به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از نورنیوز؛ فرآیند جدید مذاکرات وین میان ایران و نمایندگان ۱+۴ با هدف رفع تحریمها علیه ملت ایران دومین دور خود را به پایان رسانده است.
با توجه به توافق بر سر پیشنویسهایی که باید در گفتگوهای آتی مورد بحث قرار بگیرد، سومین نشست به احتمال زیاد پیش از آغاز سال جدید میلادی برگزار خواهد شد.
تحلیل و بررسی تحولات متن و حاشیه دو نشست اخیر که از روز دوشنبه هشتم آذرماه آغاز شد، نکات مهمی را به دست میدهد که نشان از تلاش مشترک ضلع غربی میز مذاکره برای وارونهنمایی حقیقت و پیشبرد موضوع در خارج از مسیر گفتگوها دارد.
بر این اساس و برای روشن شدن مسیر طی شده توسط طرفین مذاکرات، مرور آنچه تاکنون گذشته است، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
اروپا بعد از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت سال ۹۷ تلاش پردامنهای را برای «وعدهدرمانی» که هدف آن فروپاشی همزمان اقتصادی و هستهای ایران بود آغاز کرد.
سیاست اعلام نشده اروپا این بود که با اغتنام فرصت پدید آمده و با پنهان شدن پشت اقدامات غیر قانونی و افراطی ترامپ، اهداف راهبردی خود یعنی وارد کردن فشار خُرد کننده به اقتصاد و صنعت هستهای ایران را تامین کند.
در این رابطه فرانسه به دلایل مختلف، نقش پرچمداری این جریان را بر عهده داشت و این روند با توجه به رویکرد آمریکا برای کاهش حضور در غرب آسیا و تمرکز بر راهبرد مهار چین با تغییر سیاست خاورمیانهای پاریس و تلاش برای جایگزین شدن به جای آمریکا در منطقه، تشدید شد.
اقدامات فرانسه در بحران پیش آمده در لبنان پس از انفجار مهیب بندر بیروت در مردادماه سال ۹۹ که در پوشش تلاش برای جمعآوری کمکهای بینالمللی، اما با هدف مقصرنمایی حزبالله و ایفای نقش موثر در چینش ترکیب دولت جدید در این کشور رقم خورد، نمونهای از این رویکرد جدید پاریس بود.
در ادامه و در سال جاری نیز سفر چندماه پیش مکرون به عراق در جریان نشست امنیتی بغداد و زمینهسازی برای عقد قرارداد سنگین ۲۷ میلیارد دلاری نفت و گاز با شرکت توتال و همچنین عقد قرارداد سنگین ۱۹ میلیارد دلاری فروش سلاح به امارات در کنار قطع نکردن ارسال سلاح به سعودی نشان از عزم جدی پاریس در این خصوص دارد.
علاوه بر این با توجه به خروج رقیب قدرتمند و دیرینه فرانسه یعنی بریتانیا از اتحادیه اروپا این احساس در حاکمان کاخ الیزه شکل گرفته که میتوانند رهبری اروپا را برای ایجاد انسجام در اتحادیه و تعیین نقش مستقل برای آن در مناسبات جهانی بر عهده بگیرند.
ایفای نقش مستقل اروپا نسبت به آمریکا در مسائل مهم بینالمللی بویژه در موضوعاتی که منافع اروپا و آمریکا هم راستا نباشد، مهمترین عرصه خودنمائی فرانسه با پشتوانه اتحادیه اروپایی به حساب میآید.
بر این اساس؛ برجام و دور جدید مذاکرات ایران و ۱+۴ با توجه به حساسیتهایی که نتایج این گفتگوها برای کشورهای منطقه غرب آسیا و همچنین رژیم صهیونیستی دارد، یکی از عرصههای بسیار مهمی است که زمینه بازیگری فعال را برای فرانسه با هدف پرچمداری اتحادیه اروپا، فشار به آمریکا، جذب برخی کشورهای عربی منطقه و استفاده همهجانبه از ظرفیتهای رژیم صهیونیستی به وجود آورده است.
