در طول یک سال ونیم گذشته و به خصوص از زمان ریزش سنگین بازار در دهه آخر مردادماه سال ۹۹ توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. بورس تهران که در طول سه سال اخیر نوسان قابلتوجهی را شاهد بوده، در طول این مدت بارها به موضوع بحث سیاستگذاران بدل شده و هم به دلیل رشد قابلتوجهی که پشت سر گذاشته و هم حواشی متعددی که از زمان ریزش قیمتها داشته به صدر خبرها در رسانههای داخلی و بیگانه آمده است. با این حال در طول این مدت نه دردی از مردم دوا شده و نه چاره مناسبی برای حال و روز آن اندیشیده شده که بتوان با اتکا به آن امیدی به برون رفت از وضعیت موجود داشت. اما در ماههای اخیر بورس نیز بار دیگر بر سر زبانها افتاده و کلیدواژه حمایت در بسیاری محافل و بحثهای پیرامون این بازار به گوش میخورد.
در همین راستا ما درگسترش نیز گفتوگویی داشتیم با مدیرکل پیشین روابط عمومی سازمان بورس ایران. برای خواندن مشروح این گزارش با ما همراه باشید.
یاسر فلاح مدیر پیشین روابط عمومی سازمان بورس در گفتوگو با خبرنگار گسترش نیوز در مورد موضوع یاد شده اظهار کرد: بنده همواره بیان کرده ام که راز نجات و بقای سرمایهگذاران در بازارهای مالی به خصوص در بازار بورس، توجه به سودآوری شرکتها و رابطه با قیت سهام آن شرکت است. اگر سرمایهگذاران این رابطه و سودآوری شرکتها را مدنظر قراردهند، مهمترین عاملی است که میتواند سرمایه داران را در شرایط رکودی و بد بازار نجات دهد و آنها را در سرمایهگذاری خودشان پابرجا نگه دارد.
این کارشناس بازار سهام ادامه داد: نکته مهم این است که به ارزندگی سهام نگاه ویژهای داشته باشیم و به سودآوری شرکتها و نرخ سهام توجه شود. از نظر بنده بخش عمدهای از بازار یعنی بیش از ۷۰ درصد بازار قیمتهای مناسبی دارند. رابطه نرخ به سود، رابطهای منطقی شده است. میتوان گفت که بازار با این قیمتها قابلیت سرمایهگذاری برای سهامداران را دارد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا دخالت دولتها در بازارسرمایه را منطقی میدانید، اظهار کرد: بنده دخالت را اصلا مناسب نمیدانم و هیچ فعال اقتصادی خواهان دخالت در بازارهای مالی نیست. اما نظارت دولت بر بازارها باید صورت بگیرد. تا دولت بتواند روندها و فعالیتهای بازار را به نوعی رگولیت کند که این شرایط منجر به خروج سرمایه از بازارها نشود. یعنی دولتها بتوانند بازارها را متعادل نگه دارند.
فلاح ادامه داد: برای مثال میتوان بیان کرد که بنابر دلایلی اقتصادی از حالت پیشبینی خارج میشود و بر اساس یکسری شاخصهای کلان مشخص نیست که چه اتفاقی برایش رخ میدهد. بنابراین سرمایه گذارن دچار ابهام میشوند، زیرا نمیدانند که این شاخصها چه تغییری خواهد کرد. در این شرایط دولتها با ارائه ابزارهای در دسترس میتوانند بازارها را کنترل کنند که این بازارها دچار حالت بیاعتمادی نشود. این ابزارها را دولت میتواند به عنوان یک اهرم تشویقی در اختیار سرمایهگذاران قرار دهد تا سرمایهگذاران دچار بیم و بیاعتمادی نشوند. اما در مجموع باید بدانیم که بازارسرمایه، بازاری است که به بخش واقعی اقتصاد کمک میکند، اگر بازار ثانویه در بورس به درستی کار نکند و جذابیت نداشته باشد، بر روی بازار اولیه هم تاثیر میگذارد.
مدیر کل پیشین روابط عمومی سازمان بورس در پایان اظهار کرد: این بازار اولیه است که به بخش واقعی اقتصاد کمک کند، بازار اولیه جایی است که بنگاهها و شرکتهای اقتصادی عرضه اولیه میشوند. پس نیاز است که اول از هرچیز از بازار ثانویه حمایت شود که از آن محل برای بازار اولیه و بخش واقعی اقتصاد تامین مالی انجام دهیم.