جواد پورکریمی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و معاون آموزشی دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، درباره مشکلات و چالشهایی که وزیر آموزش و پرورش باید آنها را در اولویت قرار دهد، اظهار کرد: آموزش و پرورش تعداد محدودی چالش اساسی دارد که اگر آنها حل شوند مسائل بعدی که عمدتاً تبعی است حل خواهد شد؛ ممکن است وزیر جدید آموزش و پرورش نظرات متعددی درباره کلان و پیچیده بودن مسائل متعدد و بسیار زیاد آموزش و پرورش در نظر داشته باشد که بنده معتقدم اینگونه نیست و با چند تصمیم اولیه میتوان شرایط آموزش و پرورش را به طور چشمگیری بهبود بخشید.
2 چالش اصلی آموزش و پرورش
وی افزود: مسائلی که طی مطالعات متعدد علمی به آن رسیدهایم به دو گروه تقسیم میشود؛ نخست ناکارآمدیِ خروجی اصلی آموزش و پرورش (دانشآموزان و فارغ التحصیلان) و دوم، رعایت نشدن شأن معلم و معلمی.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: اگر تمرکز اصلی دولت سیزدهم در حوزه آموزش و پرورش بر روی این دو محور قرار گیرد یقیناً تحول مهمی در نظام آموزش و پرورش رقم خواهد خورد و بخش عمدهای از مسائل تعلیم و تربیت کشور حل میشود اما هماکنون سایر مسائل در اولویت قرار گرفته است.
پورکریمی ادامه داد: منظور از ناکارآمدی خروجیهای آموزش و پرورش (دانشآموزان و فارغالتحصیلان) چیست؟ در آموزش و پرورش وقتی دانشآموز بعد از پیشدبستانی به اولین پایه (کلاس اول) دبستان وارد میشود برنامهای برای او تدوین شده که دارای 2 عنصر اساسی اهداف و محتوا است البته عناصر دیگری شامل روش تدریس، روش ارزشیابی، فناوریهای آموزش و ... هم در نظر گرفته میشود ولیکن این 2 عنصر نقش مهمی دارد.
معاون آموزشی دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران بیان کرد: در شرایط مطلوب این برنامه در سطح کلان به سند تحول و سایر اسناد بالادستی مرتبط میشود اما باید در نظر داشت که در نهایت انتظار از دانشآموز و معلم این است که محتوا و اهداف را در یک مدت زمان مشخصی به اتمام برساند لازم به ذکر است اهداف و محتوا را میتوان به طبقاتی چون دانش، نگرش و توانش (مهارت) تقسیم کرد.
پورکریمی گفت: سوال اساسی که در اینجا مطرح میشود این است، آیا با زمان در اختیار آموزش و پرورش میتوان به اهداف تدوین شده و محتوای تدارک دیده شده دست یافت؟ پاسخ به این سوال با در نظر گرفتن اهداف و محتوای پایههای مختلف قابل تبیین است. بر اساس مصوبه 952 شورای عالی آموزش و پرورش اهداف دوره ابتدایی بر حسب ساحتهای 6 گانه مختلف آموزش و پرورش شامل 32 هدف است (به انضمام 1 هدف تاییدفراساحتی). از نظر محتوا نیز بسیاری از پایهها در این دوره دارای محتوایی بالای 1500 صفحه (بدون در نظر گرفتن متن، تصویر؛ علائم و ...) هستند؛ به نظر میرسد با این حجم، دستیابی به اهداف کمی دور از ذهن است و وضعیت فعلی حاصل تراکم و انباشت اهداف و محتوایی است که گویا قرار نیست دست یافته شود!
جایی برای فعالیتهای تربیتی و مهارت وجود ندارد
وی بیان کرد: در این شرایط معلم و دانشآموز فقط در تلاش برای تمام کردن سرفصلها و محتواهای مشخص شده در زمان مشخص هستند که در این بین تعطیلات متعدد، شرایط را بسیار دشوار و متراکمتر میکند. بر این اساس آموزش و پرورش به سمت دانشمحوری صرف و کمتوجهی به جنبههای دیگر تعلیم و تربیت و خصوصاً مهارتهای واقعی زندگی میرود و نتیجهاش میشود خروجیهای آموزش و پرورشی که در آنها ذهن (حافظه) و دانش (محفوظات) ارزشمند خواهد بود و موجب ارتقای دانشآموزان خواهد شد در این نظام جایی برای فعالیتهای تربیتی، شکلگیری و تثبیت نگرش و مهارت باقی نخواهد ماند.
