نرگس کیانی: پرونده خوشنویسی ایران با عنوان «برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی در ایران» در بخش «برنامههای خوب پاسداری» در یونسکو ثبت شده است و این در حالی است که ترکیه پروندهاش را با عنوان «خوشنویسی سنتی در هنر اسلامی در ترکیه» در بخش «میراث مُعرف ناملموس» به ثبت رسانده است.
ترکیه در ماه مارس ۲۰۲۰ (فروردین ۹۹) برای ثبت هنر خوشنویسی به عنوان میراث ناملموس خود اقدام کرد و این در حالی بود که میدانست رویه ارائه پیشنهاد برای ثبت در فهرست میراث ناملموس سازمان یونسکو این گونه است که هر کشور یک سال در میان میتواند اقدام به ارسال پرونده کند و از آنجا که ایران در سال ۲۰۱۹ دوتار ایرانی را ثبت جهانی کرده بود، در سال ۲۰۲۰ نمیتوانست پیشنهادی ارائه دهد و ناگزیر بود فقط در زمینه پروندههای چندملیتی با سایر کشورها همکاری کند. از این رو ثبت هنر خوشنویسی به نام ترکیه محتمل بود، مگر اتفاقاتی غیرمنتظره رخ میداد تا این هنر به نام این کشور ثبت نشود و آن اتفاق غیرمنتظره شیوع کرونا و به تعویق افتادن همه امور بود.
سرانجام شنبه، ۱۳ آذر ۱۴۰۰ خبر آمد که پرونده «برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی در ایران» به شانزدهمین جلسه کمیته بینُالدُوَل محافظت از میراث فرهنگی ناملموس که از ۱۳ تا ۱۸ دسامبر ۲۰۲۱ (۲۲ تا ۲۷ آذر ۱۴۰۰) در مقر سازمان یونسکو در پاریس برگزار میشود، ارسال شده است و همزمان با ایران، ترکیه نیز پروندهای تحت عنوان «حُسن خط، هنر باستانی خوشنویسی اسلامی» و ۱۶ کشور عربی شامل عربستان سعودی، عراق، اردن، لبنان، فلسطین، یمن، مصر، الجزایر، تونس، مراکش، کویت، امارات، عمان، بحرین، سودان و موریتانی پروندهای مشترک با عنوانِ «خوشنویسی عربی، دانش، مهارت و شیوهها» به این جلسه ارائه کردهاند.
در این میان ایران به اقدام ترکیه اعتراض کرد و اعتراضش موجب شد عنوان پرونده آنها از «خوشنویسی اسلامی» به «خوشنویسی سنتی در هنر اسلامی در ترکیه» تبدیل شود. سرانجام پرونده ایران در بخش «برنامههای خوب پاسداری» و پرونده ترکیه در بخش «میراث ناملموس» ثبت شد.
از حمیدرضا قلیچخانی، استاد شناختهشده و باسابقه خوشنویسی میپرسیم ثبت پرونده ایران در بخش «برنامههای خوب پاسداری» همانقدر که این روزها در موردش میشنویم مهم است یا خیر؟ و بخشی از آنچه او میگوید این است که آنچه ایران ثبت کرده است درواقع گزارش یا شرح کار انجمن خوشنویسان ایران طی ۴۰ سال گذشته از منظر کمی است و اگرچه این نکته نیز اهمیت دارد اما این، پروندهای ابتر است و کارکردی برایمان ندارد و چه بسا اگر تمرکز را بر ثبتِ به عنوان مثال میرعلی تبریزی، واضع خط نستعلیق میگذاشتند گامی بسیار موثرتر در مسیر ثبت خطوط ایرانی؛ تعلیق، نستعلیق و شکسته در یونسکو بود.
