به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، مرحوم آیت الله مصباح یزدی در یکی از سلسله جلسات اخلاق خود که در تاریخ 92/1/28 در دفتر مقام معظم رهبری است ایراد فرمودند، دربارۀ رابطه متقابل ایمان و عمل به نکاتی اشاره فرمود؛ در ادامه خلاصهای از این بیانات را میخوانید:
بررسی تأثیر ایمان و کفر با روش عقلی امری ممکن است، اما خدای متعال نتیجه چنین تحقیقی را به صورت شفاف در اختیار ما قرار داده است. با توجه به حقایقی که قرآن کریم برای ما بیان فرموده است ما میتوانیم راه زندگی خود را بهتر بشناسیم و مسیری را انتخاب کنیم که بعد پشیمان نشویم. بسیاری از افراد گمان میکنند انسانهای بسیار خوشبخت و موفقی هستند، اما روزی چشم باز خواهند کرد و خواهند دید که بسیار اشتباه میکردهاند. قرآن کریم میفرماید: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرینَ أَعْمالاً * الَّذینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً؛ بگو: آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین مردم در کارها، چه کسانى هستند؟ آنها که تلاشهایشان در زندگى دنیا گم شده، با این حال میپندارند که کار نیک انجام مىدهند» ضرر مضاعفِ این نوع انسانها این است که به جهل مرکب هم مبتلا هستند. بدین معنا که ضرر کردهاند، اما گمان میکنند خوشبخت هستند. برای اینکه ما مبتلا به چنین روزی نشویم، باید بفهمیم کدام راه صحیح و کدام راه غلط است و با اطمینان و باور قدم به پیش گذاریم و بعد با توجه به اینکه ایمان و کفر دو قطبی هستند که مراتب فراوانی میان آن دو وجود دارند، نباید به اولین مرتبه ایمان اکتفا کنیم، وگرنه باز پشیمان خواهیم شد؛ از این رو باید برای فهمیدن راههای کسب ایمان و بعد درک راههای حفظ، رشد و تقویت آن تلاش کنیم. قرآن کریم بارها تذکر میدهد که ممکن است کسانی عمری را با ایمان بگذرانند، اما در آخر عمر کافر شوند و برعکس ممکن است کسانی عمری با کفر زندگی کنند و در آخر ایمان آورند. انسان دائماً در حال نوسان است و دائماً زمینههای گزینش برای او فراهم میشود.
ایمان، خود عملی قلبی است، به این معنا که انسان باید با قلب خویش متعلقات ایمان را بپذیرد، اما پس از تحصیل ایمان چگونه باید آن را حفظ و تقویت کرد؟ در یک تقسیمبندی کلی میتوان اعمال را به دو قسم جوارحی و جوانحی تقسیم کرد؛ اعمال جوارحی به معنای کارهایی است که با اندامهای بدن انجام میگیرد و اعمال جوانحی کارهای قلبی و درونی است. برای تقویت ایمان باید از هر دو نوع کار کمک گرفت. با توجه به اینکه ایمان دو رکن دارد، یکی شناخت و دیگری میل، ما باید در هر دو صحنه تلاش کنیم؛ هم باید شناخت خویش را تقویت کنیم و هم باید سعی کنیم میل و عواطفمان را در همان جهتی که علم بدان داریم تقویت کنیم. اگر ما دستوارت اسلام را تحلیل کنیم خواهیم یافت که همه آنها در همین جهت سامان یافته است؛ یا برای تقویت شناخت است یا برای تقویت محبت و اراده انسان.