پورکریمی مطرح کرد: بر این اساس خروجیهای آموزش و پرورش اگر به دانشگاه (آن هم صرفاً برای به تأخیر انداختن مسئله) راه نیابند برای ورود به بازار کار با مشکلات عدیدهای که مهمترین آنها نداشتن نگرش و مهارت کافی است روبرو خواهند شد و این مسئله هم یکی از دلایل بیکاری و افزایش مشکلات اقتصادی و اجتماعی شده است و این یعنی ناکارآمدی خروجیهای آموزش و پرورش.
معاون آموزشی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران درباره رعایت نشدن شأن و منزلت معلم و معلمی گفت: در نظام اسلامی 2 جایگاه وجود دارد که به آن شغل نباید تلقی شود. یکی معلم (معلمی) است و یکی قاضی (قضاوت). این دو جایگاه منصب هستند که جایگاه آنها از شغل و شاغل بسیار بالاتر است. به عبارت دیگر این دو جایگاه به قدری مهم و رفیع هستند که اطلاق شغل برای آنها موجب تنزل به جایگاه پایینتر از آن چیزی است که باید باشد.
وی با طرح این پرسش که حال شرایط موجود در کشور و رسانه چیست؟ تصریح کرد: دائم در حال شنیدین این خبر از رسانهها هستید که مطالبات و پاداش معوقه معلمان در حال پرداخت است و .... مسائل بسیار ابتدایی که شاید در سایر دستگاهها نیز وجود داشته باشد ولیکن به این شکل مطرح نمیشود به نظر میرسد در کشور به جای پرداختن به اصل ماجرا که شان و منزلت معلم و معلمی است؛ دائما این شأن را مسائلی که ذاتاً منزلتی نیست تقلیل میدهند. جالب اینجاست که طرح رتبهبندی معلمان که به نظر میتوانست اهداف بسیار والایی را دنبال کند به افزایش حقوق معلمان تقلیل داده شده است.
محتوای حجیم کتابهای درسی
پورکریمی در ادامه درباره راهکارهای این 2 مسئله گفت: برای حل مشکل ناکارآمدی فارغالتحصیلان مدارس؛ پیشنهاد مشخص بنده این است که به دلیل تعدد اهداف و پرحجم بودن کتب درسی، معلم در کلاس درس به جز درس دادن فرصت ندارد تا به سایر فعالیتها بهویژه فعالیتهای مرتبط با نگرش و مهارت بپردازد؛ مطالعهای درباره حجم کتابهای درسی که در حال تکمیل است، نشان داد دانشآموزان در یکی از پایههای تحصیلی حدود 1200 صفحه کتاب درسی و در پایه دیگر 1700 صفحه کتاب درسی داشتند. این را در نظر بگیرید که سال تحصیلی بدون احتساب تعطیلات 9 ماه است که البته محقق نمیشود (با احتساب تعطیلات مربوط به آلودگی هوا؛ بارشها؛ تعطیلات رسمی و ...) و در چنین شرایطی، معلم فقط تلاش میکند تا این حجم کتاب و محتوا به انتها برساند و به عبارتی در یک فرصت زمانی اندک باید حجم بالایی را به دانشآموز منتقل کند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه یکی از مشکلات اصلی؛ حجم بالای کتابهای درسی است، پیشنهاد کرد: اگر این حجم محتوا را تعدیل کنیم، دو اتفاق مثبت رخ خواهد داد، نخست آنکه معلم احساس نمیکند در زمان اندک باید حجم زیادی را آموزش دهد و وقت کم دارد که این موضوع باعث ایجاد اضطراب در او شود و دوم اینکه دانشآموزان در معرض محتوای سنگین و حجیم قرار نمیگیرد و اضطراب دانشآموزان نیز کم میشود لذا به نظر بنده یکی از دلایل اصلی کارآمد نبودن خروجیهای آموزش و پرورش (دانشآموزان و فارغالتحصیلان) حجم زیاد کتابهای درسی است.