قلیچخانی با ارائه پیشینهای از روند تهیه پرونده خوشنویسی ایران برای ارائه به یونسکو، چنین میگوید: «حدود یک سال، یک سال و خردهای پیش مدیر این پرونده؛ سیدعبدالمجید شریفزاده، رئیس گروه پژوهشی هنرهای سنتی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با من تماس گرفتند و گفتند میخواهیم پروندهای را در زمینه خوشنویسی در یونسکو ثبت کنیم و از من دعوت به همکاری در زمینه تهیه مقدمات آن کردند. من پرسیدم حاضران چه کسانیاند و ایشان به اسامی اساتیدی از انجمن خوشنویسان اشاره کردند. من همان زمان خدمتشان گفتم که بعضی از این افراد اساسا از سازوکار آنچه قرار است رخ دهد مطلع نیستند و بهتر است یا گروهی یکدست از پژوهشگران و دانشگاهیان را برای پیشبرد این امر انتخاب کنید یا این که کار را به همان افراد مدنظرتان بسپارید. پاسخی که ایشان به من داد این بود که نمیشود انجمن خوشنویسان را حذف کرد و من هم از ایشان خواستم که مرا معاف کنند. در نتیجه از ابتدا در این جلسات حضور نداشتم.»
او ادامه میدهد: «ظاهرا دوستان در این جلسات به این نتیجه رسیدند که خدمات ایران در ۴۰ سال گذشته در حفظ خوشنویسی را تبدیل به پرونده کنند. از قرار معلوم با مشکلاتی هم مواجه بودند از جمله این که برای ثبت جهانی یک پرونده در فهرست «میراث مُعرف ناملموس» سهمیههایی مشخص برای هر کشور وجود دارد و همین، دوستان را به این نتیجه رساند که پروندهشان را در «برنامههای خوب پاسداری یونسکو» که پیش از این پروندهای در آن ثبت نکرده بودند، به ثبت برسانند و ثبت در فهرست «میراث معرف ناملموس» را به زمانی دیگر موکول کنند.»
پرونده ثبت شده ایران در حوزه خوشنویسی در سازمان یونسکو، تنها گزارش عملکرد انجمن خوشنویسان در ۴۰ سال گذشته است نه بیشتر
قلیچخانی با بیان این که «همانطور که احتمالا میدانید من پیشتر پیشنهاد داده بودم که ما سریعا باید خطوط ایرانی؛ تعلیق، نستعلیق و شکسته را ثبت کنیم چون کشورهای دیگر، پیش از آن که ما دست بجنبانیم این کار را انجام خواهند داد»، مثالی میزند و میگوید: «مانند اتفاقی که برای کاغذ ابر و باد؛ ابداع ایران و هند افتاد و در سایه غفلت مدیران فرهنگی و هنری به نام کشور ترکیه ثبت شد. به نظر من آنچه ما باید انجام دهیم تمرکز بر ثبت نستعلیق و میرعلی تبریزی، واضع این خط در «میراث معرف ناملموس» است پیش از آن که ترکیه که به نظرم پروندهاش را هم آماده کرده است این کار را انجام دهد اما به جای انجام این کار، با فرصتسوزی در پی این نکته رفتیم که بگوییم در طول ۴۰ سال گذشته از خوشنویسی دفاع کردهایم.»
این استاد خوشنویسی با تمرکز بر جزئیات امر میگوید: «نکته دیگر، عنوان این پرونده است؛ برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی «در ایران» و نه «خوشنویسیِ ایرانی» است. مثالی میزنم؛ من اخیر کتابی به زبان انگلیسی چاپ کردهام و بسیار این در و آن در زدیم تا عنوانش به انگلیسی Persian Calligraphy باشد یعنی خوشنویسیِ ایرانی و نه خوشنویسی در ایران. به بیان دیگر وقتی میگویید خوشنویسی در ایران، گویی این هنر متعلق به کشوری دیگر، مثلا اعراب بوده است و شما تنها از آن حفاظت کردهاید و من متاسفم که پرونده ایران به این سمت، یعنی برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی در ایران رفته است هرچند میگویند در دلِ این، یونسکو میگوید این هنر متعلق به شما بوده است اما من اینگونه فکر نمیکنم و گمان میکنم ما تنها از این فرصت که بعد از انقلاب، هنرهایی مانند موسیقی در ایران بایکوت شد و خوشنویسی پیشرفت کرد، استفاده کردیم و این پیشرفت را در یونسکو هم به ثبت رساندیم.»