فرانسه تلاش میکند این گزاره را در داخل اتحادیه اروپا تثبیت کند که پس از برجام نه تنها توانمندیهای هستهای ایران کاهش پیدا نکرده بلکه به شهادت پیشرفت سریع تهران در بازسازی ظرفیتهایش پس از خروج آمریکا از برجام به شرایط بسیار بهتری رسیده و اکنون تهدید هستهای نزدیک برای اروپا به حساب میآید.
تمرکز بر این خط رسانهای و تبلیغاتی برای رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی منطقه هم مطلوبیت کامل دارد چرا که تقویتکننده سیاست ایرانهراسی آنهاست.
علاوه بر این؛ فرانسه با تقویت این خط رسانهای، شرایط لازم برای افزایش تهدیدات رژیم صهیونیستی علیه ایران و مشروعیت دادن به آن و همچنین حضور قوی در بازار فروش تسلیحات به کشورهای منطقه را برای خود فراهم میکند که طبیعتا وابستگی این کشورها به فرانسه را به صورت قابل توجه افزایش خواهد داد.
ویژگی مهم دیگر این رویکرد این است که شراکت راهبردی با رژیم صهیونیستی در پیگیری این سیاست که با افزایش بازیگری فرانسه در لبنان به نفع اسرائیل تکمیل میشود، موقعیت ممتازی را برای پاریس در جهت بهرهمندی از حمایت لابی صهیونیسم ایجاد خواهد کرد.
نکته اینکه؛ تقریبا همه گزارههای اطلاعاتی و تحلیلی پیدا و پنهان، اتخاذ این رویکرد از سوی فرانسه را در جریان مذاکرات ایران با ۱+۴ تایید میکند.
از آن سو؛ چین و روسیه هم با اشراف کامل نسبت به نقش مخرب فرانسه در مذاکرات که به نوعی به سیاست سه کشور اروپایی حاضر در وین تبدیل شده، با نگرانی تلاش میکنند که بر تغییر این رویه تاثیر بگذارند.
اگرچه آمریکا در راهبرد کلان خود به دنبال تداوم فشار همهجانبه به ایران است، اما نشانههای نه چندان محکمی وجود دارد که دولت بایدن در این مرحله از مذاکرات به دلیل نیاز شدید به داشتن دستاورد در حوزه سیاست خارجی با رویکرد تخریبی فرانسه و به تبع آن اتحادیه اروپا موافق نیست.
گام برداشتن فرانسه در این مسیر از ابتدای دور جدید مذاکرات در ۲۹ نوامبر موجب اتلاف وقت شدید و فرسایشی شدن مذاکرات و دوبارهکاریهای متعدد شده که قطعا بر شکل گیری مذاکرات سازنده و رو به جلو اثر منفی میگذارد.
نوع رفتار فرانسه تاکنون موید این واقعیت است که پاریس از ایفای نقش «پلیس بد در زمین بازی غرب» (آمریکا و اروپا) عبور کرده و به دنبال ایجاد زمین بازی جدیدی است که از رهگذر آن دو رخداد غیر سازنده شامل «شکست کامل مذاکرات» و یا «تحمیل برجام ۲۰۲۱ به ایران» محقق شود.
بسیار روشن است که هر دو گزاره ذکر شده برای ایران مطلوبیت ندارد و با آن همراهی نخواهد کرد.
روسیه، چین و احتمالا آمریکا نیز مایل به شکست مذاکرات نیستند و لذا تداوم این مسیر از سوی فرانسه با وجود پیشرفت نسبی مذاکرات تاکنون، میتواند با چالشهای شکننده همراه باشد.
بررسی مجموعه گزارههای تاثیرگذار بر نتیجه مذاکرات وین موید این واقعیت است که دور جدید گفتگوها عرصه سخت و بسیار پیچیدهای است که معادلات موثر بر آن تنها به برنامه صلحآمیز هستهای ایران و تحریمهای غیرقانونی و ظالمانه علیه کشورمان محدود نمیشود.
میز مذاکرات در وین عملا به «میدان رقابت راهبردی میان قدرتهای جهانی و منطقهای» تبدیل شده و عبور موفق از این عرصه به دلیل فرصتها و تهدیدهای بسیار مهمی که به آن پیوند خورده، نیازمند تدبیر، هوشمندی، انسجام و جدیتی بیش از پیش از سوی همه طرفهای علاقهمند به فرجام نیک این مذاکرات است.