درس عربی چه لزومی دارد؟
وی افزود: به عنوان مثال میگوییم دانشآموزان در یک کشور اسلامی باید قرآن را به خوبی بخوانند و البته آن را بفهمند اما خروجیهای آموزش و پرورش حتی قرآن را به خوبی نمیتوانند روخوانی کنند، وقتی دانشآموزان در قرآن ضعف دارند و در عین حال درس عربی با آن حجم و دشواری را در کتب درسی قرار دادیم، نتیجه این شده که بیشتر دانشآموزان نسبت به درس عربی انزجار پیدا کرده و یکی از سختترین دروس شده است، در شرایطی که میتوان قرآن را به خوبی آموزش داد تا دانشآموزان آن را به خوبی بخوانند و متوجه شوند و به آن حس مثبت پیدا کند چه لزومی دارد که درس عربی را ارائه کنیم؟!
محتوای درسی کاهش یابد
پورکریمی ادامه داد: اگر آموزش و پرورش هوشمندانه محتوای درسی پایههای تحصیلی مختلف را تعدیل کند وقت تنفس برای دانشآموز و معلم ایجاد میکند و در این فضا میتوانند به مسائل تربیتی و مهارتی به خوبی بپردازند، اگر وزیر جدید آموزش و پرورش به موضوع کاهش هوشمندانه حجم کتابهای درسی متمرکز شود میتواند به احیای واقعی معاونت پرورشی اقدام کند و در زمانهای ایجاد شده برنامههای واقعی پرورشی و نه برنامههای صوری ارائه شود این را باید در نظر گرفت که این موضوع و پیشنهاد هزینه بر نیست، چرا که گاهی پیشنهادهایی به وزارت آموزش و پرورش ارائه میشود اما چندین هزار میلیارد بار مالی دارد و قابل اجرا نیست.
وی درباره راهکارهای ارتقای شان و منزلت معلمان نیز بیان کرد: طرح رتبهبندی بسیار خوب است و البته حق معلمان عزیز بوده که متأسفانه با تأخیر بررسی شد و یقینا به دنبال شایسته پروری و ارتقای علمی معلمان توانمند است اما پرسش این است که آیا مسئله اصلی آموزش و پرورش این است که رتبهبندی اجرا شود؟ پاسخ بنده این است که خیر! باید به این طرح نه به عنوان یک طرح اساسی بلکه به عنوان طرحی بسیار معمول که سالها قبل باید اجرا میشد نگریست و اگر تورم به شکل فعلی ادامه یابد مشکلی از مشکلات معلمان را حل نخواهد کرد.
معاون آموزشی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران ادامه داد: معلمان باید در تمام امکانات دولتی کشور در تقدم (حتی مقدم بر کارمندان آن دستگاه) واقعی قرار گیرند و امکانات موجود در وزارتخانهها و سازمانهای مختلف با اولویت بالا در اختیار معلمان قرار گیرد. برای این کار میتوان در سطح هیئت دولت مصوبهای تعیین کرد که امکانات رفاهی، تفریحی و ... وزارتخانهها و سازمانهای دولتی (و تمام دستگاههایی که از بودجه عمومی کشور سهم دارند) برای معلمان در اولویت قرار گیرد.
وی متذکر شد: اگر این دو تصمیم عملی شود و فشار روانی زیادی که بر روی معلمان و دانشآموزان است برداشته شود میتوان به مسائل تبعی مانند بازنگری ساختار آموزش و پرورش، تأکید بر برنامههای تربیتی (با ایجاد یا اصلاح ساختار)، کوچک سازی ستاد آموزش و پرورش، جذب صحیح و درست معلمان بر اساس شایسته محوری، ارتقاء حرفهای معلمان، موضوع اساسی کنکور و ادامه تحصیل در آموزش عالی و... با فراغ بال پرداخت.
انتهای پیام/