قلیچخانی با بیان این که «مشکل دیگر این است که دوستان پیشرفتشان را تنها در حوزه آموزش به ثبت رساندهاند» ادامه میدهد: «در حالی که به عنوان مثال ما اخیرا به صورت گروهی سرفصلهای دوره کارشناسی و ارشد این رشته را برای وزارت علوم ارسال کردیم تا دانشگاهی شود و پژوهشکدهای برای آن راه بیفتد اما مطمئنم در برنامه ارائهشده از سوی دوستان به یونسکو حتی چشماندازهایی اینچنینی ذکر نشده است که ما میخواهیم این کارها را انجام دهیم تا آنها همانطور که از دیگران حمایت میکنند، از ایران نیز به صورت مادی و معنوی حمایت کنند که این برنامه راه بیفتد.»
او با اشاره به این که «درواقع این، تنها پروندهای است که در آن گفتهاند ما در این ۴۰ سال، ۳۰۰ شعبه زدهایم و نمیدانم ۴۰ هزار نفر آمده و دوره عالی را نزد ما گذراندهاند و ما به این هنر اهمیت دادهایم» میافزاید: «متاسفانه در دل آن، پژوهشهای خوشنویسی، ترجمهها، پایاننامهها و... هم لحاظ نشده است و صرفا گزارش کار یا شرح کار انجمن خوشنویسان ایران است. در حالی که در کنار آن ما در ۲۰، ۳۰ سال اخیر بیش از ۱۰۰ پایاننامه و مقاله علمی- پژوهشی داشتهایم، شاهد تحولی عمده بودهایم و کتابهای خوبی ترجمه کردهایم و پایاننامههای دکتری نوشتهایم پس حتی اگر میخواستیم صرفا پاسداریمان را نشان دهیم باید این موارد را هم ذکر و به حوزه پژوهش و دانشگاه هم توجه میکردیم و فقط این نیست که بگوییم این تعداد از بچههای مردم سر کلاس آمدهاند و مدرک عالی یا خوش گرفتهاند.»
اگر آنچه را ترکیه در «میراث ناملموس» ثبت کرده است با آنچه ایران در «برنامههای خوب پاسداری» ثبت کردهایم مقایسه کنید، متوجه سوءمدیریت مدیران ما میشوید
این هنرمند تاکید کرد: «البته که من حق میدهم و میپذیرم که کمیت هم مهم است و به عنوان مثال این که ۴۰ هزار نفر در ۳۰۰ شعبه، خوشنویسی آموختهاند اهمیت دارد و حرف استاد غلامحسین امیرخانی را که استاد خودم هم بودهاند میفهمم که اول انقلاب یک شعبه در خیابان خارک داشتهایم و این را تبدیل به ۳۰۰ شعبه کردهایم و درک میکنم که اینها از نظر کمی خوب و موجب تعجب است که چهطور نسبت به ۴۰ سال قبل در خصوص یک هنر، ۳۰۰ برابر کار شده است یا این که استادانمان ۷ نفر بودهاند و اکنون ۴۰۰ نفر مدرک استادی دارند اما در مجموع وقتی در کفه ترازو بگذاریدش و با آن چیزی که ترکیه در «میراث معرف ناملوس» به عنوان «خوشنویسی سنتی در هنر اسلامی در ترکیه» ثبت کرده است مقایسهاش کنید سوءمدیریت و بیتوجهی مدیران را میبینید.»
او در پایان میگوید: «خلاصهاش کنم؛ خبر، چندان بزرگ و میمون و مبارک نیست و این اتفاق اگر نمیافتاد هم نمیافتاد و چیزی نیست که چشماندازی ایجاد کند و اگر ما به جای این کار فقط میرعلی تبریزی را به عنوان واضع نستعلیق با پروندهای جمعوجور ثبت میکردیم گام بزرگتری بود و اکنون به نظرم چیزی را ثبت کردهایم که ابتر است و کارکردی برایمان ندارد.»
این مطلب را هم بخوانید:
◾️ اسرافیل شیرچی: ترکیهایها، هنر ما را شیک و پیک به نام خودشان عرضه میکنند
۵۷۲۵۹