وقتی انسان ایمان داشته باشد در انجام عملِ مناسب با ایمان، معطّل نشده، به آن اقدام میکند. پس ایمان در عمل انسان اثر مستقیم میگذارد، اما این ارتباط یک طرفه نیست، بلکه عمل هم در ایمان اثر میگذارد. وقتی انسان بر طبق ایمان خویش عمل کند، ایمان او راسختر و قویتر میشود و بر عکس اگر کسی ایمان به چیزی داشته باشد، اما در اثر عواملی بر خلاف آن عمل کند، به تدریج ایمان او ضعیف میشود. این حقیقت در بسیاری از امور روحی و روانی انسان قابل تجربه است؛ مثلاً اگر انسان به کسی علاقهمند باشد و مطابق این علاقه عمل کند، به این معنا که به یاد او باشد، برای او هدیه بفرستد و ... روز به روز این محبت افزایش مییابد، اما اگر به هر دلیلی بر عکس عمل کند به تدریج، آن محبت کمرنگ میشود. اگر این حقیقت را باور کنیم معنای آیاتی همچون این آیات را خواهیم فهمید که میفرماید: «ثُمَّ کَانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا السُّوأَى أَن کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ؛ پس سرانجام کسانى که اعمال بد مرتکب شدند به جایى رسید که آیات خدا را تکذیب کردند.» بنابراین ممکن است انسان روزی مسیر خویش را عوض کند و ایمانش بر باد رود و اصلاً اهل تکذیب و تمسخر دین شود. همچنین خدای متعال میفرماید: «وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَکُونَنَّ مِنَ الصَّالِحینَ * فَلَمَّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَ تَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ * فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فی قُلُوبِهِمْ إِلى یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِما أَخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما کانُوا یَکْذِبُون؛ بعضى از آنها با خدا پیمان بسته بودند که اگر خداوند ما را از فضل خود روزى دهد، قطعاً صدقه خواهیم داد و از صالحان خواهیم بود. اما هنگامى که خدا از فضل خود به آنها بخشید، بخل ورزیدند و سرپیچى کردند و روى برتافتند؛ پس خداوند نفاقی را تا روزى که خدا را ملاقات کنند، در دلهایشان برقرار کرد، به این خاطر که از پیمان الهى تخلّف کردند و به این خاطر که دروغ مىگفتند.»
برای ثابت قدم ماندن در مسیر ایمان و رهایی از دامهای شیطان باید به رابطه ایمان و عمل توجه داشت و از آن غفلت نورزید. ایمان ما اعمالی را اقتضا دارد و ما باید تلاش کنیم به این اقتضا عمل کنیم. ما میدانیم انفاق گرچه به نیمی از خرما، امری مطلوب است. بنابراین شایسته است به همان اندازه که برای ما میسر است انفاق کنیم و انجام این عمل نیکو را حواله ندهیم به زمانی که ثروتمند شویم. همین الان اگر یک دانه خرما دارید، نیمی از آن را خود بخورید و نیمی از آن را انفاق کنید. هنگام صبح که میخواهید از خانه بیرون روید بسمالله بگویید. وقتی میخواهید درس را شروع کنید بگویید: خدایا به امید تو و هنگامی که پایان یافت بگویید الحمدلله؛ خدایا تو را شکر میکنم که توفیق دادی درسم را بخوانم. آیا انجام این اعمال به سرمایه فراوانی نیاز دارد؟! نباید این کارها را کوچک شمرد و در انجام آنها تنبلی کرد یا آنها را مقدسبازی تلقی کرد. هنگامی که کسی را دوست داشته باشید، هر چه نام او را ببرید سیر نمیشوید و هر چه به او نزدیکتر شوید خسته نمیشوید. دوستدار خدا هم هیچگاه از گفتن اذکاری همچون تسبیح حضرت زهرا سلاماللهعلیها خسته نمیشود. اگر به مقتضای ایمان عمل کنیم، این عمل سبب رشد و تقویت ایمان ما میشود. ایمانِ تقویت شده هم در عمل تأثیر گذاشته، اعمال نیکوتری از انسان سرمیزند. این رابطه تأثیر و تأثری متقابل دارد، به این معنا که هم ایمان در عمل اثر میگذارد هم عمل باعث تقویت ایمان میشود.
انتهایپیام/