روز شما چگونه است؟ کجا میخوابید؟ به نظرتان چگونه میتوانیم مشکل بیخانمانی را حل کنیم؟» او با این کار فرصتی را فراهم کرد که سازمانهای مردمنهاد و خیریهها با این مشکلات آشنا شوند و نهایتاً همدلی بیشتری ایجاد شود.
«توماس» پدرش را در ۶ سالگی و مادرش را در ۱۲ سالگی از دست داد. بعد از مرگ والدین، او و ۶ خواهر و برادرش نزد داییشان زندگی کردند اما او از قوانین دایی پیروی نکرد و اولین بار در ۱۴ سالگی بیخانمان شد.
ولین میگوید: وقتی به شیکاگو نقل مکان کردم، بیخانمانی در یک شهر بزرگ هر روز به چشم میخورد. برایم سؤال شد که این بحران چیست و ما چگونه میتوانیم آن را رفع کنیم؟ نخستین تلنگر مرا به عکاسی از بیخانمانها ترغیب کرد اما بعدش پرسشهای دیگری سراغم آمد. پس تصمیم گرفتم به جای اینکه فقط به زندگی خصوصی آنها سرک بکشم، بهترین کار ممکن را انجام دهم و با آژانسهای حرفهای است که واقعاً مشکلات بیخانمانی را درک میکنند، این قضیه را در میان بگذارم.
پس با «ائتلاف بیخانمانهای شیکاگو» (CCH) همراه شدم؛ شامل افرادی که قبلاً بیخانمان بودهاند اما دیگر بیخانمان نیستند.
«ملودی» زمانی یک سرباز درجه ۳ بیمارستانی در نیروی دریایی ایالات متحده بوده است.
* چه کسانی بیخانمان میشوند؟
جفری معتقد است: همه به غذا و سرپناه نیاز دارند. این جزء نیازهای اولیه انسان است. یکی از اولین چیزهایی که یاد گرفتم این بود که افرادی که در خیابانها می بینیم، برخی از آنها به وضوح به دارو نیاز دارند. بیخانمانها از اقشار مختلف هستند؛ بسیاری از زنان هستند که روابط آزاردهنده را ترک کردهاند. آنها به مراقبت از کودکانشان نیاز دارند تا بتوانند کار کنند. یا نیاز به آموزش شغلی دارند. بچههایی وجود دارند که به دلیل همجنسگرا بودن، والدینشان آنها را از خانه بیرون میکنند. در این میان، افرادی هم هستند که شغل خود را از دست دادهاند و پشتیبان مالی یا خانوادهای نداشتند که بتواند از آنها مراقبت کند.
اکنون ۱۶ هزار کودک در شیکاگو وجود دارند که از نظر تعاریف مصطلح، بیخانمان هستند. اگرچه آنها در خیابان نیستند و با یک مادربزرگ یا یک خاله یا یکی ازدوستان زندگی میکنند؛ اما هیچ آدرس دائمی ندارند.
اینطور نیست که همه افراد بیخانمان دچار اعتیاد به مواد مخدر یا بیماری روانی باشند. مثلاً زنی به نام «مکسیکا» که شغل خوبی داشت و آنقدر پول پسانداز کرده بود که بتواند خانه بخرد. اما ناگهان متوجه شد که سرطان دارد و چون بیمه خوبی نداشت، تمام پساندازش را هزینه درمان کرد و با سه فرزندش در ۹ ماه در یک پناهگاه به سر برد. او البته بعدها تحصیلاتش را در فوقلیسانس بازرگانی ادامه داد و اکنون در آپارتمان خودش زندگی میکند.
دیوید میگوید: بعد از ۲۰ سال کار به عنوان مکانیک خودرو و اتوبوس، این شغل خانوادگی در سال ۱۹۹۲ شکست خورد. ۳۷ ساله بودم. زندگی را در ماشینم شروع کردم. ۸۰ درصد از وعده های غذایی من در ۲۰ سال گذشته از زبالهدانها تهیه شده است.
* اکثر بیخانمانها نامرئی هستند!
این استاد بازنشسته دانشگاه میگوید: از آنجایی که ما کشوری بدون شبکه ایمنی خوب هستیم، بیخانمان شدن سخت نیست! اگر افراد کمتر از یک سال بیخانمان باشند، شانس بسیار بیشتری برای بازگشت مجدد به جامعه دارند. در حالی که این روند هر چه بیشتر ادامه پیدا کند، بیرون آمدن از آن سختتر میشود.
او در ۱۵ سالگی خانه را ترک کرد و به «خانه مرسی» رفت. در سال ۲۰۱۷ از آنجا بیرون آمد اما اجازه تغییر نام قانونی یا نقل مکان به خانه پسرانه را ندادند. او در ۱۹ مه ۲۰۱۸، درمان هورمونی خود را برای تغییر جنسیت از زنانه به مردانه آغاز کرد و از خانه گروهی خارج شد. او اکنون در کالج تریتون به عنوان دانشجوی سال اول در حال تحصیل در رشته هنر و موسیقی است.
ولین درباره اینکه چطور به سوژهها نزدیک میشده و اعتمادشان را جلب میکرده است، میگوید: وقتی نگاتیوهای لوئیس هاین (عکاس و جامعهشناس آمریکایی، متوفی ۱۹۴۰) را در موزه جورج ایستمن دیدم، درک عمیقتری از کار و نحوه برخورد او با جمعیتهای آسیب پذیر نظیر کودکان کار و مهاجران پیدا کردم. یاد گرفتم که مردم مهم هستند و نباید از آنها سوء استفاده کرد. من مطمئن میشوم که هر کاری از دستم بر میآید برای این قشر انجام دهم تا مورد انتقاد درباره سوء استفاده از بیخانمانها قرار نگیرم.
این عکاس تأکید میکند: مایلم مردم بدانند که مشکل به این سادگی نیست که در خیابانها میبینند، بلکه اکثر بیخانمانها نادیدنی هستند.
وُلین متولد نیویورک است و اکنون ۷۰ سال دارد. او تاکنون در بیش از ۱۰۰ نمایشگاه انفرادی و گروهی در ایالات متحده و اروپا شرکت داشته است؛ از جمله نمایشگاههای انفرادی در موسسه هنر شیکاگو، مرکز بینالمللی عکاسی در نیویورک، موزه جورج ایستمن در روچستر و موزه عکاسی معاصر در شیکاگو.
عکسهای او در مجموعههای دائمی موزههای متعدد از جمله موزه متروپولیتن هنر نیویورک وجود دارد. موزه هنر لس آنجلس، موزه هنر مدرن سانفرانسیسکو، موزه هنر نلسون-اتکینز در کانزاس سیتی، موزه هنر کلیولند، موزه هنرهای زیبای هیوستون، موسسه هنر شیکاگو، کتابخانه عمومی نیویورک، موزه جورج ایستمن در روچستر، موزه هنر آمریکایی ویتنی در نیویورک، کتابخانه ملی فرانسه، پاریس و موزه هنر مدرن نیویورک.